نان روزانه

در اینجا نیز با یکی دیگر از «بیانات دشوار» عیسی روبه‌رو هستیم. تعلیمی که حداقل در ظاهر، ناعادلانه به‌نظر می‌رسد. آیا خداوند ما حقیقتاً فرایندهای ناعادلانه‌ای را که اغلب در جامعه می‌بینیم و باعث پولدارتر‌شدن ثروتمندان و فقیرتر‌شدن فقرا می‌شود، تصدیق و تأیید کرده؟ البته که داستان چیزی فراتر از اینهاست و پیام آن نیز امیدواری است، نه ناامیدی.
همان‌طور که در تأملات روزهای گذشتهٔ این هفته دیدید، بستر و چارچوب اصلی این تعلیم نیز صبر و انتظار است، اما این بار، ارباب به غلامانش مأموریتی شخصی داد که تا زمانی که از سفر بازمی‌گردد، با پول او کار کنند. هیچ دستورالعمل مشخصی برای چگونگی به‌انجام‌رساندن این مأموریت وجود نداشت. دو غلامِ نخست، آگاهانه و با تلاش و جدیت کار کردند و در نهایت نیز برای دو‌برابر‌کردن ارزش آنچه به ایشان داده شده بود، مورد تحسین ارباب واقع شدند. ممکن است پاسخ ارباب به غلامِ ترسان، سخت‌گیرانه به‌نظر برسد، اما شاید بخشی از معنای آن، زمانی آشکار شود که به‌یاد آوریم پیش‌تر در انجیل متی، عیسی به شاگردانش گفته بود: «هیچ‌کس چراغ را نمی‌افروزد تا آن را زیر کاسه‌ای بنهد، بلکه آن را بر چراغدان می‌گذارد تا نورش بر همهٔ آنان که در خانه‌اند، بتابد» (متی ۵‏:‏۱۵). شاگردان باید اجازه دهند چراغ‌هایشان- یعنی قنطارهایشان- آشکارا بدرخشد، نه اینکه آنها را در زمین دفن کنند، جایی که هیچ‌کس نتواند آن را ببیند.

هر کس عطایی دارد، اما برخی بنا بر ضرورت، ممکن است عطایای بیشتری نسبت به دیگران داشته باشند. حال اهمیتی ندارد که ما چقدر عطا داریم، بلکه آنچه مهم است، نحوهٔ به‌کار‌گرفتن آنها برای خداست.

مطالب جدید

دیدگاه شما در مورد این مطلب:
این دیدگاه به‌طور خصوصی برای ما فرستاده می‌شود. بنابراین، مشخصات شما «کاملاً» محفوظ است.