تعلیم مسیحیت در مورد، بخشش چیست؟ چه دلیلی دارد که بخواهیم اشتباههای همسرمان را ببخشیم؟ برای دانستن جواب، قسمت قبل را مطالعه کنید.
دلایل نبخشیدن
«بخشش یعنی کنار گذاشتن تمام رنجشها.»
تنبیه: شما میتوانید دیگری را با حمله (مثل انتقاد، سرزنش، تهدید یا کتک) یا عقبنشینی (مانند سکوت، ترشرویی و اصرار به فاصله گرفتن) تنبیه کنید. شما میتوانید ماجرا را به رخ همسرتان بکشید، یا با چُغلیکردن اشتباهات او به دیگران و تحقیرش نزد ایشان، باعث شوید احساس گناه کند. بخشش به معنی کنار گذاشتن تمام اینهاست. پس تا زمانی که این کارها را متوقف نکنید، او را هم نخواهید بخشید.
محافظت: مردی میگفت: «اگر او را ببخشم، خودم را دوباره در مقابل صدمات، آسیبپذیر کردهام.»
به درازا کشاندن: نبخشیدن میتواند تا جای ممکن، به درازا کشیده شود. خانمی میگفت: «هنوز بهقدر کافی زجر نکشیده است.» انسان میتواند با نبخشیدن دیگران، خصومت مداوم را برای خودش توجیه کند.
پیشگیری: شوهری میگفت: «نمیتوانم او را ببخشم.» در واقع، او نمیخواست ازدواجش را از نو بسازد. منظور او این بود که دردش آنقدر زیاد است که کسی نباید انتظار بخشش را از او داشته باشد. او فکر میکرد با این گفته، میتواند خود را تبرئه کند.
غرور: شاید کسی فکر کند که بهخاطر موقیت کاری همسرش از او بالاتر است و میتواند با تحقیر، از بالا به او نگاه کند. وقتی کسی را میبخشیم، با او در یک سطح قرار داریم، اما برخی افراد این را نمیخواهند.
فرض کنید…
فرض کنید همسرتان نخواهد به اشتباه خودش اعتراف کند. او یا از وجود مشکل بیخبر است؛ یا از آن آگاه است، اما اشتباهی در آن نمیبیند. اگر پیش از اعتراف او به خطا وی را نبخشید، ممکن است مجبور شوید که مدتها صبر کنید. بنابراین، احتمالاً از آن خطا خواهید گذشت.
فرض کنید او ابراز تأسف نکند: شاید طرف مقابل، بهانه بیاورد یا کار خود را بهنحوی، توجیه کند. اگر منتظر ابراز تأسف او باشید، عمر خود را به هدر میدهید. پس چه باید کرد؟ شما باید در مورد آن صحبت کنید. اگر بعد از صحبت، نظر او تغییر نکرد و مسئلۀ مهمی هم نبود، به احتمال زیاد میتوانید از آن بگذرید.
فرض کنید او تغییر نکند، یا تغییرش ناچیز باشد: شاید همسرتان عذرخواهی کند، اما آن کارها را دوباره ادامه دهد. در مورد چنین مواردی، باید ببینید که آن مسئله چقدر جدی است. تصور کنید مشکل، دیرکردن باشد. شوهر بعد از ۲۰ سال ازدواج، از این نظر کمی بهتر شده، اما نه زیاد. این خصیصه تا حدی خودخواهانه است، اما اگر دیرکردن او بدترین ویژگیاش باشد، او را ترک نخواهید کرد، بلکه آب دهان خود را بهسختی قورت داده و اگر صلاح دیدید، با وجود این مشکل با او کنار میآیید.
اما فرض کنید مشکلی جدیتر مانند زنا یا خشونت یا وضعیت حاد دیگر در میان باشد. برخی افراد در این وضعیت، کلی بهانه میآورند، اما در وجودشان نمیتوان اثری از پشیمانی دید و اگر هم پشیمان بهنظر برسند، تغییر چندانی نمیکنند. آنها باز هم به خشونتها انفجاری خود ادامه میدهند؛ یا رابطۀ خارج از ازدواج خود را ادامه میدهند. آیا باید این وضعیت را رها کرد؟ اگر چنین کنید، در واقع از آن چشمپوشی کردهاید. شما باید با او روبهرو شوید و عواقب کارهایش را به او یادآور شوید. اگر باز هم تغییری در او به چشم نخورد، شاید لازم باشد از او موقتاً جدا شوید یا حتی طلاق بگیرید. شاید پس از گذشت زمانی طولانی، بتوانید او را ببخشید. این به معنی آشتی نخواهد بود، اما به این معنی است که نمیخواهید انسانی گوشتتلخ باشید. او شاید تغییر نکند؛ اما شما تغییر خواهید کرد. شما در دل خود او را میبخشید و آزادانه از او دور میشوید.
چطور ببخشیم
نقش خود را درک کنید: اگر شما نقشی در آن وضعیت داشتهاید، به آن اعتراف کنید.
سعی کنید شریک زندگی خود را درک کنید: ضربالمثلی قدیمی میگوید: «برای درک همه چیز، باید همه چیز را ببخشید.» رگههایی از حقیقت را میتوان در این گفته یافت. آیا همسرتان موقع ارتکاب آن خطا، آسیبپذیر بود؟ آیا همسرتان در موقعیت مشکلی قرار گرفته بود؟ آیا سلامتی او باعث بروز مشکلاتی شده بود یا فقط خسته بود؟
او را در خلوت ببخشید: اگر در حضور دیگران هستید، همسرتان را با صحبت در مورد تقصیرهایش خجالتزده نکنید، حتی اگر دارید او را میبخشید!
کلمات را به دقت انتخاب کنید: واژههای «تو را میبخشم» میتوانند باشکوه بهنظر برسند. علاوه بر این، او ممکن است احساس نیاز به بخشیدهشدن نداشته باشد. شما ممکن است حتی این کلمات را بهکار نبرید، چرا که مسئلۀ مهم، حالت قلبی شماست. ولی اگر او نزد شما آمده و طلب بخشش کند، دیگر همه چیز متفاوت خواهد بود. او با این کار میخواهد جوابی مثبت از شما بگیرد.