در دروس گذشته، ارتباط نزدیک افکار و احساسات را آموختیم و یاد گرفتیم که افکار میتوانند تأثیر زیادی بر احساسات و رفتارهای ما داشته باشند. همچنین در مورد افکار ناسالم و چگونگی تشخیص این افکار از افکار سالم صحبت کردیم. گاهی این افکار ناسالم باعث ایجاد ناراحتی و افسردگی در فرد میشوند. در نتیجهٔ این افسردگی، افکار ناسالم بیشتر شده و تبدیل به چرخهای میشود که افسردگی را وخیمتر میکند.
رمز موفقیت در تغییر احساسات بد، عوضکردن افکار و اعتقادات ناسالم و منفی است. برای این کار اولین قدم تلاش برای شناختن افکار خود است. تصور کنید که شما بازرس و یا وکیلی هستید که قصد دارید فکر و عقیدهٔ خود را زیر ذرهبین برده و ارزیابی کنید.
برای این که بدانید آیا احساسات و عقاید شما درست و صحیح است، در ابتدا نیاز به جمعآوری شواهد و مدرک دارید. برای این کار، شما باید لباس بازرسی بر تن کرده، چندین قدم مهم را بردارید. اگر به یاد داشته باشید در درس گذشته در مورد سه قدم اول صحبت کردیم. کار بازرسی، چهارمین قدم است.
کار بازرسی
کار بازرسی یعنی زمانی شما بهعنوان یک بازرس به دنبال شواهد و مدارک هستید که بخواهید صحت افکار و اعتقادات خود را ثابت کنید. مثل هر بازرس و کارگاه خوب، شما باید به دنبال حقایق، مدارک و شواهد قوی و صحیح باشید.
سؤالات زیر به شما کمک در این زمینه کمک خواهند کرد:
- شواهدی که صحت افکار من را ثابت میکنند کجا هستند؟
- آیا دلایلی وجود دارند که صحت افکار من را رد کنند؟
- از کجا میدانم که افکار من صحت دارند؟
- آیا واقعیتهایی وجود دارند که من نادیده میگیرم و یا بیش از حد نرمال آنها را در نظر میگیرم؟
- چه برداشتهای دیگری میتوان داشت؟
- چقدر افکار و انتظارت من واقعبینانه هستند؟
مناظره
به یاد داشته باشید که شما بهعنوان یک بازرس باید تفکرات، اعتقادات، احساسات و انتظارت خود را به چالش کشیده، صحت آنها را ارزیابی و بررسی کنید.
پرسیدن سؤالات زیر در این زمینه به شما کمک خواهند کرد:
- از چه جنبههای دیگری میتوان به این موضوع نگاه کرد؟
- اگر شخص دیگری جای من بود، چه برداشتی از این شرایط داشت؟
- اگر روحیه افسردگی نداشتم، چطور به این مسأله نگاه میکردم؟
- چقدر افسردگی در برداشت و نظر من از شرایط تأثیر داشته است؟
- آیا داشتن این برداشت و عقاید برای من مفید است؟
در کار بازرسی و مناظره، مهمترین نکته بیطرفبودن شماست. به این معنی که در به چالشکشیدن افکارتان سعی کنید نسبت به آنها خنثی و بیطرف باشید تا بتوانید بهدرستی صحت و درستی افکار خود را از جنبههای مختلف بررسی کنید.
نتیجهٔ نهایی
تا این لحظه یاد گرفتیم که فکرکردن به اتفاقی منفی در زندگیمان، افکار ناسالم و منفی ما را فعال میکند (افکار اتوماتیک) و در نتیجهٔ این افکار، احساس پریشانی و ناخوشایندی در ما ایجاد میشود. همچنین یاد گرفتیم که چطور باید مثل یک بازرس افکار منفی و ناسالم خود را تشخیص داده و صحت آنها را ارزیابی کنیم.
هم اکنون به همهٔ شواهدی که در دست دارید دقت کنید، آیا افکاری که در مورد خود و یا دیگران دارید صحت دارند؟ آیا میتوان به این افکار اعتماد کرد؟ آیا میتوان برداشتهای دیگری داشت؟
از خود بپرسید که چگونه میتوانید فکر ناسالم خود را با افکار سالم و مفید جایگزین کنید؟ سعی کنید به موضوعی که در ذهن دارید از جنبهٔ دیگری نگاه کنید… با گذشت زمان، فکر منفی و ناسالم گذشته جای خود را با فکری سالمتر عوض خواهد کرد.
یک فکر سالم و متعادل، فکری است از که همهٔ جوانب؛ یک مسأله را بیطرفانه در نظر میگیرد. این پنجمین قدم که همان نتیجه نهایی است میباشد. زمانی که فکر کهنه جای خود را با فکر جدید و سالم عوض میکند.
بعد از نوشتن فکر و برداشت جدید و سالم خود، ببینید که چه احساسی دارید؟ آیا احساس شما بهتر شده است؟ برای یادآوری میتوانید به قدمهای گذشته و زمانی که احساس خود را از آن شرایط روی کاغذ نوشتید برگشته و احساس جدید خود را با آن احساس قبلی مقایسه کنید. اکثر افراد با عوضکردن طرز فکر قدیم خود، احساس بهتر و مثبتتری دارند.
این قدم نهایی یکی از مهمترین قسمتهای کار شماست. به چالش کشیدن اعتقادات و افکار، روندی از تغییرات در نوع تفکر ماست که در طی زمان اتفاق میافتد. این تغییرات با تمرینکردن؛ در افکار شما سریعتر اتفاق میافتد. پس به تمرین و تغییردادن افکار ناسالم خود ادامه دهید تا در نهایت در کنترلکردن احساسات خود نیز ماهر و خبره شوید.