دیدگاه اسمیت نسبت به کلیساها و اعتقادنامهها و پیروان آنها چه بود؟ سرانجامِ اسمیت چه شد؟ برای دانستن جواب، قسمت پیشین را مطالعه کنید.
اعتقادات مورمونها (۱)
اعتقاد مورمونها دربارهٔ کتاب مورمون
مورمونها کتاب مورمون را برتر و کاملتر از کتابمقدس میدانند. یکی از رهبران مورمون بهنام بروس مککانکی (Bruce MdConkie) در کتاب «آموزههای مورمون» در این زمینه چنین نوشته است: «تقریباً تمامی آموزههای انجیل در کتاب مورمون تعلیم داده شده، اما با روشنی و کمالی بسیار برتر از آنچه که در کتابمقدس مکشوف شده است. هر کس که تعالیم این دو کتاب را در زمینههایی نظیر کفاره، نقشهٔ نجات، تجمع قوم اسرائیل، تعمید، عطایای روح، معجزات، مکاشفه، ایمان، نیکوکاری یا یکی از صدها موضوع دیگر در دو ستون موازی در کنار هم قرار دهد، با شواهدی قاطع به برتری تعالیم مورمون پی خواهد برد.»
اعتقاد مورمونها دربارهٔ کتابمقدس
در هشتمین «اصول اعتقادات» مورمونها چنین آمده: «ما ایمان داریم که کتابمقدس تا آنجا که درست ترجمه شده باشد، کلام خدا است.» اما وقتی از ایشان میپرسید، در توضیح میگویند که در اثر انتقال نامناسب کتابمقدس در طول قرون و اعصار، بخشهای مهمی از کتابمقدس از میان رفته و آنچه که باقی مانده، باز در اثر انتقال نامناسب، مورد تحریف قرار گرفته است. برخی از ایشان تا آنجا پیش میروند که میگویند در کتابمقدس حتی یک آیه نیز از گزند تحریف در امان نمانده است. رابرت متیوز، یکی از استادان دانشگاه بریگهام یانگ، معتقد است که این تحریفات تا پیش از پایان قرن اول میلادی صورت گرفته است. نامبرده بر این باور است که این بخشها که از میان رفته و تحریفشده، در کتاب مورمون بهصورت اولیه خود برگشتهاند.
یکی از ادعاهای مورمونها این است که برخی از کتابهای کتابمقدس از میان رفته. برای این منظور مثلاً به یوشع ۱۰: ۱۳ و دوم سموئیل ۱: ۱۸ استناد میکنند که در آنجا به کتابی بهنام «یاشر» اشاره شده. همچنین در اعداد ۲۱: ۱۴ به کتاب «جنگهای خداوند» اشاره رفته است. از آنجا که در این آیات از این کتابها نام برده شده است، ایشان ادعا میکنند که اینها مفقود شدهاند. یا مثلاً در لوقا ۱: ۱ آمده که بسیاری دست به نگارش زندگی عیسی مسیح زدهاند. ایشان میپرسند که این نوشتهها کجا هستند. در پاسخ به تمام این ادعا باید گفت که اگر کتابمقدس به نوشتهای اشاره کند، منظور این نیست که آن نوشته از سوی خدا و الهامی بوده است. فقط آن دسته از کتابها جزو کتابمقدس بهحساب آمد که در مورد الهامیبودنشان شکی وجود نداشت.
سؤالی که پیش میآید این است که اگر کتابمقدس اینچنین سخت مورد تحریف قرار گرفته، چگونه است که مورمونها برای کسب مشروعیت برای خود به فراوانی به آیات آن استناد میکنند؟
اعتقاد مورمونها در مورد خدا
مورمونها معتقدند که خدای پدر زمانی انسانی فانی بهسان ما بود (آموزه و پیمانها، ۱۳۰)، اما در اثر پیشرفت دائمی، خدا شد. ما نیز اگر طریقت مورمون را وفادارانه بپیماییم، میتوانیم خدا شویم.
جوزف اسمیت چنین گفته است: «اگر قرار بود خدای پدر را امروز ببینید، او را به شکل یک انسان میدیدید… او زمانی انسانی بود مانند ما؛ آری… خودِ خدا، پدر همگی ما، بر روی زمین ساکن بود.» نشریهٔ مورمونها بهنام Journal of Discourses مینویسد: «خودِ خدا زمانی همانگونه بود که ما امروز هستیم؛ او انسانی است برافراشته شده.»
میلتون هانتر (Milton Hunter) ، یکی از رهبران اولیهٔ مورمونها مینویسد: «خدا، پدر آسمانی، زمانی انسانی فانی بود که از مکتب زندگی زمینی گذر کرد، مشابه آنچه که امروز ما از آن گذر میکنیم. او از طریق اطاعت از حقایق انجیل جاودانی خدا گردید و موجودی جلالیافته؛ این حقایق امروز نیز در دسترس ما قرار گرفته تا از آن اطاعت کنیم.»
مورمونها برای اثبات اعتقاد خود به پیدایش ۱: ۲۶-۲۷ مراجعه کرده، میگویند که از آنجا که خدا انسان را شبیه خود ساخت، و از آنجا که انسان گوشت و خون و استخوان دارد، او نیز قطعاً دارای این عناصر میباشد. مورمونها این اعتقاد مسیحیت را که خدا روح است و فاقد جسم، یک بدعت میدانند که در آغاز مسیحیت وارد اعتقادات کلیسا گردید. آن آیات کتابمقدس را نیز که چنین تعلیمی میدهند، تحریفشده میپندارند.