آزمون سمفونی باد - قسمت اول
صادقانه و پُرشور تلاش كنيد تا بفهميد براي انجام چه كاري ساخته شدهايد، آنگاه خود را با تمام وجود وقف انجام آن نماييد...
صادقانه و پُرشور تلاش كنيد تا بفهميد براي انجام چه كاري ساخته شدهايد، آنگاه خود را با تمام وجود وقف انجام آن نماييد...
فكر كردم حتماً اشتباه شده است، چون تنها اسامی پنج نوازندهٔ فلوت در فهرست بود...
هنوز در رختخواب هستم. بهنظرم خیلی دیر شده است،به پهلو غلت میزنم تا نگاهی به ساعت بیندازم...
هيچوقت فكر نميكردم كه مسيحيان هم مشكلاتي دارند چه برسد به اينكه بخواهند به زندگي خود پايان بدهند...
هيچوقت فكر نميكردم كه مسيحيان هم مشكلاتي دارند چه برسد به اينكه بخواهند به زندگي خود پايان بدهند...
خونه هنوز پُر از وسایل توست، اما اتاقها انگار خالی و سردند...
تمرد و نافرمانی من ریشه در یك شب پاییزی داشت...
فروشگاه مثل همیشه بسیار شلوغ بود و با روزهای دیگر فرقی نداشت...
نمیدانستم واقعاً به چه چیزی ایمان داشتم؟ ذهن من مملو از سؤال و تردید بود...
خشكم زد. همين چند دقيقه قبل از مادرم جدا شده بودم
خشكم زد. همين چند دقيقه قبل از مادرم جدا شده بودم
میدانستم که روح من تشنه است، اما هیچوقت فکر نمیکردم که تنها خدا میتواند عطش مرا فرو بنشاند