چنانچه به گذشتهٔ خود نگاهی بیندازیم، میتوانیم نقاط عطفی کلیدی را تشخیص دهیم، آن زمان که اتفاق مهمی افتاد که نشانهٔ آغاز یا پایان دورهای خاص بود. شاگردی مسیحی گاه با تصویر سفری عادی یا سفری زیارتی مورد اشاره قرار میگیرد، و ممکن است سودمند باشد که علامتهای گوناگونی را در مسیر این سفر در ذهن خود مجسم سازیم. ماجراهای انجیل نیز به همین شیوه عمل میکنند. آیات امروز یکی از آن موقعیتهاست.
هر چهار انجیل آغاز خدمت علنی عیسی را با شخصیت یحیی مرتبط میسازند. این امر حائز اهمیت است، زیرا ریشههای روایت خودِ عیسی را در چارچوب روایات گستردهترِ اسرائیل قرار میدهد. یحیی بهعنوان پیشگامی به سبک و سیاق انبیای عهدقدیم معرفی شده است، و عیسی موعظهٔ خود را دربارهٔ پادشاهی خدا، با آگاهی از همین روایت گستردهتر آغاز میکند. ازاینرو، وقتی انجیلها را به صورت یک کل میخوانیم، باید این نکته را مد نظر داشته باشیم.
در ضمن، این آیات از ما میخواهند که جایگاه و رتبهٔ یحیی را در ارتباط با جایگاه عیسی تشخیص دهیم. یحیی پیشگام بود، اما عیسی بازیگر اصلی در صحنهٔ نمایش. با این حال، عیسی خود را مطیع یحیی میسازد و نشان میدهد که تعمید خودش مطابق است با «پارسایی»، آن پارسایی که لااقل در متی، به معنی انجام ارادهٔ خدا از طریق اجرای احکام است. اقتدار عیسی ناشی است از اقتدار «پدرش»، و بدینسان، این صدای خدا و روح خداست که خود را در این لحظهٔ حیاتی پدیدار میسازد.