نان روزانه

اگر خبردار می‌شدید که پولس به شهر شما آمده، آیا تمایل داشتید که برنامه‌های شب خود را تغییر داده، بروید و به او گوش کنید؟ در اینجا، با واعظی کوتاه‌قامت، طاس و احتمالاً با چشمانی نزدیک‌بین روبه‌رو هستیم که به اعتراف خودش، نه سخنران برجسته‌ای بود و نه ظاهرش آن‌قدرها به چشم می‌آمد. اما به‌نظر می‌رسد که می‌توانست توجه مردم را به خود جلب کند. آتنیان فرهیخته، افسسیان پرجوش و خروش و فلیکس کنجکاو، همگی شیفتهٔ پیام این مرد در مورد آن جلیلیِ کشته و قیام‌کرده بودند. همچنین، اعتقاد راسخی که به‌وضوح در کلامش هویدا بود. پس جای تعجب نیست که وقتی آگریپای پادشاه نیز وارد صحنه شد، می‌خواست سخنان پولس را به گوش خود بشنود.
وقتی که هنوز مدرسه می‌رفتم، یکی از اعضای خانواده‌ام برای شنیدن پیام مرد جوانی رفت که لکنت زبان فلج‌کننده‌ای داشت، اما در آن جلسه، زمانی که در مورد ایمانش صحبت کرد، بسیار فصیح سخنرانی کرد و صورتش نیز می‌درخشید. بنابراین، آن خانم هم تصمیم گرفت تا ایمانش را جدی‌تر بگیرد. واضح است که ظاهر انسان به‌اندازهٔ ایمان و اعتقادش به پیام حیات‌بخش خدا اهمیت ندارد. اما چیزهایی عمیق‌تر از آن هم می‌توانند وجود داشته باشند که مردم را به‌سوی مسیح بکشند؛ چیزهایی مثل کیفیت زندگی فرد، محبت به کمترین‌ها و گم‌شدگان، گوش‌سپردن به سردرگمان و داغ‌دیدگان و تعهد به عدالت برای فقیران و فراموش‌شدگان. گاهی مقاومت در برابر چنین زندگی‌ای، غیرممکن می‌شود.

شاید همهٔ ما نتوانیم در مورد ایمان‌مان به‌سادگی صحبت کنیم، اما می‌توانیم محبتی را که دریافت کرده‌ایم، به دیگران نیز منتقل کنیم؛ آن هم همین امروز.

مطالب جدید

دیدگاه شما در مورد این مطلب:
این دیدگاه به‌طور خصوصی برای ما فرستاده می‌شود. بنابراین، مشخصات شما «کاملاً» محفوظ است.