در سال ۲۰۰۸ که زمینلرزهای در استان سیچوان چین به فاجعهٔ مرگ بسیاری منجر شد، هنرمند چینی آی وِیوِی چیدمانی، هنری از نردههای فلزی مدارس ویرانشده خلق کرد. بیش از ۵ هزار کودک در زمینلرزه جان خود را از دست دادند و زیر آوار ساختمانهای سست مدارس ماندند. چیدمان، اعتراضی بیکلام، اما قدرتمند در برابر فساد مسئولان حکومت بود.
مناظره، یعنی بخشی از زندگی عقلانیِ یهودیان، به همین اندازه هنرمندانه و قدرتمند است. پرسش فریسیان هرگز پاسخی نمیگیرد، اما پاسخ عیسی قلب پرسشهای مربوط به قدرت و اقتدار مذهبی را نشانه میرود.
پرسش متقابل عیسی در ابتدا ساده به نظر میرسد، اما ظرافت آن فریسیان را به دام میاندازد و بیپاسخ میماند. اگر فریسیان پاسخ دهند که قدرت و اقتدار یحیی از انسان سرچشمه گرفته بود، با خطر خشم و خشونت مردم روبهرو میشوند؛ خدا آشکارا در خدمت یحیی حضور داشته است و مردم او را بهعنوان پیامبر میشناسند و محترم میدارند. اگر بگویند اقتدار او از خدا بود، با این پرسش روبهرو میشوند که چرا خدمت یحیی را نپذیرفتند. گذشته از این، با چالش دیگری نیز مواجهند: یحیی به عیسی اشاره کرد. اگر یحیی با اقتدار الهی تعمید میداد، دربارهٔ اقتدار عیسی باید چه بگویند؟
فریسیان کیشومات و رسوا شدهاند و باید شکست خود را در این مناظره با عیسی بپذیرند. گاهی هنرمند میتواند پرسش متفاوتی را مطرح کند و با این کار، حقیقت عمیقتری را آشکار سازد.
دعای امروز
ای خدای قادر و لایزال
که با روحت تمام بدن کلیسا
اداره و تقدیس میشود!
دعای ما را بشنو که برای همهٔ قوم وفادارت به حضورت میآوریم،
باشد که در رسالت و خدمتشان
در تقدس و حقیقت، تو را خدمت کنند
برای جلال نامت؛
در خداوند و نجاتدهندهمان عیسای مسیح،
او که زنده است و با تو پادشاهی میکند،
در اتحاد با روحالقدس،
خدای واحد، از حال تا ابدالآباد.
مطالعهٔ کتاب مقدس
لوقا ۲۰:۱-۸
یکی از روزها که عیسی در صحن معبد مردم را تعلیم و بشارت میداد، سران کاهنان و علمای دین به همراه مشایخ نزدش آمدند و گفتند: «به ما بگو، به چه اجازهای این کارها را میکنی؟ چه کسی این اقتدار را به تو داده است؟» پاسخ داد: «من نیز از شما پرسشی دارم؛ به من بگویید، آیا تعمید یحیی از آسمان بود یا از انسان؟» آنها با هم شور کرده، گفتند: «اگر بگوییم از آسمان بود، خواهد گفت، ”پس چرا به او ایمان نیاوردید؟“ و اگر بگوییم از انسان بود، مردم همگی سنگسارمان خواهند کرد، زیرا بر این اعتقادند که یحیی پیامبر بود.» پس پاسخ دادند: «نمیدانیم از کجاست.» عیسی گفت: «من نیز به شما نمیگویم با چه اقتداری این کارها را میکنم.»
مزامیر ۱۱۰
خداوند به خداوندگار من گفت: «به دست راست من بنشین تا آن هنگام که دشمنانت را کرسی زیر پایت سازم.» خداوند عصای اقتدار تو را از صَهیون دراز خواهد کرد؛ در میان دشمنانت فرمانروایی کن. در روزی که به جنگ روی قوم تو با رغبت داوطلب خواهند شد. آراسته به شکوهی مقدس، جوانان تو چون شبنم از رَحِمِ فجر نزد تو حاضر خواهند بود. خداوند سوگند خورده و نظرش را تغییر نخواهد داد که: «تو جاودانه کاهن هستی، در رتبۀ مِلکیصِدِق.» خداوند بر دست راست توست! او در روز خشم خود پادشاهان را در هم خواهد کوبید. او قومها را داوری خواهد کرد و آنها را از لاشها پر خواهد ساخت و سران را در سرتاسر زمین خواهد کوبید. او از نهر کنار راه خواهد نوشید؛ بنابراین سَرِ خویش را بر خواهد افراشت.
