نان روزانه

این روزها دربارهٔ موضوع رهبری در کلیسا بحث‌ فراوان است. شهادت نحمیا نشان‌ می‌دهد که او چگونه از موقعیت خادمی وفادار به موقعیت رهبری خدمتگزار انتقال می‌یابد. برای نحمیا درد دل کردن با پادشاه بدون خطر نبود، اما صدق و صفای او سبب شد پادشاه از او حمایت کند. او با تکیه و اعتماد به خدا، خود را در اختیار او قرار داد و بدین طریق، بر آن شد تا دعای خود را به مرحلهٔ عمل درآورد، به شکلی که هم شهامتش را آشکار می‌ساخت و هم حزم و احتیاط و تدبیرش را.
او بی‌درنگ دست‌به‌کار شد و به اندازهٔ کافی دانایی به‌خرج داد تا کار را در خفا انجام دهد و حصار شهر را شبانه و دور از چشم دیگران مورد بازدید قرار دهد. چاره‌ای نبود جز اینکه طرح او برای مرمّت حصار با مخالف آنانی روبه‌رو شود که از نگون‌بختی شهر سود می‌بردند. چون میزان خسارات را برآورد کرد، برنامه‌ای برای بازسازی دیوارهای شهر ارائه داد، برنامه‌ای که سبب شد مخالفت‌ها حالتی علنی به خود بگیرند.

رهبری نحمیا همراه بود با شهامت، اما شتاب‌زده و بدون رعایت احتیاط نبود. او می‌دانست چه زمانی لب به سخن بگشاید و چه زمانی خاموش باشد. همین‌طور تشخیص می‌داد چه زمانی تدبیرهای خود را برای خود نگه دارد، و چه زمانی نیاز داشت دیگران را به پیروی از اهدافش برانگیزد. او با دشمانش در زمان و مکانی ملاقات می‌کرد که مورد نظر خودش بود، و نیّات خود را بدون سازش‌کاری مطرح می‌ساخت. ما باید مراقب باشیم که چه دعایی می‌کنیم- و ما نیز ممکن است نیاز داشته باشیم دعاهای خود را خودمان به‌اجرا درآوریم!

مطالب جدید

دیدگاه شما در مورد این مطلب:
این دیدگاه به‌طور خصوصی برای ما فرستاده می‌شود. بنابراین، مشخصات شما «کاملاً» محفوظ است.