مطالعه و بررسی این بخش از کتاب دانیال، کار مشکلی است. هرچه در آن دقیق شویم، باز بهنظر میرسد که نمیتوانیم معنای آن را کاملاً درک کنیم. با وجود این، بهوضوح از ما خواسته شده تا آن را بسیار جدی بگیریم.
تنشی در حال شکل گرفتن است. دانیال پس از سه هفته روزه، بهخوبی آماده شده تا حقیقت را در مورد سرنوشت قومش دریافت کند. آن کلمات از دهان کسی بهشکل انسان، درمیآمد، اما توصیفاتش نشان میهد، او بیش از انسان است. همانطور که از متن برمیآید، پیام از طرف خدا فرستاده شده و میتوان به آن اعتماد کرد.
نبردی برای تعیین سرنوشت قوم خدا؛ هم در آسمان، هم بر زمین در جریان است. بیشترِ آنچه که در این کتاب نوشته شده، تا زمان نگارش آن به انجام رسیده بود، اما این واقعیت که این نبوتها به انجام رسیده بودند، میتواند دلیلی بر قابل اطمینان بودن این پیام باشد. قوم خدا دوستانی در آسمان دارند که هیچ نیروی انسانی، قادر به مقابله با آنان نیست.
آیا رویای دانیال در این دنیا که بهنظر میرسد شرارت در اکثر مواقع پیروز است، میتواند قوت قلبی برای ما باشد؟ ما اغلب، تمایلی به صحبت در مورد فرشتگان جنگاورِ آسمانی نداریم، اما در پَس تمام این نمادگراییها، تعداد روزها، سالها و تصاویر عجیب و غریب، حقیقتی ساده نهفته است: در نهایت، خدا پیروز خواهد شد.