هر چیزی که با «امر قدسی حقیقی»، یعنی باری‌تعالی در ارتباط بوده، یا به نوعی وقف وی گشته است در حوزهٔ قدوسیت قرار دارد. به عبارتی دیگر، آنچه امری را مقدس می‌سازد، توجه و عنایت حضرت حق یا خدا، بدان است.

کاربرد اولیهٔ کلمهٔ مقدس در عهد عتیق

نخستین باری که در کتاب مقدس با کاربرد کلمهٔ مقدس روبه‌رو می‌شویم، در سومین آیه از باب دوم کتاب آفرینش است، یعنی آنجا که خداوند روز هفتم را مقدس می‌خواند. در اینجا این پرسش مطرح می‌شود که مگر روز با روز چه فرقی می‌تواند داشته باشد که اطلاق کلمهٔ «مقدس‌بودن» از طرف خدا بر روز سبت، باعث تفاوت آن با سایر ایام گردد؟ به سخنی دیگر، آیا وقتی روز هفتم، مقدس شمرده شد آیا در ماهیت و ذات آن روز تغییری خاص ایجاد گردید؟ اگر چنین است، این چگونه تغییری است که ایجاد شده است؟ در واقع باید به این نکته توجه کرد که التفات به این امر که با مقدس شمردن روز سبت، باید تغییری ماهوی در آن روز روی داده باشد، دیدگاهی است که ما را به بیراهه خواهد کشانید؛ زیرا ما دلیل و توضیحی برای این تغییر ماهوی نخواهیم داشت. پس نگاه و دیدگاه صحیح چه خواهد بود؟

به‌نظر می‌رسد که نگاه صحیح، ناظر بدان است که ما توجه خود را از تغییر در «ذات» روز سبت برداشته، به سمت تغییر در «نوع نگاه خویش» بدان روز معطوف نماییم. سبت مقدس است؛ زیرا خدا آن را به کلام خود مقدس ساخته، نگاه خود را به سمت آن خاص کرده است و آن را برای خود از سایر روزها جدا کرده است. خدا قدوس است و هر چه وارد حوزهٔ قدوسیت وی شود، مقدس است، به همین دلیل خدا می‌فرماید: «سبت یهوه» (خروج ۱۰:۲۰). این بدان معنا نیست که خداوند وقتی روز هفتم را مقدس می‌خواند در ذات آن روز تغییری به‌وجود می‌آید، بلکه بدان معناست که در نوع توجه و التفات و نگاه خداوند بدان روز، چیز تازه‌ای روی می‌دهد، بدان معنا که آن روز مورد توجه خاص خداوند قرار می‌گیرد. 

اما این موضوع به دلیل قرار‌گرفتن در حوزهٔ ازلی خدا، فرا انسانی می‌شود. از این دریچه حتی اگر هیچ انسانی روی زمین یافت نشود، سبت باز مقدس است.

از این دیدگاه، وقتی چیزی برای انسان مقدس می‌شود، این نوعِ نگاه و جنسِ التفات ما است که تغییر می‌کند، نه اینکه آن چیز دچار دگرگونی ذاتی می‌شود. در این خصوص بد نیست که مثالی دیگر بیاوریم: فرض کنید که دو قطعه سنگ در برابر ما قرار داده ‌شود و به ما گفته ‌شود که یکی از آن دو، سنگی مقدس است. در اینجا اتفاقی که می‌افتد و باعث می‌شود ما آن سنگ را مقدس بدانیم در نوع توجه و التفات مُعطی (اعطا کننده) و پذیرنده بدان سنگ است. یعنی وقتی ببینیم که دیگران آن سنگ را تکریم و احترام بیش از اندازه می‌کنند، متوجه می‌شویم که آن سنگ، چیزی مقدس است.

چگونه این مفهوم مقدس بودن، انبیای کتاب مقدس را مقدس می‌کرده است؟ در قسمت بعدی، با بررسی یک مثال، پاسخ آن را خواهیم یافت.  

دیدگاه شما در مورد این مطلب:
این دیدگاه به‌طور خصوصی برای ما فرستاده می‌شود. بنابراین، مشخصات شما «کاملاً» محفوظ است.