نان روزانه

اشعیا دربارۀ هرج و مرجی که در افق می‌دید، نبوت می‌کرد. یهودا از سوی قدرت آشوریانِ توسعه‌طلب در معرض تهدید قرار داشت، مملکتی که به‌هنگام شکست دادن یک ملت، نه تنها باج و خراج می‌ستاند، بلکه نخبگان ایشان را به سایر نقاط امپراطوری خود تبعید می‌کرد تا از قیام آن ملت جلوگیری کند. این امر موجب ایجاد خلائی در قدرت، مهارت‌ها و تجربیات حیاتی آنان می‌شد.
چنین خلائی را می‌توان در جوامع مدرن نیز یافت، جوامعی که حرمت افراد و سِلِبْریتی بودن ایشان ناشی از کسب ثروت و شهرت است، و نه ارائۀ خدمات به جامعه. این می‌تواند باعث شود که برای مثال، یافتن رهبرانی خوب برای نهادهای حکومت محلی و انجمن‌های خیریه دشوار گردد، به‌طوری که افرادی که به چنین مَناصبی برای رهبری گمارده می‌شوند، چندان برای این کار مناسب نباشند. از ادموند بِرک، دولت‌مرد ایرلندی در سدۀ هجدهم، غالباً این جمله نقل قول می‌شود: «تنها راهِ ضروری برای پیروزی شرارت، اینست که افراد نیک دست به هیچ کاری نزنند.».
زندگی کردن با رهبرانی ضعیف یا ناکارآمد در محل کار، در کلیسا یا در خانواده، سخت است. توجه و دقت زیادی لازم است تا تشخیص دهیم چه عواملی در اختیار داریم تا در مقابل شرارت و بدی مقاومت کنیم و نیکویی را ترویج نماییم. قدردانی کردن، داشتن گوشی شنوا، یا دادن توصیه‌های درست، می‌توانند راهی به جلو باشند. ممکن است اکنون زمانی باشد که استعدادی را که در اعماق وجودمان دفن کرده‌ایم و نیاز هست آن را در اختیار جامعۀ خود قرار دهیم، کَند و کاو کنیم.
وقتی شاگردان به دلیل بزرگی جمعیت پیرامون خود دچار اضطراب و نگرانی بودند، یک پسر نوجوان بود که گِرده‌های نان و ماهی‌های خود را آورد تا عیسی با آنها پنج هزار نفر را خوراک دهد. خدا آنانی را که گوش می‌دهند و واکنش نشان می‌دهند، به‌کار می‌بَرَد، و نتیجۀ امر غالباً باعث تعجب سال‌خوردگان و حکیمان می‌گردد. آنچه موجب تعجب می‌شود، می‌تواند باعث شادی نیز گردد و راه ما را به سوی چیزی نو بگشاید.

مطالب جدید

دیدگاه شما در مورد این مطلب:
این دیدگاه به‌طور خصوصی برای ما فرستاده می‌شود. بنابراین، مشخصات شما «کاملاً» محفوظ است.