۱) چشم‌انداز تاریخی: رویکردی در خصوص کلیساهای مسیحی

واژگان کلیدی مرتبط با مسیحیت پارسی: اصول مسیحی

در ایران مدرن، فرقه‌های مسیحی گوناگون با باورها و آداب مذهبی‌ متفاوتی وجود دارند، اما هیچ‌یک چندان بزرگ نیستند. کلیساهای باستانیِ متفاوتی نظیر کلیسای رسولی ارامنه و کلیسای آشوری شرق ایران، بیش از ۱۵۰۰ سال پیش از کلیساهای غرب جدا شد‌ند. کلیسای کاتولیک رُم نیز در ایران وجود دارد و بسیاری از کاتولیک‌های ایرانی، از مسیحیان ارمنی و آشوری بدان گرویده‌اند. آنها نیز زبان و مراسم‌شان متفاوت است. همین‌طور، چند کلیسای اُرتودکس کوچک در تهران وجود دارد که مسیحیان مهاجر روس و یونانی در آنها حضور دارند. بزرگ‌ترین کلیسای رسمی در ایران، کلیسای رسولی ارامنه است که حدواً ۲۰۰هزار عضو دارد و پس از آن، کلیساهای کاتولیک و آشوری قرار می‌گیرند که هر یک ۲۰هزار عضو دارند. دولت برخی از کلیساهای پروتستان را با وجود کوچک بودنشان نیز تا حدی به‌رسمیت شناخته است. مانند کلیسای مشایخی ۱، پنتیکاستی نظیر جماعت ربانی و کلیسای انگلیکن (ناحیۀ اسقفی) ایران. همچنین، کلیساهای خانگی غیررسمی که در حال رشدند، از جنبش‌های پنتیکاستی و اِوَنجِلیکال ۲ متأثرند. دشوار می‌توان تخمین زد که این کلیساها چه تعداد عضو دارند، اما برحسب تخمین سازمان «اوپریشن ورلد» ۳ تعدادشان به ۲۰۰هزار نفر می‌رسد. ۴

پیش از بررسی تفاوت‌های این کلیساها، باید به موضوع بنیادینی اشاره کنیم: اینکه «کلیسای مسیحی» چیست و چه چیزی آن را از دیگر مذاهب، نظیر اسلام، متمایز می‌سازد؟ این موضوع در مقالات دوم، سوم و سیزدهم مورد بررسی قرار خواهد گرفت. مقالهٔ دوم به موضوع «شکل‌گیری آموزه‌های مسیحی» و «ظهور فرقه‌های گِنوسی» می‌پردازد که در نظر جامعهٔ بت‌پرست باستان، همچون کلیسای راستینِ مسیحی بوده است. مقالهٔ سوم به «تحولات آموزه‌ای قرن چهارم میلادی» می‌پردازد. اینکه چگونه آموزهٔ تثلیث و طبایع الهی مسیح، توسط کلیسای جهانی پذیرفته شد و برای کلیسا چه مفهومی داشت. این تحولات، نه جهشی نو، بلکه اساساً با تحولات پیشین مرتبط بودند؛ مثلاً اعتقادنامه‌ای که در شورای قسطنطنیه در ۳۸۱ میلادی تصویب شد، خلاصه و شرحی است بر تعالیم عهدِجدید و اعتقادنامهٔ رسولان در قرن دوم. اکثر فرقه‌های مسیحیِ امروزی، این اعتقادنامه را پذیرفته‌اند (یا حداقل آن را به‌رسمیت می‌شناسند). مقالهٔ سیزدهم، «فرقه‌های مدرن» را بررسی می‌کند که برخی از تعالیم اساسی پذیرفته‌شدهٔ مسیحیت که اکثر کلیساها بدان باورد دارند را رد می‌کنند.

مقالات چهارم تا هشتم، «شکل‌گیری و پدیدآمدن» برخی از فرقه‌های مسیحی که در ایران نیز وجود دارند را از چشم‌انداز تاریخی بررسی می‌کنند. مثلاً، کلیسای آشوری شرق (مقالهٔ ۴)، کلیسای رسولی و ارتودکس ارامنه (مقالهٔ ۵)، کلیساهای ارتودکس یونانی، روسی و گریگوری (مقالهٔ ۶)، کلیساهای لوتری، اصلاح‌شده، مشایخی و منونایت (مقالهٔ ۷)، کلیسای انگلیکن (اسقفی) و کاتولیک رومی، چنانکه پس از دوران اصلاحات شکل گرفتند (مقالهٔ ۸). تاریخ دیرینهٔ کلیسای کاتولیک رومی به دوران عهدِ جدید برمی‌گردد، اما تأثیر و نفوذ آن در جامعهٔ ایران فقط در قرن هفدهم میلادی محسوس بوده.

