نان روزانه

مزمور ۱:۲۵- ۷

ای خداوند به سوی تو جان خود را برمی‌فرازم. ای خدای من بر تو توکل می‌دارم. پس مگذار که خجل بشوم و دشمنانم بر من فخر نمایند. بلی هر که انتظار تو می‌کشد خجل نخواهد شد. آنانی که بی سبب خیانت می‌کنند خجل خواهند گردید. ای خداوند طریق‌های خود را به من بیاموز و راه‌های خویش را به من تعلیم ده. مرا به راستی خود سالک گردان و مرا تعلیم ده زیرا تو خدای نجات من هستی. تمامی روز منتظر تو بوده‌ام. ای خداوند احسانات و رحمت‌های خود را به یاد آور چون که آنها از ازل بوده است. خطاها ی جوانی و عصیانم را به یاد میاور. ای خداوند به رحمت خود و به خاطر نیکویی خویش مرا یاد کن.

داوود

داوود برای آمرزش و رهایی دعا می‌کند. دشمنان او را احاطه کرده‌اند، اما وی از خداوند نمی‌خواهد که ایشان را نابود سازد. در عوض درخواست بخشایش دارد، گویی خطاهای او باعث می‌شود که دشمن به پیشروی‌اش ادامه دهد. بخشایش در نقطه‌ی مرکزی قرار دارد. تنها پس از آن است که وی درباره‌ی خلاصی حرف می‌زند.

مطالب جدید

دیدگاه شما در مورد این مطلب:
این دیدگاه به‌طور خصوصی برای ما فرستاده می‌شود. بنابراین، مشخصات شما «کاملاً» محفوظ است.