خدای سرمدی و خالق
«خدای سرمدی یهوه آفرینندهٔ اقصای زمین.»
اشعیا ۴۰: ۲۸
برخی از محققین کتاب اشعیا را به سه دوره تقسیم میکنند. ایشان بابهای ۱ تا ۳۹ که به اشعیای اول معروف هستند را متعلق به قرن ۸ میدانند. اشعیای دوم که بابهای ۴۰ تا ۵۵ را شامل میگردد، متعلق به قرن ۶ میپندارند و بابهای ۵۶ تا ۶۶ که به قرن ۵ بر میگردد را اشعیای سوم میدانند.
باب مورد نظر امروز ما در مجموعهٔ اشعیای دوم قرار دارد و به احتمال زیاد توسط یکی از شاگردان اشعیا نگاشته شده است. او تنها خود را «صدای نداکننده» مینامد و ایمان دارد که خدایی که قوم را از اسارت مصر رهانید، اکنون نیز قادر به رهانیدن است (۴۰: ۳).
این بابها در زمانی نگاشته شدهاند که قوم در تبعید بهسر برده، زیر دست بابلیان مورد تحقیر و ستم قرار گرفته و حتی امید خود را به خدای خویش از کف داده بود. ازاینرو، در این بابها بسیار میبینیم که نگارنده وعده میدهد این خداست که در نهایت ملکوت خویش را برقرار خواهد کرد و خود را چون پادشاه حقیقی نمایان خواهد ساخت و شرارت و بیعدالتی را بر خواهد چید. (۴۰: ۹، ۴۱: ۲۷، ۵۲: ۷ و ۵۳: ۳-۶)
همچنین، در این مجموعه است که خداوند رحم و شفقت خویش را به محبت عمیق مادرانه تشبیه کرده است (۴۳: ۱-۷ و ۴۹: ۱۴-۱۶). گویی با قلبی محزون از قوم بیوفا که او را با خدایان بابلیان قیاس کرده میپرسد: «پس مرا به که تشبیه میکنید تا با وی مساوی باشم؟» (۴: ۱۸ و ۲۵) سپس، قوم را مخاطب قرار داده و میفرماید: «چرا شکایت میکنید و گمان میبرید که خدای رهاییدهندهٔ شما از تنگیهایتان باخبر نیست و رحم خود را بر شما که زیر بار ناعدالتی خمیده گشته است قرار نمیدهد.» (۴۰: ۲۷) پساز آن، قوم را یادآور میگردد که او همان قدوس اسرائیل، حضرت قدیمالایام است که همه چیز را تنها با کلام خویش به هست آورد و هیچ قدرتی ورای قدرت او نیست. در انتها، وعدهای میدهد که نه تنها قوم، بلکه ما را نیز نیرویی تازه میبخشد و آن وعده این است: « آنانی که منتظر خداوند میباشند قوت تازه خواهند یافت.» (۴۰: ۳۱)
مطالعهٔ کتاب مقدس
اشعیا ۴۰: ۲۸
خدای سرمدی یهوه آفرینندهٔ اقصای زمین.