نان روزانه

کلام امروز: مرقس ۱۵:‏۱۶-‏۳۲ | مطالعهٔ کتاب مقدس: مزمورهای ۸۷ و ۸۹:‏۱-‏۱۸حزقیال ۱۸:‏۱-‏۲۰

قابل توجه‌ترین جنبه در شیوه‌ای که مرقس برای توصیف مصلوب شدن عیسی به‌کار برده، کوتاهی و ایجاز آن است. فریادی به گوش نمی‌رسد و بوی تعفن احساس نمی‌شود. آنگونه که ژان کالوَن در تفسیر خود نوشته، «این امور نیازمند تأملات پنهانی است، نه نیازمند کلماتی تزئینی.».

مردم همیشه قادر بوده‌اند کاری را به شکل گروهی انجام دهند که به‌تنهایی قادر به انجامش نیستند. بدینسان، سربازان تمام احساسات ضد یهودی خود را بر سر عیسی خالی کردند.
بسیار پیش می‌آید که افراد به‌طور کاملاً تصادفی، گرفتار موقعیت‌های خطرناک می‌شوند. به همین شکل بود که شمعون دید که ناخواسته، گرفتار ماجرایی دردناک شده است. کسی نمی‌داند این امر چه تأثیری بر او گذاشت، اما از آنجا که از فرزندانش نام برده شده و برای کلیسا شناخته‌شده بودند، این احتمال هست که ایشان به جرگۀ پیروان عیسی پیوسته بودند (رومیان ۱۶:‏۱۳).

در دوره‌های دردناک، بسیاری از افراد مغلوب طنزهای هولناک می‌گردند. یعقوب و یوحنا که از دور به تماشا ایستاده بودند، قطعاً می‌دیدند که آن دو مجرم که بر سمت راست و چپ او مصلوب شده بودند نیز او را تمسخر می‌کردند، و متوجه شدند که آن دو، درست همان جایی را اشغال کرده بودند که ایشان از عیسی درخواست کرده بودند که در ایامی شادتر داشته باشند (مرقس ۱۰:‏۳۷-‏۳۸).

و در تمامی این امور، انزوای طاقت‌فرسای عیسی را می‌بینیم، اینکه لقب او مورد تمسخر قرار گرفته بود، سخنانش را مخدوش کرده بودند، عجزش را به باد استهزا گرفته بودند، و پرستشی که به‌حق می‌بایست از آن او باشد، مضحکه ‌شده بود.

ای خدای من، چه شیوۀ وحشتناکی برای مردن. ای خدای من، شکرگزارم که به‌خاطر محبتت به من، متحمل این دردها شدی.

دعای امروز

"ای خدا، ای داور و نجات‌دهندۀ ما،
ما را بیاموز تا دل‌مان به روی حقایق تو باز باشد
و به محبتت اعتماد کنیم،
تا هر روز، با اطمینان به نجاتی که عطا شده، زندگی کنیم،
به‌واسطۀ عیسای مسیح، خداوندگار ما."

مطالعهٔ کتاب مقدس

مرقس ۱۵:‏۱۶-‏۳۲

آنگاه سربازان، عیسی را به صحن کاخ، یعنی کاخ والی، بردند و همۀ گروه سربازان را نیز گرد هم فرا خواندند. سپس خرقه‌ای ارغوانی بر او پوشانیدند و تاجی از خار بافتند و بر سرش نهادند. آنگاه شروع به تعظیم کرده، می‌گفتند: «درود بر پادشاه یهود!» و با چوب بر سرش می‌زدند و آبِ دهان بر او انداخته، در برابرش زانو می‌زدند و ادای احترام می‌کردند. پس از آنکه استهزایش کردند، خرقۀ ارغوانی را از تنش به در آورده، جامۀ خودش را بر او پوشاندند. سپس وی را بیرون بردند تا بر صلیبش کشند. آنها رهگذری شَمعون نام از مردم قیرَوان را که پدر اسکندر و روفُس بود و از مزارع می‌آمد، واداشتند تا صلیب عیسی را حمل کند. پس عیسی را به مکانی بردند به نام جُلجُتا، که به معنی مکان جمجمه است. آنگاه به او شرابِ آمیخته به مُر دادند، امّا نپذیرفت. سپس بر صلیبش کشیدند و جامه‌هایش را بین خود تقسیم کرده، برای تعیین سهم هر یک قرعه انداختند. ساعت سوّم از روز بود که او را بر صلیب کردند. بر تقصیرنامۀ او نوشته شد: «پادشاه یهود.» دو راهزن را نیز با وی بر صلیب کشیدند، یکی در سمت راست و دیگری در سمت چپ او. [بدین‌گونه آن نوشتۀ کتب مقدّس تحقق یافت که می‌گوید: «او از خطاکاران محسوب شد.»] رهگذران سرهای خود را تکان داده، ناسزاگویان می‌گفتند: «ای تو که می‌خواستی معبد را ویران کنی و سه روزه آن را بازبسازی، سران کاهنان و علمای دین نیز در میان خود استهزایش می‌کردند و می‌گفتند: «دیگران را نجات داد امّا خود را نمی‌تواند نجات دهد! بگذار مسیح، پادشاه اسرائیل، اکنون از صلیب فرود آید تا ببینیم و ایمان بیاوریم.» آن دو تن که با او بر صلیب شده بودند نیز به او اهانت می‌کردند. '