مزامیر ۱۱۱
هَلِلویاه! خداوند را با تمامی دل سپاس خواهم گفت، در شورای صالحان، در میان جماعت. کارهای خداوند عظیم است؛ آنان که از آنها لذت میبرند، جملگی در آنها غُور میکنند. کار او پر از جلال و شکوه است، و عدالتش پایدار، تا به ابد! او خویشتن را به کارهای شگفتش شهره ساخته است؛ خداوند فیاض و رحیم است. او ترسندگان خود را روزی میدهد، و عهد خویش را تا به ابد یاد میدارد. قوّت کارهای خویش را بر قوم خود اعلام داشته، تا میراث قومها را بدیشان عطا فرماید. اعمال دستهایش حق و عدل است، و جملۀ احکامش قابل اعتماد. پایدارند تا ابدالآباد، و در راستی و درستی وضع گردیدهاند. فدیه را برای قوم خود فرستاد، و عهد خویش را جاودانه حکم فرمود؛ قدوس و مَهیب است نام او! ترس خداوندآغاز حکمت است، آنان را که به احکام او عمل میکنند فهمِ نیکوست. ستایش او تا به ابد پایدار است!
۱ سموئیل ۲:۱۲-۲۶
پسران عیلی مردانی فرومایه بودند و خداوند را نمیشناختند. کاهنان با مردم بدین روال رفتار میکردند که هرگاه کسی قربانی تقدیم میکرد، در حین پخته شدن گوشت قربانی، خدمتکارِ کاهن با چنگالی سه دندانه در دست خویش میآمد و آن را در تابه یا دیگچه یا دیگ یا پاتیل فرو میبرد و هر چه را که به چنگال برمیآمد، کاهن برای خود میگرفت. آنان در شیلوه با تمام اسرائیلیانی که به آنجا میآمدند، چنین رفتار میکردند. علاوه بر این، پیش از سوزاندن چربی، خدمتکارِ کاهن میآمد و به آن که قربانی تقدیم میکرد، میگفت: «گوشت برای کاهن بده تا کباب کند، زیرا گوشت پخته از تو نمیپذیرد، بلکه فقط گوشت خام.» و اگر آن شخص در پاسخ میگفت: «بگذار نخست چربی سوزانده شود و بعد هر چه دلت میخواهد، برگیر»، خدمتکار پاسخ میداد: «نه، بلکه همین الآن بده، وگرنه به زور خواهم ستاند.» بدینسان، گناه آن مردان جوان در نظر خداوند بس عظیم بود، زیرا هدایای تقدیمی به خداوند را خوار میشمردند. و اما سموئیل در حضور خداوند خدمت میکرد. او پسری کوچک بود و ایفودِ کتان بر تن داشت. مادرش ردایی کوچک برایش میدوخت و هر سال که با شوهر خود به منظور تقدیم قربانی سالانه میآمد، آن را برای او میآورد. و عیلی، اِلقانَه و زنش را برکت میداد و میگفت: «خداوند تو را از این زن به عوض فرزندی که به خداوند وقف کرده است، فرزندان عطا فرماید.» سپس به منزل خود بازمیگشتند. براستی خداوند به یاری حَنّا آمد و او آبستن شده، سه پسر و دو دختر به دنیا آورد. و آن پسر، سموئیل، در حضور خداوند رشد میکرد. و اما عیلی بسیار پیر شده بود و خبر هرآنچه پسرانش با تمامی اسرائیل میکردند، به گوشش میرسید، و اینکه چگونه با زنانی که نزد درِ خیمۀ ملاقات خدمت میکردند، همبستر میشدند. پس به آنها گفت: «چرا مرتکب چنین کارهایی میشوید؟ زیرا از همۀ این مردم دربارۀ اعمال بد شما میشنوم. نه، پسرانم! خبرهایی که میشنوم در میان قوم خداوند پخش شده است، خوب نیست. اگر شخصی بر شخص دیگر گناه ورزد، خدا برایش میانجیگری خواهد کرد، اما اگر شخصی بر خداوند گناه ورزد، کیست که برایش شفاعت کند؟» با این حال، پسران عیلی به سخن پدرشان گوش فرا ندادند، زیرا خواست خداوند این بود که آنان را هلاک سازد. و اما آن پسر، سموئیل، در قامت و محبوبیت نزد خداوند و مردم رشد میکرد.