قسمت آخر
مهم نیست که شما از چه روشی (دارودرمانی و یا رواندرمانی) برای بهبود حال خود استفاده میکنید. مهم این است که آنچه که در این درمانها به دست آوردهاید را حفظ کنید. اگر شما تحت نظر مشاور بودهاید، سعی کنید آن راهکارهایی را که تا بهحال در مشاورههای خود یاد گرفتهاید نگاه دارید. اجازه دهید آموختهها و تجربیات جدید شما بخشی از شیوهٔزندگیتان شوند.
روشهای دیگری نیز وجود دارند که به شما کمک میکنند در سلامت کامل فکری و روحی مانده، آنچه را که یاد گرفتهاید حفظ کرده، در خود ارتقا دهید. بهطور مثال:
۱) سعی کنید سبک زندگی متعادلی را دنبال کنید
داشتن یک زندگی بینظم، استرس و افسردگی را در ما بیشتر میکند. سعی کنید یک برنامهٔمتعادل برای زندگی خود تعیین کرده و آن را دنبال کنید. به طور مثال، برای تغذیه، خواب، ورزش و فعالیت اجتماعی خود برنامهریزی داشته باشید و آنها را به شکل عادت در بیاورید.
۲) خود را در گروههایِ اجتماعیِ خوب قرار دهید
داشتن دوستان و افرادی که بتوانید با آنها دوستی و ارتباط اجتماعی نزدیکی برقرار کنید بسیار مهم است. این به این معنا نیست که تمام راز و مسائل شخصی خود را برای آنها باز کنید، بلکه داشتن چند دوست قابل اعتماد میتواند نقش مهمی در روحیهٔما داشته باشد. افرادی که بتوانید با آنها از حال درون خود صحبت کنید و برنامه و هدفهای آیندهٔخود را با آنها در میان بگذرید. گاهی اوقات مشکلات زندگی بزرگتر و سختتر از آنچه که در واقعیت هستند بهنظر میرسند، بهخصوص وقتی میخواهیم با این مشکلات به تنهایی روبهرو شویم. گاهی فقط صحبتکردن با دوستان در مورد مشکلات، میتواند کمک بزرگی به بهبودی ما بکند.
۳) در صورت نیاز، کمکگرفتن از متخصصین روانشناسی و مشاوره نیز میتواند بسیار مفید و مؤثر باشد
صحبتکردن با روانشناس و مشاوری که مورد اعتمادتان است، میتواند محیط امنی را ایجاد کند که بدون هیچگونه ترس و نگرانی مشکلات خود را بیان کنید و کمک بگیرید. سعی کنید راجع به روشهای موجود برای درمان بیماری و یا مشکلی که با آن دست و پنجه نرم میکنید (افسردگی، اضطراب، و یا مشکلات دیگر)، تا جائی که ممکن است مطالعه کرده، از جوانب آن آگاه باشید.
۴) لغزش، شکست و افتادن را جزئی از روند بهبودی خود ببینید
در مسیر بهبودی، شما باید در انتظار روزهای سخت و آسان باشید. گاهی ممکن است احساس کنید همه چیز عالی پیش رفته و شما خیلی بهتر از گذشته هستید. اما گاهی ممکن است با یک اتفاق به همان خانهٔاول برگشته و احساس شکست و ناامیدی کنید. سعی کنید در این شرایط، افکار ناسالم خود را تشخیص داده، طرز فکر و باورهای خود را ارزیابی کنید. به خود یادآوری کنید که همهٔما انسانها گاهی احساس پیروزی و گاهی احساس شکست میکنیم. در واقع این بخشی کاملاً طبیعی از زندگی ما انسانهاست. شما همچنین میتوانید از هر لغزش و شکستی که تجربه میکنید در جهت شناخت خود استفاده کنید. سعی کنید ببینید کجای راه را اشتباه رفتهاید، برگردید آن را درست کنید و ادامه دهید. این کار به شما کمک میکند که در آینده از افتادنهای بیشتری جلوگیری کنید.
توجه داشته باشید که پیشرفت و بهبودی یک شبه بهوجود نمیآید. تغییر و تحول درونی مانند جادهای است پر از دستاندازهای کوچک و بزرگ. شما در این مسیر گاهی احساس خوب و گاهی احساس شکست خواهید کرد. مهم این است که باور داشته باشید این مسیر شما را به مقصد خواهد رساند.
حال چطور میتوان سلامت ماند؟ برای برنامهریزی زندگی خود سعی کنید حتماً به این چند مورد دقت داشته باشید.
- افکارتان؛
- روابط اجتماعی؛
- ورزش و فعالیتها؛
- داشتن کمکهای تخصصی (مشاور)؛
- داشتن حمایت احساسی از گروه دوستان؛
- داشتن فعالیتهای آرامشبخش؛
- داشتن فعالیتهای مفرح و شاد.