مزمورهای ۸۷ و ۸۹:‏۱-‏۱۸

"شهری که او بنیان نهاده بر کوه مقدس واقع است؛ خداوند دروازه‌های صَهیون را دوست می‌دارد، بیش از همۀ مسکنهای یعقوب. ای شهر خدا، سخنان پرجلال درباره‌ات گفته می‌شود. سِلاه رَهَب و بابِل را در شمارِ شناسندگانم ذکر خواهم کرد، فلسطین را نیز، و صور را، همراه با کوش؛ خواهند گفت: «این در آنجا زاده شده است!» و دربارۀ صَهیون گفته خواهد شد که «این و آن در او زاده شده‌اند»، زیرا آن متعال، خودْ او را استوار خواهد ساخت! آنگاه که خداوند قومها را ثبت می‌کند چنین خواهد نگاشت: «این در آنجا زاده شده است.» سِلاه سرایندگان و رقص‌کنندگان به یکسان می‌سرایند که: «همۀ چشمه‌های من در توست!»'


'محبتهای خداوند را تا به ابد خواهم سرایید؛ به دهان خویش امانت تو را به جمیع نسلها خواهم شناسانید. زیرا گفتم که محبت تا به ابد بنا خواهد شد، و وفاداریِ خود را در آسمانها استوار خواهی ساخت! گفتی که «با برگزیدۀ خود عهد بسته‌ام، و برای خدمتگزار خویش داوود سوگند خورده‌ام که: ”نسل تو را تا به ابد استوار خواهم ساخت و تخت تو را در تمامی نسلها بنا خواهم کرد.“» سِلاه خداوندا، باشد که آسمانها شگفتیهای تو را بستایند، و امانت تو را در جمع قُدْسیان. زیرا کیست در آسمانها که با خداوند برابری تواند کرد؟ و کیست در میان موجودات آسمانی که مانند خداوند باشد؟ خدا در شورای قُدْسیان بی‌نهایت مَهیب است؛ از او می‌باید ترسید، بیش از همۀ آنان که گرداگرد اویند. ای یهوه، خدای لشکرها، کیست مانند تو؟ خداوندا، تو نیرومندی و امانت تو احاطه‌ات کرده است. بر خروش دریا فرمان می‌رانی، و چون امواجش بر‌خیزند، آنها را فرو می‌نشانی. رَهَب را چون لاشه‌ای فرو کوفتی، و به بازوی نیرومند خویش دشمنانت را پراکنده ساختی. آسمان از آن توست و زمین نیز از آن تو. جهان را، و هر چه را که در آن است، تو بنیان نهادی. شمال و جنوب را تو آفریدی؛ تابور و حِرمون به نام تو بانگ شادی برمی‌آورند. بازوی تو نیرومند است، دست تو تواناست، و دست راستت برافراشته. عدل و انصاف اساس تخت توست، محبت و وفاداری پیش رویت می‌خرامند. خوشا به حال آنان که آواز شادمانی را می‌شناسند، و در نور روی تو، ای خداوند، گام بر‌می‌دارند. تمامی روز در نام تو وجد می‌کنند، و در عدالت تو سرافرازند. زیرا که تو جلال و قوّت ایشانی، و به لطف خویش شاخ ما را برمی‌افرازی. زیرا سپر ما از آنِ خداوند است، و پادشاه ما از آنِ قدوس اسرائیل. '
"

