محبت خدا به ما

وقتی می‌خواهیم از محبت خدایی که خالق آسمان‌ها و زمین، و این جهان پر رمز و راز که در آن همه چیز و همه کس محتاجش هستند؛ نشانه‌ای آشکار بیابیم، چه می‌توانیم بگوییم؟

آیا وجود همین جهان، جهانی که ما می‌توانیم به کمک دانش انسانی خویش آن را بکاویم و از آن بهره‌مند شویم، کافی نیست تا محبت خدایی که این همه را در اختیار ما قرار داده، نشان دهد؟

آیا وجود همین بدن و توانایی‌هایی که توسط او در آن قرار داده شده، کافی نیست تا ما را با خدایی روبه‌رو کند که حقیقتاً ما را دوست می‌دارد و محبت وی به ما در همین خلقت بدن آشکار شده است؟

در واقع همۀ آنچه که ما در آفرینش، به طور مستقیم یا غیر مستقیم می‌توانیم از آنها استفاده کنیم، نشانگر محبت خدا نسبت به ما هستند. وقتی در کتاب پیدایش (۱: ۲۶) دربارۀ خلقت انسان‌ می‌خوانیم: «… او بر ماهیان دریا و بر پرندگان آسمان و بر چارپایان و بر همۀ زمین و همۀ خزندگانی که بر زمین می‌خزند، فرمان براند»؛ آیا جز این است که خدا با اعطای حاکمیتی که به‌طور حقیقی شایستۀ اوست به ما انسان‌ها، محبت راستین خود را به ما نشان می‌دهد؟ این مثل این می‌ماند که رئیس محل کارتان طی حُکمی شما را همه‌کارۀ آنجا نماید، در حالی‌که شما استحقاق آن را ندارید. یا حتی بیشتر از این، مثل این می‌ماند که پادشاهی پر قدرت که بر کشوری بزرگ حکمرانی می‌کند، اختیارات فرمانروایی خود را به شخص شما واگذار کند در حالی‌که در اینجا نیز شما استحقاق آن را نداشته باشید (مانند مثال رئیس محل کارتان). در واقع کار آن رئیس یا پادشاه، نشانگر محبت ایشان نسبت به شما خواهد بود.

اما بگذارید در آن سفری که در مقدمۀ این نوشتار از آن سخن گفته بودیم و قرار بود در طول آن آیه‌ها را طی نماییم، راه خود را به یکباره از کتاب پیدایش و عهد عتیق، به سمت عهد جدید و انجیل یوحنا تغییر دهیم. این مثل این می‌ماند که قایقی که ما در قسمت اول این نوشتار بدان اشاره کردیم، از آبشار فرو بیفتد و ما را در فاصلۀ بسیار زیادی از محل نخستین مان قرار ‌دهد. پس ما در انجیل یوحنا به فصل سوم و آیۀ شانزده سر می‌زنیم: «زیرا خدا جهان را آنقدر محبت کرد که پسر یگانۀ خود را داد تا هر که به او ایمان آورَد هلاک نگردد، بلکه حیات جاویدان یابد».

در این آیه ما با نشانه دیگری از محبت خدا نسبت به خود روبه‌رو می‌شویم. در این نشانه، دلیل محبت خدا به ما انسان‌ها این است که او «پسر یگانۀ» خود را می‌دهد تا ما زندگی جاودان بیابیم. در حقیقت این آیه نمی‌گوید که خدا از سایر راه‌ها، محبت خودش را به ما نشان نخواهد داد، بلکه می خواهد بر راهی مخصوص تأکید کند.

«پسر یگانه»، در اصطلاح کتاب مقدسی به معنای عیسی مسیح است. این آیه به تعلیمی بسیار اساسی در مسیحیت اشاره می‌کند. تعلیمی که بر مبنای آن عیسی مسیح به خاطر گناهان ما بر صلیب می‌رود تا ما با پذیرفتن کار او بر صلیب، زندگی جاودانی بیابیم.

عزیزان، در حقیقت محبت خدا نسبت به ما از آنجا آشکار می‌شود که خدا ( «پسر یگانه»، بیانگر انسان شدن خداست)، به خاطر گناهان ما، خود را در راه ما فدا می‌کند.

مثل پادشاهی که نه تنها تمام قلمروی خود را به شما می‌بخشد، بلکه بزرگتر از آن، جان خویش را برای نجات شما می‌دهد.

از کار مسیح بر صلیب، ما پی به محبت خدا نسبت به خود می‌بریم. در ادامۀ این سفر، به موضوع «محبت ما به خدا» خواهیم پرداخت. آیا تا به حال به این موضوع فکر کرده‌اید که خدا ما را دوست می‌دارد؟ پس برای بررسی این موضوع با ما همراه شوید.   

دیدگاه شما در مورد این مطلب:
این دیدگاه به‌طور خصوصی برای ما فرستاده می‌شود. بنابراین، مشخصات شما «کاملاً» محفوظ است.