عبرانیان ۱:۱۲- ۲
پس چون چنین ابری عظیم از شاهدان را گرداگرد خود داریم، بیایید هر بار اضافی و هر گناه را که آسان به دست و پای ما میپیچد، از خود دور کنیم و با استقامت در مسابقهای که برای ما مقرر شده است، بدویم و چشمان خود را بر قهرمان و مظهر کامل ایمان یعنی عیسی بدوزیم.
گوستاوو فیگوئهروا
ما بهخوبی میتوانیم تنهاییای را که مبشر بزرگ، دیوید لیوینگستون در حین خدمت خداوند در آفریقا کشید، درک کنیم. همچنین بهیاد میآوریم که چگونه مارتین لوتر عمر خود را صرف ترجمه کتاب مقدس به زبان آلمانی کرد. آیا اوقات تلخی کرد: «خداوندا، مرا از اینجا رهایی بده تا در جایی دیگر تو را بهتر خدمت نمایم؟» نه، او خداوند را درست در همان جایی که بود و به رغم همه محدودیتها خدمت نمود. در مورد جان بانیان چه بگوییم که ده سال در زندان بود و در آنجا کتاب مشهورش «سیاحت مسیحی» را نوشت؟ آری، ابری عظیم از شاهدان گرداگرد خود داریم. مردانی از کتاب مقدس و تاریخ کلیسا. کسانی که با ایمان زندگی میکردند، نه با دیدن. در عین حال، در مییابیم که گاهی ما هم ممکن است با دیدن زندگی نماییم، یعنی حضور خدا را تشخیص ندهیم. احساس میکنیم که شبیه دو مرد در راه عمائوس هستیم که فکر میکردند در راه «تنها» هستند، در صورتی که عیسی با ایشان همراه بود. «… آیا هنگامی که در راه با ما سخن میگفت و کتب مقدس را برایمان تفسیر میکرد، دل در درون ما نمیتپید؟» (لوقا ۳۲:۲۴). در کتاب مقدس و تاریخ نمونههای بیشماری هستند که به ما میگویند یک مسیحی هرگز در جاده ایمان تنها راه نمیپیماید. شرایط هرچه میخواهد باشد، حتی اگر احساسات یا مشاهدات ما خلاف آن را نشان بدهند، خداوند با ما، در ما و برای ماست. هللویاه.