نان روزانه

کلام امروز: حبقوق ۱:‏۱-‏۱۱ | مطالعهٔ کتاب مقدس: مزمور ۱۱۰مزمور ۱۱۱مرقس ۷:‏۱۴-‏۲۳

حبقوق کتابی است دربارهٔ تحقق‌یافتن اهداف و ارادهٔ خدا برای جهانی که آفریده است. مطالب این کتاب در چارچوب زمانی قدرت‌گرفتن کلدانیان (بابلی‌ها)، به‌عنوان قدرت جدید جهانی در اواخر سدهٔ هفتم پیش از میلاد قرار گرفته است. در چنین چارچوبی، نبی ابتدا از خدا دربارهٔ فعال‌نبودنش سؤال می‌کند، اما پس از آن، به‌سوی تصدیق اهداف خدا و پرستش او حرکت می‌نماید.
خدا کجاست آن هنگام که دنیا در آشفتگی است؟ حبقوق این سؤال در مورد خدا را در مقام شخصی شکاک مطرح نمی‌کند، بلکه همچون شخصی با ایمانی عمیق، شخصی که پیوسته دعا می‌کند و با خدا رفاقت و مشارکت دارد. ما قطعاً می‌توانیم گفتگویی صادقانه با خدا داشته باشیم! و شکی نیست که در کتاب مقدس افراد بسیاری را می‌یابیم که با خدا جَرّ‌و‌بحث می‌کردند، از جمله مزمورنگاران، ارمیا و موسی.

نبی به‌خاطر فقدان شریعت و عدل و انصاف احساس سرخوردگی می‌کند، نیز به‌خاطر عجز و ناتوانی خودش در چنین شرایطی. در ضمن، قادر نیست ببیند که خدا کاری در این زمینه انجام می‌دهد. آن هنگام که تصور می‌کنیم خدا بی‌تفاوت نشسته، ممکن است واقعاً در حال انجام کاری است که ما از تشخیص آن عاجزیم. در چنین شرایطی، خدا از ابزارهایی استفاده می‌کند که بعید به‌نظر می‌رسند- از بابلی‌ها. خدا قطعاً اقدامات انسانی را به‌سوی اهداف خودش هدایت می‌کند.

حبقوق از حق قربانیانِ بی‌عدالتی دفاع می‌کند، حتی تا آن حد که روش خدا برای رسیدگی به شکایت ایشان را زیر سؤال می‌بَرَد. پاسخ خدا همیشه نبی را راضی نمی‌کند. اما مشاجرات مذکور در این کتاب، بر این امر تأکید می‌گذارد که ایمانداران می‌توانند به‌خاطر دردها و پریشانی‌های دنیایشان، از خدا لب به شکایت بگشایند و از او تقاضا کنند که دست به اقدام بزند.

دعای امروز

ای خدای قادر مطلق و جاودانی،
تو همواره بیش از آنچه ما دعا می‌کنیم، آمادهٔ شنیدن هستی،
و بیش از آنچه ما مشتاقیم و شایسته‌اش هستیم، عطا می‌فرمایی:
فراوانی رحمتت را بر ما فرو ریز،
و چیزهایی را که وجدان ما از آنها هراسان است، بر ما ببخشای،
و مواهبی را که ما سزاوار طلبیدنشان نیستیم، به ما عطا فرما،
اما به‌واسطهٔ شایستگی و وساطت عیسای مسیح، پسر تو و خداوندگار ما،
که با تو زنده است و سلطنت می‌کند،
در اتحاد با روح‌القدس،
یک خدا، اکنون و تا ابدالآباد.

مطالعهٔ کتاب مقدس

حبقوق ۱:‏۱-‏۱۱

خداوندا، تا به کی فریاد برکشم و تو نشنوی؟ یا نزد تو فغان برآرَم که «خشونت!» و نجات ندهی؟ وحی‌ای که حَبَقوقِ نبی دید. چرا ظلم را به من می‌نمایی و بر آنم می‌داری که بر تیره‌روزی بنگرم؟ هلاکت و خشونت پیش روی من است؛ مجادله پدید می‌آید و ستیزه سر برمی‌کشد. از این رو شریعت سست شده است و عدالت هرگز برقرار نمی‌شود. زیرا شریران پارسایان را احاطه می‌کنند؛ بنابراین عدالت منحرف می‌شود. «در میان ملل بنگرید و ملاحظه کنید! حیرت نمایید و در شگفت شوید! زیرا در ایام شما کاری می‌کنم که هرچند آن را به شما بازگویند هرگز باور نخواهید کرد. هان من کَلدانیان را برمی‌افرازم، آن قوم بی‌رحم و بی‌پروا را، که پهنۀ زمین را درمی‌نوردند تا مسکنهایی را که از آن ایشان نیست، به تصرف درآورند. ایشان هولناک و مَهیبند، و قانون و منزلتشان از خودشان است. اسبانشان از یوزپلنگان چالاکترند و از گرگانِ شب وحشی‌تر. سوارانشان به پیش می‌تازند، و از دوردستها سر می‌رسند؛ همچون عقاب پرواز می‌کنند، و برای بلعیدن به‌سرعت فرود می‌آیند. جملۀ ایشان به جهت خشونت می‌آیند؛ سپاهیانشان رو به سوی پیش دارند، و اسیران را همچون ریگِ بیابان گرد می‌آورند. پادشاهان را به ریشخند می‌گیرند، و حکمرانان را تمسخر می‌کنند؛ بر همۀ قلعه‌ها می‌خندند، و تَلی از خاک برای تسخیر آنها بر پا می‌دارند. آنگاه همچون باد می‌گذرند و پیش می‌روند؛ اینان که قوّت خودشان خدایشان است، متحمل تقصیر خود خواهند شد.»

