دربارهٔ مِلکیصِدِق به قدر چند سطر در فصل چهارده ( آیهٔ ۱۷ به بعد) از کتاب پیدایش، چیز بیشتری در عهد قدیم نمیتوان یافت؛ البته بهجز اشارهٔ معناداری که در مزمور ۱۱۰ به او شده است. در خصوص او حداقل دو نکته حائز اهمیت است: اول اینکه در همان مزمور که گفتم، اشارهای وجود دارد که عیسی مسیح مدنظر است: «خداوند قسم خورده است و پشیمان نخواهد شد که تو کاهن هستی تا ابدالآباد، به رتبه مِلکیصِدِق.» آیهٔ ۴. دوم اینکه این آدم مگر چه شأنی داشته است که طبق همان فصل چهارده، ابراهیم به او دهیک میدهد؟
خیلی دوست داشتم که رُودررُو او را ببینم. در خیالم طبق همان فصل چهارده، درحالیکه ابراهیم از شکست دشمنانش -که همگی پادشاه بودند- با افتخار باز میگشت، مِلکیصِدِق در برابرش آشکار میشود. فکرش را بکنید که مثلاً درست پیش از مواجههٔ آن دو با هم، خودم را به ابراهیم میرساندم و به او میگفتم: «این مردی که دقایقی دیگر با او روبهرو خواهی شد، نمونهٔ عهد عتیقی مسیحِ عهد جدید است، پس خواهش میکنم از او پُرسوجو کن تا در مورد وی برای آیندگان اطلاعات بیشتری در کتاب مقدس داشته باشیم.» یا به ابراهیم میگفتم: «ببین این آدم کیست که دارد تو را برکت میدهد؟ تو نسبت به او چه احساسی داری؟»
یا از مِلکیصِدِق میپرسیدم ، مگر شما که هستید که قبل از هارون، کاهن خدای متعال شدید؟ یعنی بهنظرم میرسد که پرسشهای بسیاری را میتوانستم از آن دو مرد بزرگ بپرسم. منظورم این است که اگر ابراهیم متوجه اهمیت او میشد، آیا امکان داشت که همراهی همیشگی او را از دست ندهد؟ در ذهنم از این پرسشها بسیارند.
مِلکیصِدِق، خودش پادشاه سالیم یا همان اورشلیم بود و در عین حال مقام کاهنی نیز داشت. فراموش نکنیم که عیسی هم بهعنوان مسیح، هم مرتبهٔ پادشاهی داشت و هم کاهن اعظمی بود که خودش را برای گناهکاران به قربانگاه صلیب بُرد. پس آیا وقتی مِلکیصِدِق به ابراهیم، نان و شراب هدیه میدهد ( آیهٔ ۱۸)، آیا این نمیتواند نمادی از بدن و خون عیسی باشد که در آینده و بعد از کار صلیب، در قالب مراسم عشای ربانی داده میشود؟
و بعد که ابراهیم آن نان و شراب را میگیرد و نوشجان میکند، گویی که پیش از ظهور عیسی به قرنها، روان ابراهیم از این عشای ربانیِ زود رسیده، لذتیجانانه میبرد. و در ادامه که مِلکیصِدِق، ابراهیم را برکت میدهد، چنانکه در طی مراسم عشا نیز نان و شراب برکت داده می شوند، این نمایش پرشکوه به اوج خود میرسد. اما شاید لحظهٔ اوج این نمایش، جایی دیگر باشد؛ آنجا که ابراهیم به مِلکیصِدِق دهیک میدهد.
در رسالهٔ عبرانیان ۶: ۲۰ میخوانیم که «عیسی که بر رتبه مِلکیصِدِق، رئیس کَهَنه گردید تا ابدالآباد». واقعاً اگر مِلکیصِدِق میدانست که روزی او را بهعنوان نمونهای از مسیح عهد جدید معرفی خواهند کرد، چه احساسی میداشت؟ بهنظر شما آیا ممکن است که موقعیتهای کنونی ما در زندگی، زمانی برای آیندگان بهصورتی ممتاز مورد توجه قرار گیرند؟