خدا چگونه با انسان سخن میگوید و خود را آشکار میکند؟ آیا طبیعت و وجدان میتوانند به تنهایی انسان را بهسوی شناخت خدا هدایت کنند؟ جواب این سؤالها را در قسمت قبلی میتوانید پیدا کنید.
کتابمقدس، الهام الهی
اما حال که به اهمیت کتابمقدس در زمینه مکاشفه الهی پی بردیم، این سؤال مطرح میشود که خدا چگونه کتابمقدس را به انسان بخشید؛ یا بهعبارت دیگر خدا کتابمقدس را چگونه به پیامبران الهام کرد؟ الهام چیست و چگونه صورت گرفته است؟
معنی الهام
در مورد الهام، دو آیۀ مهم در کتابمقدس هست که آنها را در اینجا نقل قول میکنیم؛ پطرس رسول در مورد الهام میفرماید: «نبوت به ارادهٔ انسان هرگز آورده نشد، بلکه مردمان به روحالقدس مجذوب شده، از جانب خدا سخن گفتند.» (دوم پطرس ۱:۲۱) پولس رسول نیز میفرماید: «تمامی کتب از الهام خداست و به جهت تعلیم و تنبیه و اصلاح و تربیت در عدالت مفید است.» (دوم تیموتائوس ۳:۱۵ و ۱۶)
کلمۀ الهام که در اینجا بهکار رفته، در اصل به معنی «خدا دمیده» میباشد. در کتابمقدس، منظور از دم یا نَفَس خدا، همان روحالقدس است. در واقع، خدا پیام خود را از طریق روحالقدس بر انبیا دمیده است. خدا بهوسیلهٔ روحالقدس در انسان میدمد تا او با چنان دقتی سخن بگوید یا بنویسد که حاصل کار او بهدرستی منظور خود خدا را منعکس سازد. به این ترتیب، انبیا که نویسندگان کتابمقدس هستند، تحت نفوذ و قدرت روحالقدس که روح خداست، قرار گرفتند. روحالقدس فکر و ذهن ایشان را در دست گرفت و سخنان خدا را در فکر ایشان قرار داد تا آن را به رشتهٔ تحریر درآورند، بهطوری که آن پیام مصون از خطا بماند. روحالقدس اشخاص را آنچنان در گزینش موضوع و کلمات هدایت کرده که کلماتی که آنان بهکار بردهاند، در واقع کلمات خود خدا میباشند.
از این آیات چنین نتیجه میشود که خدا خود منشأ کتابمقدس است. روحالقدس عاملی است که توسط آن کتابمقدس عطا شده و انسان وسیلهای است که به هدایت روح، کتابمقدس را به رشتهٔ تحریر در آورده است.
تصور نادرست در مورد الهام
اما در اینجا نکتهای وجود دارد که باید حتماً روشن شود. اغلب اوقات، وقتی دربارهٔ الهام و وحی سخن به میان میآید، ممکن است این تصور ایجاد شود که نویسندگان کتابمقدس بههنگام دریافت وحی، هویت و ارادهٔ خود را از دست میدادند و تبدیل به وسیلهای بیجان در دست روح خدا میشدند و این وسیلۀ بیجان، پیام خدا را مینوشت. بهعبارت دیگر تصور میشود که نویسندگان کتابمقدس، مانند قلمی بیجان در دست خدا بودند و خدا بدون توجه به میزان سواد و سطح درک و فرهنگ آنها، کلمات خود را به ایشان القا میکرد. اگر بخواهیم در قالب اصطلاحات امروز سخن بگوییم، میتوان گفت که برخی تصور میکنند نویسندگان کتابمقدس ماشین تحریری بودند که روحالقدس پیام خدا را با آن تایپ میکرد.
نقش نویسندگان
چنین تصوراتی از نحوهٔ وحی و الهام نادرست بوده، خلاف کتابمقدس میباشد. روحالقدس بههنگام انتقال پیام خدا به ذهن نویسندگان، سواد و معلومات و قوهٔ درک و فرهنگ ایشان را درنظر میگرفت. بهعنوان مثال، وقتی روح خدا میخواست مطلبی را به نویسنده الهام کند، کلماتی بهکار نمیبرد که نویسنده معنی یا املای آن را نداد. یا مطالبی الهام نمیکرد که برای فرهنگ نویسنده ناآشنا یا نامأنوس باشد.
مطالب الهام شده، با خصوصیات اخلاقی، سبک نگارش و احساسات نویسنده هماهنگی داشت. در واقع، انبیایی که نویسندگان کتابمقدس هستند، پیام الهامشده را لااقل از نظر مفهوم ظاهری و کلمات کاملاً درک میکردند و سپس آن را مینوشتند. به همین دلیل، قسمتهای مختلف کتابمقدس از نظر سبک نگارش با یکدیگر تفاوت دارند. نوشتههای سلیمان حکیم با نوشتههای عاموس چوپان، و کتب پولس فیلسوف با پطرس ماهیگیر متفاوت است. اما آنچه که مهم است، این است که تکتک کلمات نوشته شده در کتابمقدس الهام مستقیم خداوند است و هیچگونه اشتباه و خطا در آن راه ندارد.
از اینرو، میتوان با یقین کامل اعلام کرد که کتابمقدس تنها مرجع معتبر برای اعتقادات مسیحی است. کتابمقدس تنها وسیلهای است که در آن پیام خدا برای نجات و رستگاری بشر مکشوف شده است. کتابمقدس قانون کامل ایمان و عمل مسیحی است.