بخشیدن چه کسی برای ما دشوارتر است؟ چرا عیسی از عبارت «هفتاد هفت بار» در مورد بخشش استفاده کرد؟ آیا خدا گناهان ما را می‌بخشد و فراموش می‌کند؟ جواب این سؤالات را در قسمت قبل بیابید.

«گونهٔ دیگر را نیز به سوی او بگردان!» چرا نباید سیلی را پاسخ بدهم؟

یکی از دشوارترین آیات موجود در کتاب‌مقدس، بخشی از کلام عیسی در موعظهٔ سر کوه است که فرمود: «اگر به گونهٔ راست تو سیلی زند گونهٔ دیگر را نیز به‌سوی او بگردان.» (متی ۵:۳۹) ببخشید عیسی، امکان دارد کمی توضیح بدهید؟ هیچ دلیلی وجود ندارد که بگوییم او می‌خواست منظورش را تحت‌الفظی درک کنیم. در‌غیر‌این‌صورت، شیطان در کمال خوشحالی می‌توانست مردم را وسوسه کند تمام روز محض خنده به صورت ما سیلی بزنند. خدا فرزندانش را تحقیر نمی‌کند، بلکه از ما انتظار دارد بفهمیم که هدف ما با معیارهای دنیا متفاوت است و این هدف را دریابیم: اینکه نشان بدهیم محبت بسیار قدرتمندتر از نفرت است. محبت‌کردن دشمنان که عیسی در ادامهٔ سخنان خود تعلیم می‌دهد، به‌روشنی با آنچه دنیا در مورد رفتار با کسانی که ما را آزار داده‌اند می‌گوید، فرق دارد.

گروه‌های مختلف فعالان ضد جنگ اغلب در این مورد تعمق و بررسی می‌کنند که اگر کسی مثل آدولف هیتلر یا سایر قدرت‌طلبان همدورهٔ او (می‌توانید اسامی سایر حکام دنیای امروز را جایگزین کنید) می‌توانستند تسلیم «محبت» بشوند، شاید فجایع جنگ‌ها رخ نمی‌دادند. شما چه فکر می‌کنید؟ آیا این موضوع ارزش بحث‌کردن را دارد؟ بسیاری از مبشرین مسیحی در طول تاریخ زندگی خود را در راه [اثبات حقانیت] این فلسفه گذاشته‌اند. برخی از آنها آنقدر زنده ماندند که داستان خود را بازگو کنند و برخی هم زنده نماندند. این وقایع چه پیامی برای شما دارند؟ گاهی از اوقات برای ایجاد صلح لازم است با دشمن برخورد کرد. منظور تلافی‌کردن (پاسخ دادن به سیلی) و یا انتقام گرفتن نیست، بلکه اطاعت از قانون خداست و او این حق را به ما می‌دهد. مثلاً هرج‌و‌مرج (چه سیاسی و چه اجتماعی)، نتیجهٔ باز‌گذاشتن در به روی هر کسی است که می‌خواهد با قلدری حاکمیت کند حال چه در شکل فردی و چه به‌صورت تهدید یک کشور علیه کشور دیگر باشد. تأدیب الهی به روش‌های مختلف صورت می‌گیرد. بعضی از والدین نیز به‌خاطر عشق و علاقهٔ خود به فرزندشان گاهی آنها را تنبیه می‌کنند. برخی دیگر به شکلی افراطی از هر گونه تنبیه انضباطی کودک خودداری می‌کنند. این روش باعث می‌شود تا کودکان با حس زورگویی و قلدری بزرگ شوند بی‌آنکه حد‌و‌مرزی برای اعمال و رفتار خود بشناسد.

معنای واقعی این عبارت چیست: «قرض‌های ما را ببخش چنانکه ما نیز قرضداران خود را می‌بخشیم؟»

