نان روزانه

“شخصیت یوسف رامه‌ای باعث شیفتگی افراد است، خصوصاً در بریتانیا که در آن، افسانه‌های مربوط به او دوام داشته است. علتش شاید این باشد که او چنین دیر در ماجرای زندگی عیسی ظاهر شده است، و مردم دوست دارند آنچه را که نمی‌دانند، ابداع کنند. با این حال، سه نکته هست که دربارۀ او می‌دانیم.

اقدامات او حاکی از شهامت بود. او عضو شورای عالی یهود بود که عیسی را به آن کشیده بودند. لوقا که می‌دانست او مشتاق فرارسیدن پادشاهی خدا بوده، اظهار می‌دارد که وی با فرستادن عیسی به حضور پیلاتس مخالف بود (لوقا ۲۳:‏۵۱). شکی نیست که او با رفتن به نزد پیلاتس و درخواست تحویل پیکر عیسی، اعتبار خود را به خطر انداخت و همچنین با اختصاص دادن مقبره‌ای برای پیکر عیسی. ساعت‌ها پس از ظلمات جلجتا، او نخستین روزنۀ نور را ارائه داد.

او قطعاً می‌دانست که اقداماتش بی‌فایده هستند. اما به‌ناگاه احساس کرد که باید تعهد خود را بروز دهد، گرچه برای نجات دادن عیسی خیلی دیر بود. تا آنجا که می‌دانست، عیسی دیگر به مراقبت و توجهی که در حق او انجام می‌داد، نیازی نداشت. اما متوجه بود که طبق شریعت یهود، لازم بود به‌سرعت عمل کند، زیرا شبّات نزدیک می‌شد (نیز ر.ک. تثنیه ۲۱:‏۲۲-‏۲۳).

با تمام این اوصاف، کار او زیبا بود، کاری مبتنی بر محبت بدون انتظار هیچ‌گونه پاداش، همانطور که تقدیم گل به قبرهای قدیمی هیچ پاداشی در پی ندارد. یوسف بدون اینکه متوجه باشد، عیسی را برای رستاخیز آماده می‌کرد.”

مطالب جدید

دیدگاه شما در مورد این مطلب:
این دیدگاه به‌طور خصوصی برای ما فرستاده می‌شود. بنابراین، مشخصات شما «کاملاً» محفوظ است.