وقتی به مزرعهای نگاه میکنیم که برای درو آماده است، بسیار وسیعتر از مجموع افرادی بهنظر میرسد که میتوان برای جمعآوری محصول فرستاد. خلقت خدا سرشار از فراوانی است. برای جمع کردن همواره مقدار بیشتری وجود دارد. همواره کار بیشتری برای انجام هست. آنچه ما را عقب نگه میدارد، و آنچه محصول را طاقتفرسا میسازد، شاید ترس باشد. ممکن است بگوییم: «چرا خود را به زحمت بیندازم؟ من که از عهدهٔ چنین کاری بر نمیآیم!» این روایت دربارهٔ اضطراب و نگرانی، در پیام امیدبخش انجیل در رستاخیز، اختلال ایجاد میکند. فرمایش عیسی به این منظور است که ما را به عمل تشویق کند، نه به انفعال.
نمیدانم وقتی به این آیات گوش میکنید، آیا محصول و کارگران را جدا از هم میبینید؟ گویی محصول همان میدان خدمتی است که ما به آن فرستاده میشویم؟ چه خواهد شد اگر خودِ کارگران را «بخشی» از محصول تلقی کنیم؟ آیا ممکن است این نگرش همانی باشد که عیسی مد نظر داشت؟ ما خودمان بخشی از محصول هستیم که در آن «کار میکنیم». کار مهمی که میتوانیم برای درو انجام دهیم، پذیرفتن تغییر در خودمان است- اینکه اجازه دهیم دگرگون شویم.
چنانچه مایل باشیم که اجازه دهیم خودمان نیز بخشی از محصول باشیم، یعنی از طریق تغییر از درون، زندگیمان در مقام شاگرد، به شکلی کاملتر به شباهت مسیح در خواهد آمد. این برنامهای برای اعتلای خویشتن نیست، بلکه فرایندی است که از طریق آن، شکلگیری خودمان باعث تشویق شکلگیری همسایهمان میگردد.