مسیحیان از تمام فرقهها و فرهنگها، جشنها و اعیاد بهخصوصی را در تقویمهای خود تعیین کرده و گرامی میدارند. برخی از این اعیاد، مثل کریسمس یا عید قیام، جشنهای مهمی هستند و مربوط به مهمترین وقایع زندگی مسیح میباشند. دیگر عیدها، میتوانند مختص یک فرقه، فرهنگ یا کلیسایی خاص باشند. در این سری مقالات، در تلاش خواهیم بود تا برخی از مشهورترین اعیاد (نه مهمترین عیدها از نظر الهیاتی!) و ویژگیهای آنها را بدون هرگونه جانبداری، بررسی کنیم.
جشن تبدیل هیئت مربوط است به وقایع متی ۱۷:۱-۸، مرقس ۹:۲-۸ و لوقا ۹:۲۸-۳۶، یعنی جایی که مسیح در مقابل چشمان پطرس، یعقوب و یوحنا بر کوه تابور در جلیل تبدیل هیئت یافت. در این روایتها، میخوانیم که چهرۀ عیسی مانند خورشید میدرخشید و جامهاش همچون نور سفید شده بود. موسی و ایلیا نیز ظاهر شده، با او شروع به صحبت کردند. به همین دلیل، پطرس پیشنهاد داد که در آنجا سه سرپناه به یاد عیسی، موسی و ایلیا بسازد. اما پیش از آنکه او دستبهکار شود، ابری ایشان را دربَر گرفت و صدایی از میان آن شنیده شد که میگفت: «این است پسر محبوبم که از او خشنودم.»
جشن تبدیل هیئت را در برخی سنتها بهعنوان «عید ظهور کوچک» نیز میشناسند، چرا که در اینجا نیز هویت عیسی درست مانند زمانی که تعمید گرفت، مستقیماً از طریق صدایی از آسمان تأیید شد. چهرۀ درخشان عیسی و جامههای سفیدش نشانۀ حضور خدا بودند و صدایی که شنیده شد نیز آشکارا صدای خدای پدر بود.
ریشههای این عید کاملاً شناخته شده نیستند و میتوانند با ساختهشدن سه کلیسا بر کوه تابور در قرن چهارم ارتباط داشته باشند. این احتمال وجود دارد که کوه تابور در قرن چهارم به نوعی زیارتگاه بدل شده بود و این را نیز میدانیم که کلیساهای روی این کوه، مطمئناً در قرن ششم در آنجا وجود داشتند. در هر حال، بهنظر میرسد که این عید در قرن نهم میلادی، هم در شرق و هم در غرب جشن گرفته میشد. با اینحال، این عید برای نخستینبار در دنیای غرب، در سال ۱۴۵۶ میلادی توسط کلیسای کاتولیک رومی بهعنوان نوعی شکرگزاری برای دورشدن عثمانیان از بلگراد، به رسمیت شناخته شد. بیشتر فرقههای پروتستان پس از جنبش اصلاحات در قرن شانزدهم، دیگر این عید را در یک روز بهخصوص جشن نگرفتند. با اینحال، برخی از گروههای پروتستان در سالهای اخیر دوباره به این عید توجه کردهاند. کلیسای انگلیکن امروزه این عید را مثل کلیسای کاتولیک رومی، در تاریخ ۶ اوت جشن میگیرد. کلیساهای لوتری، متدیست و مشایخی عید تبدیل هیئت را در تاریخ ۶ اوت جشن نمیگیرند، بلکه آن را بهصورت جداگانه، در آخرین یکشنبۀ پیش از چهارشنبۀ خاکستر، در نظر میگیرند.
با اینحال، عید تبدیل هیئت در مشرق و کلیساهای ارتدکس شرق، از اهمیت بسیار بیشتری برخوردار است. این عید یکی از «دوازده عید عظیم» در کلیسای ارتدکس شرق و یکی از «پنج عید اصلی» در کلیسای رسولی ارامنه است. این عید در بیشتر کلیساهای ارتدکس، در تاریخ ۶ اوت؛ یا در تاریخ معادل آن در تقویم جولیانی، یعنی ۱۹ اوت برگزار میشود. با اینحال، کلیسای رسولی ارامنه با دیگر فرقهها تفاوت دارد و این عید را در چهاردهمین یکشنبۀ بعد از عید قیام، برگزار میکند. در نتیجه، این عید برای آنان، میتواند تاریخی متغیر داشته باشد.
اهمیت این جشن در بین ارتدکسهای شرق، ریشه در اهمیت الهیاتی مفهوم «نور تابور» دارد. این نور در نظر آنان، همان نوری است که هنگام ملاقات با عیسی در راه دمشق، بر پولس تابیدن گرفت. به باور آنان، خدا میتواند این نور را در هر عصری بر ایمانداران بتاباند. عید تبدیل هیئت در شمایلنگاریهای کلیساهای شرقی نیز جایگاه و اهمیت ویژهای دارد. در نتیجه، مراسم شبانۀ خاصی برای آن تدارک دیده میشود که تمام شب پیش از جشن به درازا میانجامد. در روز جشن نیز انگور یا دیگر میوهها را که نوبر فصل هستند به کلیسا میآورند تا تقدیس شوند. با وجود آنکه کلیساهای ارتدکس شرق عید تبدیل هیئت را در میانۀ ایام روزۀ عروج مریم برگزار میکنند، اما قوانین روزه به دلیل این جشن، میتوانند تا حدی شکسته شوند. برای مثال، خوردن ماهی، انواع روغن و شراب در این روز برای روزهداران مجاز است.
کلیسای رسولی ارامنه این عید را در همان روزی جشن میگیرد که در دوران پیش از مسیحیت، «وارتاوار» جشن گرفته میشد. این روزی است که ارامنه بهشکل سنتی، روی یکدیگر آب میریزند تا به ایزدبانوی باستانی و ارمنی آب، عشق و زیبایی، ادای احترام کرده باشند. این جشن مسیحی تاریخ و برخی از رسومات جشن پیش از مسیحیت را به خود گرفته است. عید تبدیل هیئت در کلیسای ارتدکس اتیوپی، همراه با جشن «بوهه» برگزار میشود که طی آن، در حالی که چوبهایی را به هم گره زده و مشتعل میکنند، سرودهایی شاد میخوانند. پسرها بیرون از منزل آواز میخوانند و اگر نان تازه از خانوادهای بگیرند، برای ایشان طلب برکت میکنند.