مزمور ۱۱۰

خداوند به خداوندگار من گفت: «به دست راست من بنشین تا آن هنگام که دشمنانت را کرسی زیر پایت سازم.» خداوند عصای اقتدار تو را از صَهیون دراز خواهد کرد؛ در میان دشمنانت فرمانروایی کن. در روزی که به جنگ روی قوم تو با رغبت داوطلب خواهند شد. آراسته به شکوهی مقدس، جوانان تو چون شبنم از رَحِمِ فجر نزد تو حاضر خواهند بود. خداوند سوگند خورده و نظرش را تغییر نخواهد داد که: «تو جاودانه کاهن هستی، در رتبۀ مِلکیصِدِق.» خداوند بر دست راست توست! او در روز خشم خود پادشاهان را در هم خواهد کوبید. او قومها را داوری خواهد کرد و آنها را از لاشها پر خواهد ساخت و سران را در سرتاسر زمین خواهد کوبید. او از نهر کنار راه خواهد نوشید؛ بنابراین سَرِ خویش را بر خواهد افراشت.

مزمور ۱۱۱

هَلِلویاه! خداوند را با تمامی دل سپاس خواهم گفت، در شورای صالحان، در میان جماعت. کارهای خداوند عظیم است؛ آنان که از آنها لذت می‌برند، جملگی در آنها غُور می‌کنند. کار او پر از جلال و شکوه است، و عدالتش پایدار، تا به ابد! او خویشتن را به کارهای شگفتش شهره ساخته است؛ خداوند فیاض و رحیم است. او ترسندگان خود را روزی می‌دهد، و عهد خویش را تا به ابد یاد می‌دارد. قوّت کارهای خویش را بر قوم خود اعلام داشته، تا میراث قومها را بدیشان عطا فرماید. اعمال دستهایش حق و عدل است، و جملۀ احکامش قابل اعتماد. پایدارند تا ابد‌الآباد، و در راستی و درستی وضع گردیده‌اند. ترس خداوندآغاز حکمت است، آنان را که به احکام او عمل می‌کنند فهمِ نیکوست. ستایش او تا به ابد پایدار است! فدیه را برای قوم خود فرستاد، و عهد خویش را جاودانه حکم فرمود؛ قدوس و مَهیب است نام او!

مرقس ۷:‏۱۴-‏۲۳

عیسی دیگر بار آن جماعت را نزد خود فرا خواند و گفت: «همۀ شما به من گوش فرا دهید و این را دریابید: هیچ چیزی بیرون از آدمی نیست که بتواند با داخل شدن به او، وی را نجس سازد، بلکه آنچه از درونِ آدمی بیرون می‌آید، وی را نجس می‌سازد. [ هر که گوش شنوا دارد، بشنود!]» پس از آنکه جماعت را ترک گفت و به خانه درآمد، شاگردانش معنی مَثَل را از او پرسیدند. گفت: «آیا شما نیز درک نمی‌کنید؟ آیا نمی‌دانید که آنچه از بیرون به آدمی داخل می‌شود، نمی‌تواند او را نجس سازد؟ زیرا به دلش راه نمی‌یابد، بلکه به درون شکمش می‌رود و سپس دفع می‌شود.» عیسی با این سخن، همۀ خوراکها را پاک اعلام کرد. او ادامه داد: «آنچه از درونِ آدمی بیرون می‌آید، آن است که او را نجس می‌سازد. زیرا اینهاست آنچه از درون و دل انسان بیرون می‌آید: افکار پلید، بی‌عفتی، دزدی، قتل، زنا، طمع، بدخواهی، حیله، هرزگی، حسادت، تهمت، تکبّر و حماقت. این بدیها همه از درون سرچشمه می‌گیرد و آدمی را نجس می‌سازد.»

مطالب جدید

دیدگاه شما در مورد این مطلب:
این دیدگاه به‌طور خصوصی برای ما فرستاده می‌شود. بنابراین، مشخصات شما «کاملاً» محفوظ است.