در مقدمهٔ این مقاله به دیدگاه‌های مختلف در مورد زبان‌ها اشاره‌ای کوتاه کردیم. همین‌طور، به موضوعاتی که قرار است به آنها بپردازیم. برای آگاهی از آنچه پیش رو است، می‌توانید مقدمه را مطالعه کنید.

در عهدعتیق

در عهدعتیق هیچ اشاره‌ای به «تکلم به زبان‌ها» نشده است، اما چند مورد مشخص وجود دارد که توجه به آنها به روشن شدن مطالب عهدجدید و تجربه صدر مسیحیت کمک می‌کند.

نخستین اشاره به عطای فوق‌طبیعی که بر اثر ریزش روح‌القدس پدید آمد، در کتاب اعداد ۱۱: ۲۳-۲۹ یافت می‌شود. در این ماجرا، مشاهده می‌کنیم که ۷۰ نفر از مشایخ قوم اسرائیل در اثر ریزش روح‌القدس، شروع به «نبوت» کردند، یعنی مطالبی را در ستایش خدا بیان می‌کردند که حالتی فرا‌طبیعی داشت.

مورد دوم روشن‌تر است. شائول، نخستین پادشاه قوم اسرائیل، پس از آنکه در نافرمانی از خدا گرفتار آمد، کمر به قتل داود بست. او زمانی که در تعقیب داود بود، دانست که او در نایوتِ رامه، نزد سموئیل و سایر انبیا به‌سر می‌برد. لذا سه دسته قاصد به دفعات مختلف به آنجا گسیل داشت، اما هیچ‌یک از آنها باز نگشتند؛ چون به محض رسیدن به محل، روح خدا بر آنان می‌ریخت و ایشان شروع به «نبوت» می‌کردند. سرانجام، شائول خود عازم آن محل شد. وقتی نزدیک رسید، روح خدا بر او نیز ریخت و او شروع به «نبوت» کرد، طوری که با حالتی پشیمان نزد پای‌های سموئیل نبی افتاد. خارق‌العاده‌بودن این ماجرا از این امر درک می‌شود که شاهدان همگی متعجب شدند که شائول شرور نیز نبوت می‌کند. برای آنان مسجل بود که گفته‌های ستایشی شائول در مورد کارهای عظیم خدا، خارج از توان و تسلط خودِ او می‌باشد. در این دو ماجرا، اشخاصی که روح‌القدس بر آنان قرار ‌گرفت، به زبان مادری خود «نبوت» کردند، یعنی مطالبی را در وصف عظمت خدا بیان داشتند و او را ستودند.

شاید نکتهٔ بسیار مهم در عهدعتیق در مورد زبان‌ها، نبوت و عطاهای فوق‌طبیعی روحانی، پیشگویی یوئیل نبی می‌باشد که می‌فرماید: «و بعد از آن، روح خود را بر همهٔ بشر خواهم ریخت و پسران و دختران شما نبوت خواهند نمود و پیران شما و جوانان شما رؤیاها خواهند دید. و در آن ایام روح خود را بر غلامان و کنیزان نیز خواهم ریخت.» (یوئیل ۲: ۲۸ و ۲۹)

اهمیت این پیشگویی را این‌چنین می‌توان بیان داشت: طبق نمونه‌هایی که در بالا آوردیم، می‌توان گفت که عطیه‌هایی نظیر نبوت‌کردن (بیان امور الهی و ستایش خدا تحت سلطهٔ روح‌القدس)، به هر کسی عطا نمی‌شد و خاص انبیا بود، به‌گونه‌ای که اگر کسی به‌غیر از گروه انبیا نبوت می‌کرد، مردم آن را امری غریب می‌پنداشتند. اما اینک یوئیل پیشگویی می‌کند که روزی فرا خواهد رسید که پسران و دختران اشخاص معمولی، پیران و جوانان، و غلامان و کنیزان، یعنی مردمان از هر جنسیت و طبقه‌ای، روح خدا را دریافت خواهند کرد و نبوت کرده، رؤیا خواهند دید، یعنی همان کاری که فقط انبیا انجام می‌دادند. طبق فرمایش پطرس رسول، این پیشگویی در روز پنطیکاست جامهٔ عمل پوشید (اعمال ۲: ۱۴-۲۱).

در عهدجدید: فقط در دو بخش

در هر چهار انجیل، یحیی تعمیددهنده خدمت خود را با این وعده آغاز می‌کند که چون آن شخص موعود ظهور کند، او مردمان را «به روح‌القدس و آتش تعمید خواهد داد». اما یحیی هیچ‌گاه نفرمود که این امر عملاً به چه نحو و به چه شکلی تحقق خواهد یافت. تا اینکه عید پنطیکاست فرا رسید.

در عهدجدید، دو بخش مشخص وجود دارد که دربارهٔ تکلم به زبان‌ها سخن می‌گوید. در هیچ جای دیگری از عهدجدید، به‌غیر از این دو بخش، در خصوص تکلم به زبان‌ها بحثی به‌میان نیامده. این بخش‌ها، یکی کتاب اعمال رسولان است و دیگری، اول قرنتیان فصل‌های ۱۲ تا ۱۴. البته در مرقس ۱۶: ۱۷ نیز در‌این‌باره می‌خوانیم،‌ اما در این مقاله به آن نمی‌پردازیم.

امروزه، تمامی مباحثی که در مورد مسئلهٔ تکلم به زبان‌ها مطرح می‌شود، فقط و فقط مبتنی است بر این دو بخش. در اینجا باید یک نکته بسیار مهم را تذکر دهیم: زبان‌هایی که در کتاب اعمال رسولان مطرح است، مربوط می‌شود به موضوع دریافت روح‌القدس یا «تعمید روح‌القدس»، اما زبان‌هایی که در اول قرنتیان ۱۲-۱۴ مطرح است، مربوط به موضوع «عطاهای روح‌القدس» می‌شود و این موضوعی است کاملاً متفاوت. لذا باید این دو بخش (یعنی اعمال و اول قرنتیان) را به‌طور مجزا بررسی کرد و توجه داشت که موضوع بحث، گرچه هر دو به «زبان» اشاره دارند، کاملاً در عرصه‌های متفاوت قرار دارند. پس، در مقالهٔ بعدی، نخست به بررسی مسئلهٔ زبان‌ها در کتاب اعمال رسولان می‌پردازیم.

دیدگاه شما در مورد این مطلب:
این دیدگاه به‌طور خصوصی برای ما فرستاده می‌شود. بنابراین، مشخصات شما «کاملاً» محفوظ است.