نان روزانه

در این قسمت از انجیل دو بار گفته شده، میان جماعت و عیسی همه چیز خوب پیش می‌رفت (آیات ۱۵ و ۲۲). اما کمی بعد، دیگر چنین نبود. وقتی به آیۀ ۲۸ می‌رسیم، مشاهده می‌کنیم که مردم به خشم آمده بودند و کوشیدند او را از بلندی به زیر بیندازند. چرا؟ عیسی با انتظارات ما چه کاری می‌کند که سبب می‌شود چنین تهدیدآمیز به نظر برسد؟
در این آیات، اولین موعظۀ عیسی را می‌شنویم. او با استفاده از گفتار اشعیا در ۶۱:‏۱، اولویت‌های خدا را بیان کرد و فرمود که چگونه رسالتش این اولویت‌ها را تحقق می‌بخشید. تعریفی که عیسی از رسالت الهی خود به دست می‌داد، عبارت بود از مژده دادن به فقیران و حاشیه‌نشینان، آزاد ساختن محبوسان، جایگزین کردن نابینایی با بینایی و طبق ترجمۀ قدیمی فارسی، «آزاد ساختن کوبیدگان» (آیۀ ۱۸). حقیقت می‌تواند ما را آزاد سازد، اما پیش از آنکه این کار را انجام دهد، گرایش به این دارد که واقعاً ما را اذیت کند. مردم نمی‌توانستند تشخیص دهند چه اتفاقی در حال رخ دادن بود، اما وقتی عیسی به ایشان، یعنی به همشهریان خود، فرمود که ایمانشان به این خدا تا این حد اندک است، تصوراتشان آکنده است از انتظارات ناچیز و اینکه خیری از آن حاصل نمی‌شود، به او حمله‌ور خشمگین شدند.

آنچه از این آیات به‌روشنی استنباط می‌شود، اینست که طبق باورهای عمیق عیسی، خدا اشتیاق دارد قومش از هر زنجیری که دست و پایشان را می‌بندد، آزاد باشند- از زنجیر اسارت‌های روانی و جسمی، چه در گذشته و چه در آینده. دل او برای ستمدیدگان می‌تپد، برای انسان‌های آسیب‌پذیر و برای آنان که نیازهایشان بسیار آسان نادیده گرفته می‌شود. امروزه، هر گروهی از ایمانداران نیاز دارند که این آیات را فقط بخوانند و از خود بپرسند که آیا از این مرد اهل ناصره پیروی می‌کنند یا از مدیران نهادی خودمحور!

اما لوقا به این منظور که نسبت به خویشتن بیش از حد سخت‌گیر نشویم، نیمۀ دوم از نقل قول از کتاب اشعیا را ذکر نکرده است، آن نیمه را که می‌فرماید: «تا… از روز انتقام خدایمان خبر دهم.» (اشعیا ۶۱:‏۲).

مطالب جدید

دیدگاه شما در مورد این مطلب:
این دیدگاه به‌طور خصوصی برای ما فرستاده می‌شود. بنابراین، مشخصات شما «کاملاً» محفوظ است.