مقالات نهم و دوازدهم، «اهمیت برخی تحولات بین‌الفرقه‌ای» را بررسی می‌کنند که اخیراً در بطن فرقهٔ پروتستان ظهور کرده‌اند، اما دامنهٔ تأثیرشان اغلب وسیع‌تر بوده و کلیساهای بسیاری را فراگرفته است. نخستین تحول، اِوَنجِلیکالیزم است (مقالهٔ ۹) که بر کلیساهای عمدهٔ پروتستان ایران، همچنین کلیساهای غیررسمی و خانگی تأثیر داشته است. تحول دوم، جنبش پنتیکاستی است (مقالهٔ ۱۰) که اغلب با جنبش اِوَنجِلیکالیزم آمیخته و در ایران تأثیری مشابه داشته است. تحول سوم، جنبش بشارتی است که تأثیری جهانی داشته و کلیساهای متأثر از آن نه توسط مبشرها، بلکه توسط رهبران محلی و با زبان محلی اداره می‌شوند. امروزه برخی از بزرگ‌ترین کلیساها نه در اروپا یا شمال امریکا، بلکه در شرق آسیا (چین و کرهٔ جنوبی)، جنوب آسیا (هند)، جنوب و مرکز افریقا (نیجریه) و آمریکای جنوبی هستند. به‌طور کلی، رشد کلیسای خانگی در ایران متأثر از این جنبش است.

چهارمین و آخرین جنبش بین‌الفرقه‌ای، لیبرالیزم مسیحی ۵ است (مقالۀ ۱۲) که بر کلیسای ایران تأثیر مستقیمی نداشته، اما بسیاری از فرقه‌های بزرگ جهان، از جمله کاتولیک رومی و ارتودکس را در سال‌های اخیر تحت تأثیر قرار داده است.

به‌طور خلاصه، می‌توان تحول و رشد کلیساهای مختلف مسیحی و تنوعشان را به لایه‌بستن تشبیه کرد. نخست، اصول و آموزه‌های اساسی تبیین می‌شوند، سپس طی سالیان، فرقه‌های مختلف ظهور می‌کنند که اغلب نتیجهٔ سوءتفاهم و تنش‌اند. این فرقه‌ها اغلب رنگ‌وبوی فرهنگی و نژادی دارند. مثلاً، کلیسای ارامنه یا اَنگِلیکَن نمونهٔ بارز این پدیده‌اند. طی سه قرن اخیر، جنبش‌های بین‌الفرقه‌ای مختلفی ظهور کرده‌اند که عامل ایجاد تنوع در اعتقاد و عمل در بطن فرقه‌ها بوده‌ و هم جان تازه‌ای به آنها بخشیده‌اند. همچنین، نظاره‌گران را در خصوص اعتقاد و عمل مسیحیان دچار اغتشاش کرده‌اند. از نقطه‌نظر مثبت، این جنبش‌ها فرقه‌های مسیحی را به مصالحه نیز فراخوانده‌اند.

  1. Presbyterian
  2. Evangelical اشاره به مسحیانی است که به الهامی بودن کتاب‌مقدس ایمان دارند و آن را مکاشفۀ الهی می‌دانند و در امر بشارت انجیل بر مبنای فرمان مسیح کوشا هستند. متأسفانه این واژه در زبان فارسی اغلب به اشتباه “انجیلی” ترجمه شده است که ممکن است با کلیسای انجیلی اشتباه گرفته شود. م.
  3. Operation World
  4. https://www.operationworld.org/country/iran/owtext.html [Accessed 20/10/20].
  5. لیبرالیزم مسیحی که به الهیات لیبرال نیز معروف است، جنبشی است که تعالیم مسیحی را در پرتو دانش مدرن، علوم و اخلافیات بازنگری/اصلاح و تفسیر می‌کند. این مکتب اهمیت خِرَد و تجربه را برتر از اقتدار آموزه‌های دینی می‌داند. م.

دیدگاه شما در مورد این مطلب:
این دیدگاه به‌طور خصوصی برای ما فرستاده می‌شود. بنابراین، مشخصات شما «کاملاً» محفوظ است.