در کنار مذاهب بزرگ جهان، تعداد زیادی از شاخههای مذهبی در گذر زمان بهوجود آمدهاند. تقریباً برای هر حرف الفبایی، نوعی مذهب یا نظام فکری وجود دارد. برخی به فرقههایی پیوستهاند که عبارتاند از: کلیسای مورمون (به نام کلیسای مقدسین آخرالزمانی عیسای مسیح)، شاهدان یهوه و کلیسای علم مسیحی. مورمونها و کلیسای علم مسیحی برای خود متون «مقدس» دارند.
کلیسای مورمون کتاب مقدس خود را کتاب مورمون مینامند و کلیسای علم مسیحی، از کتابی به نام علم، سلامتی با کلید کتابمقدس استفاده میکند. زمانی که این دو کتاب را در کنار کتاب مقدس قرار دهیم، خواهیم دید که تعالیم مطرح شده در آنها از بسیاری جهات با مفاهیم کتاب مقدس تفاوت دارند. برخی از مردم پیرو یکی از این نظامهای فکری هستند، اما چنانچه کسی از این کلیساها خودش را به نام مسیحی به شما معرفی کرد، بهخاطر داشته باشید که تعریف آنها از واژهٔ «مسیحی»، با آنچه ما در این کتاب توضیح میدهیم و آنچه کتابمقدس بیان میکند، تفاوت دارد. واقعیت این است که مورمونها سایر مسیحیان را «امتها» میخوانند درحالیکه از لحاظ تاریخی این لقب به کسانی اطلاق میشد که خارج از ایمان یهودی بودند.
هر دو کلیسا برای بنیانگذاران خود احترام فراوان قائل هستند و آنچه که «ظاهراً» بر این بنیانگذاران مکاشفه شده است را بهعنوان انجیل در اصول اعتقادات خود پذیرفتهاند. پیروان مسیحیت راستین و کتابمقدس، بهخوبی میدانند که اعتقادات این کلیساها بر پایهٔ «حقیقت نسبی» استوار هستند. به این معنا که حقیقت به نسبت شرایط و موقعیتهای مختلف تغییر میکند و این، تصوری غلط و کژفهمی بزرگی است.
شاهدان یهوه، گروهی است که شاید اطلاع چندانی از آن نداشته باشید. آنها اغلب مواقع مشغول فعالیت هستند، خانهبهخانه میروند تا درمورد ایمان و اعتقادشان «شهادت» بدهند. بسیاری از مسیحیان با حفظ ادب حاضر به بحث با این اشخاص نیستند؛ چرا که تفسیر آنها از کتابمقدس با آنچه مورد تأیید کلیساهای پروتستان وکاتولیک است، تفاوت دارد. برخی نیز ترجیح میدهند که با شاهدان یهوه و همچنین مبشرین مورمون که در مواقع مختلف به منزل ایشان مراجعه میکنند گفتوگو داشته باشند.
روحگرایی عصر جدید
درمورد آنچه که به نام مکتب «روحگرایی عصر جدید» معروف است چه میتوان گفت؟ جنبش عصر جدید (New Age) یک حرکت مذهبی رسمی نیست، چرا که هیچ نوع کتابی که آن را مقدس بدانند ندارد، اشخاص روحانی ندارد و فاقد یک خاستگاه مشخص جغرافیایی است. این جنبش بدون هیچ پایه و اساس و دلیلی، یک حرکت روحانی معرفی شده است و شبکهٔ پیروان آن اعتقادات و اعمال مشابهی را دنبال میکنند. بسیاری از مردم پیرو باورهایی هستند که از عقاید عصر جدید سرچشمه میگیرند. متأسفانه، بسیاری از افراد بالغ دستِکم به یکی از اعتقادات عصر جدید مانند: طالعبینی، باور به کریستالهای منبع شفا و افزایش قدرت، فالگیری، شناخت خدا بهعنوان حالتی از آگاهی برتر و انسان خدایی باور دارند.
اگرچه نباید پیروان سایر اعتقادات را طرد کنیم، اما بهیاد داشته باشیم که ایمان مسیحی بر مرجعیت کامل کتابمقدس متمرکز است. خدا به ما میگوید که نمیتوانیم در دو طرف یک حصار بنشینیم. اکنون دوران عهد جدید است. این عهد بر مسیح استوار است. پولس رسول نسبت به قبول هر باوری که خلاف حقیقت مسیح باشد به ما هشدار میدهد: «به هوش باشید که کسی شما را با فلسفههای پوچ و فریبنده اسیر نسازد. فلسفهای که نه بر مسیح، بلکه بر سنت آدمیان و اصول ابتدایی این دنیا استوار است» (کولسیان ۸:۲). امروزه ما در دنیایی زندگی میکنیم که فریب و تزویر به شکلهای مختلف عمل میکنند. بهترین ترفند شیطان این است که خودش را به شکل «فرشتهٔ نور» ظاهر کند (دوم قرنتیان ۱۴:۱۱). خیلی خوب بهنظر میرسد، چطور میتواند حقیقت نداشته باشد؟