حزقیال ۱۸:‏۱-‏۲۰

کلام خداوند بر من نازل شده، گفت: «مقصود شما از آوردن این مَثَل دربارۀ سرزمین اسرائیل چیست که می‌گویید: ”پدران غوره می‌خورند، و دندان فرزندان کُند می‌شود“؟ خداوندگارْ یهوه می‌فرماید، به حیات خودم قسم که از این پس در اسرائیل این مَثَل را نخواهید آورد. اینک همۀ جانها از آنِ من است؛ جانهای پدران همانند جانهای پسران از آن من است، و هر جانی که گناه کند، همان خواهد مرد. «اگر کسی پارسا باشد و انصاف و عدالت را به جا آورد، و بر روی کوهها خوراک نخورد و چشم به سوی بتهای بی‌ارزش خاندان اسرائیل برنیفرازد، و زن همسایۀ خویش را بی‌عصمت نسازد و به زنی در ایام قاعدگی نزدیکی ننماید، و بر کسی ظلم نکند و گرو کسی را که از او قرض گرفته، به او بازپس دهد و مال کسی را غَصْب نکند، بلکه نان خویش را به گرسنگان دهد و برهنگان را به جامه بپوشاند، و نقد خود را به ربا ندهد و سود نستاند، و از بی‌انصافی بپرهیزد، و انصاف حقیقی را میان افراد برقرار دارد، و در فرایض من سلوک کند و قوانین مرا نگاه داشته آنها را با امانت به عمل آورد، چنین کسی پارسا است و به‌یقین خواهد زیست؛ این است فرمودۀ خداوندگارْ یهوه. «اما اگر این شخص پسری خشن و خون‌ریز تولید کند که یکی از این کارها را به عمل آورد - اگرچه خود او هیچ‌یک از آنها را نکرده باشد - یعنی بر فراز کوهها خوراک بخورد و زن همسایۀ خویش را بی‌عصمت سازد و بر فقیران و نیازمندان ستم روا دارد و مال دیگری را غصب کند و آنچه را به گرو گرفته، بازپس ندهد و چشمان خویش به سوی بتها برافرازد و مرتکب اعمال کراهت‌آور شود، و نقد خود را به ربا دهد و سود بستاند، آیا چنین کسی زنده خواهد ماند؟ البته که نه! او به سبب همۀ کارهای کراهت‌آوری که کرده است، به‌یقین خواهد مرد، و خونش بر گردن خودش خواهد بود. «حال اگر این مرد پسری داشته باشد که همۀ گناهانی را که پدرش مرتکب می‌شود، ببیند، و آنها را ملاحظه کرده، مانند پدرش عمل نکند، یعنی بر فراز کوهها خوراک نخورد و چشم به سوی بتهای خاندان اسرائیل برنیفرازد و زن همسایۀ خویش را بی‌عصمت نسازد، و بر کسی ستم روا ندارد و گرو نگیرد و مال کسی را غصب نکند، بلکه نان خویش را به گرسنگان دهد و برهنگان را به جامه بپوشاند و دست خویش از گناه بازدارد و ربا و سود نستاند و قوانین مرا به عمل آورد و در فرایض من سلوک کند، چنین کسی به سبب گناه پدرش نخواهد مرد، بلکه به‌یقین زنده خواهد ماند. و اما پدرش، از آنجا که ستم روا داشته و مال برادرانش را غصب کرده و در میان قوم خویش به آنچه نیکو نیست عمل کرده است، در گناه خویش خواهد مرد. «اما شما می‌گویید: ”چرا پسر متحمل بار تقصیر پدر نشود؟“ وقتی پسر به انصاف و پارسایی عمل کرده و تمامی فرایض مرا نگاه داشته و آنها را به جا آورده است، به‌یقین زنده خواهد ماند. هر که گناه کند، اوست که خواهد مرد. پسر متحمل بار تقصیر پدر نخواهد شد و نه پدر متحمل بار تقصیر پسر. پارساییِ شخص پارسا به حساب خودش گذاشته خواهد شد و شرارت شخص شریر نیز به حساب خودش. '

مطالب جدید

دیدگاه شما در مورد این مطلب:
این دیدگاه به‌طور خصوصی برای ما فرستاده می‌شود. بنابراین، مشخصات شما «کاملاً» محفوظ است.