چرا خدا به ما نمیگوید که چه زمانی خواهیم مُرد؟ مبنای ارزش فردی ما را چه کسی «تعیین و ارزیابی» میکند؟ جواب این سؤالات را در قسمت قبل بیابید.
ارزش ما در نظر خدا بیحد و اندازه است
تصویری که خدا از ما نشان میدهد، به هیچ وجه غیرواقعی یا ظالمانه نیست. ارزش ما در نظر او بیحد و اندازه است. پولس رسول در رسالهٔ خود به رومیان مینویسد: «اگر خدا با ماست کیست که بتواند بر ضد ما باشد؟… کیست که ما را از محبت مسیح جدا سازد؟…زیرا یقین دارم که نه مرگ و نه زندگی، نه فرشتگان و نه ر یاستها، نه چیزهای حال و نه چیزهای آینده، نه هیچ قدرتی و نه بلندی و نه پستی و نه هیچ چیز دیگر در تمامی خلقت قادر نخواهد بود ما را از محبت خدا که در خداوند ما عیسی است جدا سازد.» (۳۱:۸، ۳۸،۳۵و ۳۹). هر چه بیشتر از عمر ما بگذرد، خدا فرصت بیشتری دارد که این واقعیت را به ما نشان بدهد. در مسابقهٔ زندگی هر چه بیشتر بدویم بیشتر به خدا نزدیک میشویم. پولس میگوید: «پس اکنون برای آنان که در مسیح عیسی هستند دیگر هیچ محکومیتی نیست، زیرا در مسیح عیسی قانون روح حیات مرا از قانون گناه و مرگ آزاد کرد.» (رومیان ۱:۸-۲)
خانهای در آسمان: شبیه چه چیزی خواهد بود؟
در این مقالات تلاش کردیم تا خیلی دقیق نشان بدهیم که تمام راههای روحانی به آسمان ختم نمیشوند. اکنون زمان آن است که تصمیم بگیرید آیا این حقیقت را میپذیرید یا رد میکنید. خطرات زیادی وجود دارند، اما پاداش نهایی ایمانآوردن به عیسای مسیح بهعنوان [خداوند و] نجاتدهندهٔ شخصی خیلی عظیمتر از آن چیزی است که بتوانید تصور کنید. عیسای مسیح قبل از صعود به آسمان خطاب به شاگردان خود فرمود: «دل شما مضطرب نباشد. به خدا ایمان داشته باشید به من نیز ایمان داشته باشید. در خانهٔ پدر من منزل بسیار است وگرنه به شما میگفتم. میروم تا مکانی برای شما آماده کنم.» (یوحنا ۱:۱۴-۲)
عیسی همواره در کنار پدر بوده است. او از ازل بر دست راست خدای پدر در آسمان قرار داشته است، یعنی همان جایگاهی که اکنون دارد. او داوطلبانه جلال خود را رها کرد و بهصورت انسان به زمین آمد. او در جسم انسانی حلول نکرد، [او جسم نپوشید] بلکه جسم شد. او مأموریت فدیهکردن گناهان بشر را به اتمام رسانید و به جلال ازلی خود بازگشت.
جلال آسمان –مشارکت ابدی با پدر، پسر و روحالقدس– فراتر از قدرت درک و تأمل ماست. ملکوت واقعیت دارد، جهنم نیز واقعیت دارد. هیچکس نمیتواند خلاف این را ثابت کند. بهترین و نزدیکترین دلیلی که در دست داریم، آن چیزی است که در آخرین لحظهٔ قبل از مرگ اتفاق میافتد. اگر در واپسین لحظات پیش از مرگ یکی از عزیزان خود –مثلاً پدر یا مادربزرگ یا یکی از بستگان نزدیک– حضور داشتهاید، شاید به چشم خود آرامش وصفناپذیر او را اگر به مسیح ایمان داشته است دیده باشید. حتی شاید آرزو کرده باشید که همراه او به ابدیت بروید. آنچه بهواقع برای یک مسیحی دلیل انکارناپذیری بر وجود زندگی پس از مرگ و جهان دیگر است، همانا حقانیت تاریخی رستاخیز عیسی مسیح از مردگان میباشد. پولس رسول در فصل ۱۵ رسالهٔ اول خود به قرنتیان، در مورد واقعیبودن رستاخیز جسمانی مسیح و جایگاه آن در زندگی انسان به تفصیل سخن گفته است.
چنانچه مایل هستید که از آنچه کتابمقدس در مورد آسمان میگوید با خبر شوید، میتوانید به قسمتهایی از کتاب مکاشفه مراجعه کنید. استفاده از یک راهنمای موضوعی کتابمقدس میتواند کمک مفیدی باشد، چون مکاشفه یک کتاب نبوتی است که یوحنا شاگرد عیسی در حین دریافت یک رؤیای الهی نوشته است و درک آن میتواند دشوار باشد. کتاب مکاشفه تعاریف زیبا و حیرتانگیزی از آسمان یا بهشت دارد. همچنین، از «زمانهای آخر» سخن میگوید که اشاره به زمانی است که مسیح برای داوری بر دنیا (و شیطان) بازگشته است و بهعنوان شاهشاهان و مسیح موعود به مدت یک هزار سال بر زمین سلطنت میکند.
کتاب مکاشفه از آخرین فرصت برای کسانی که به مسیح ایمان ندارند صحبت میکند. «من کسانی را توبیخ و تأدیب میکنم که دوستشان میدارم. پس به غیرت بیا و توبه کن. هان بر در ایستاده میکوبم. کسی اگر صدای مرا بشنود و در به رویم بگشاید به درون خواهم آمد و با او همسفره خواهم شد و او با من. هر که غالب آید او را حق نشستن با من بر تخت خودم خواهم بخشید همان گونه که من غالب آمدم و با پدرم بر تخت او نشستم.» (مکاشفه ۱۹:۳-۲۱)
در آخرین قسمت این کتاب که بخش پایانی کتابمقدس است عیسی میفرماید: «اینک به زودی میآیم خوشابهحال کسی که کلام نبوت این کتاب را نگاه میدارد.» (مکاشفه۲۲:۷) این کلمات نشانگر آب حیات هستند که عیسی به رایگان به ما میبخشد (مکاشفه ۲۲:۱۷).