من ریاضیات داستان ده جذامی را دوست دارم. تنها یک نفر برمیگردد تا تشکر کند؛ اما نُه نفر دیگر نیز شفا یافتند. خدا برای فیض، رحمت و محبت بیحدومرزش انتظار سپاسگزاری ندارد. رایگان بخشیده میشود؛ چه خدا را شکر کنیم چه نکنیم. برای خدا هر هزینهای داشته باشد، برای ما هزینه ندارد. همیشه رایگان است و فقط به این ترتیب میتوانیم آزاد باشیم.
باید بهیاد داشته باشیم که وقتی عیسی فردی جذامی را شفا میدهد، با نزدیکشدن به منبع بالقوهٔ ناپاکی، خود را در معرض ناپاک شدن قرار میدهد. خواستهٔ اساسی عیسی این است که کلیسا پذیرای درد و ناپاکی مردمان مطرود، دیوزده و (از قرار) ناپاک باشد. ما باید جانب راندهشدگان و دیوزدگان را بگیریم.
نقش کشیشان زندان نیز همین است. به همین دلیل است که کلیسا برای پناهجویان و با آنان کار میکند. این تداوم کار عیساست، یعنی جستوجوی گمشدگان، طردشدگان، بهحاشیهراندگان و افتادگان، و تلاش برای بازگرداندنشان به آغوش پرمهر خدا.
وظیفهٔ ماست که مراقب «نجسهای» این روزگار باشیم؛ مراقب مطرودان، ناپاکان و دیوزدگان. دغدغهٔ عمدهٔ عیسی مردمی است که جامعه از آنان دوری میجوید. این جای عیسی است، او همواره پیش از ما در آنجاست. مَثَلی معروف میگوید که ایمان ما را ملزم میکند که گاه دردمندان را درمان کنیم، اغلب تسکینشان دهیم و همیشه مراقبشان باشیم. پس سخاوتمندانه به همه ببخشید؛ همانگونه که خدا پیش از این به شما بخشیده است.