تعلیم عیسی در مورد محبت‌کردن به دشمنان با قسمتی از حکایت خادم بی‌رحم که قبلاً به آن اشاره کردیم به ظاهر در تضاد است. این حکایت در فصل ۱۸ انجیل متی از جهات مختلف سؤال برانگیز است. در آیهٔ ۳۵ می‌گوید: «به همین گونه پدر آسمانی من نیز با هر یک از شما رفتار خواهد کرد، اگر شما نیز برادر خود را از دل نبخشید.» ممکن است با تعجب بگویید: «آیا زندان و شکنجه‌شدن [آن خادم شریر] در این حکایت نماد عذاب ابدی من و بدترین کابوس زندگی‌ام است؟» شاید هم بپرسید: «آیا عذاب‌کشیدن در اینجا اشاره به حس تقصیر و عذاب وجدان است که یک شخص کینه‌توز و بی‌گذشت دارد؟» در پاسخ باید گفت که هر دو مورد تا حدی درست هستند. منظور این است که عیسی به شکلی مبلغ بدهی خادم بی‌رحم را خیلی بالا برده است که نشان‌دهندهٔ اصل بدهی گناه ما که به خدا مقروض هستیم و بسیار عظیم است باشد. ما هرگز قادر به پرداخت بهای آن نخواهیم بود. دقیقاً به همین دلیل بود که خدا پسر یگانه خود را به این جهان فرستاد تا به‌عوض ما رنج بکشد و بمیرد و با مرگ خود اصل بدهی ما را به‌طور کامل تسویه کند. این حقیقت ساده و در عین حال زیبا به هر ایماندار اطمینان می‌بخشد که از «زندان» و «شکنجهٔ ابدی» دور است و در خدا آزاد شده است، اما همچنین نشان می‌دهد که اگر بخواهیم خودمان بار سنگین گناه را متحمل بشویم، در همین زندگی زمینی هم احساس عذاب و محکومیت خواهیم داشت.

پس آیا باید نتیجه بگیریم که بخشیدن از نظر خدا خیلی اهمیت دارد؟ بهتر است باور کنید که همین‌طور است. دعای ربانی را که عیسی تعلیم می‌دهد به یاد دارید ؟ «قرض‌های ما را ببخش، چنانکه ما نیز قرضداران خود را می‌بخشیم» (متی ۶:۱۲). در انجیل متی، عیسی این دعا را چند باب قبل از حکایت خادم بی‌رحم به شاگردان خود تعلیم داده است. عیسی با بیان این حکایت، در واقع تعلیم خود در دعای ربانی را به نقطهٔ اوج می‌رساند. تجسم کنید: بهای کامل تمام گناهان –برهٔ ذبح شده خدا– به همهٔ ما تعلیم می‌دهد که در قبال مرگ نیابتی و قربانی عظیم او حق‌شناس و سپاسگزار باشیم. وقتی به این حکایت فکر می‌کنید، بخشیدن برایتان راحت‌تر نمی‌شود؟ شاید این‌طور باشد و شاید هم نباشد. از این حکایت می‌فهمیم که بخشیدن دیگران صرف‌نظر از اینکه چقدر سخت است، از نظر خدا خیلی مهم است. خوشبختانه اغلب ما تجربهٔ تلخ کوری تن بوم را پشت سر نخواهیم گذاشت، اما او دشمن خودش را بخشید، حتی وقتی که می‌توانست [و شاید هم می‌خواست] «سیلی» او را جواب بدهد. در آینده وقتی با بخشیدن کسی کشمکش پیدا می‌کنید، یادآوری داستان زندگی او می‌تواند باعث تشویق و تسلی شما باشد.

تأمل شخصی

  • آیا در مورد بخشیدن کسی –بدون توجه به میزان دلخوری– با خودم کشمکش داشته‌ام؟ چرا این‌طور بوده است؟
  • آیا هی‌چوقت گفتها‌م که: «می‌بخشم، ولی فراموش نمی‌کنم» ؟ آیا حالا احساس متفاوتی دارم؟
  • آیا تاکنون موردی برای من پیش آمده است که بدانم مقصر هستم، اما طرف مقابل مرا بخشیده باشد؟
  • آیا تا‌به‌حال از منطقهٔ «ماهیگیری در اینجا ممنوع است»، اقدام به بالا کشیدن گناهان گذشته و آمرزیده‌شدهٔ خودم کرده‌ام؟ چرا خدا نمی‌خواهد این کا را انجام بدهم؟
  • در همین لحظه چه کسی را لازم است ببخشم؟ آیا با کمک خدا می‌توانم چنین کنم؟

دیدگاه شما در مورد این مطلب:
این دیدگاه به‌طور خصوصی برای ما فرستاده می‌شود. بنابراین، مشخصات شما «کاملاً» محفوظ است.