زمانی که دانشجوی مقطع کارشناسی بودم به خود میبالیدم که در بهترین بخش یکی از ترمها با وفاداری به گیاهی در راهپلهٔ خانهای که در آن اتاقی اجاره کرده بودم، آب میدادم. بسیار خرسند بودم که میدیدم آن گیاه چه خوب رشد میکند، تا اینکه پی بردم که واقعاً چنین نبود! اول تقصیر را به گردن نورِ کمی که در آن قسمت از خانه بود انداختم، اما هیچگاه به این فکر نیفتاده بودم که از خود بپرسم چرا هر گیاهی میتوانست در نوری ضعیف، اینچنین شادمانه «رشد کند». بهنوعی برایم دشوار بود که این را تصدیق کنم، اما در یک چشم بر هم زدن، همین موضوع درس مهمی به من داد، این درس که اینچنین سودمند و روشن، در تأمل مبسوط پولس دربارهٔ رشد و رهبری کلیسا ارائه شده است.
یکی از دانشمندان کتابمقدس به نام «نیکولاس کینگ»، در ترجمهای که از عهدجدید انجام داده است خاطرنشان میسازد که کاربرد پولس از دو استعاره در خصوص وحدت در این فصل، شایان اهمیت است: یکی استعارهٔ مزرعه است و دیگری استعارهٔ ساختمان. اینها حکایت از تلاقی جالبی از مداخلت امور حیاتی و صنعت دست انسان دارند. ما میتوانیم بکاریم و روشهایی برای رشد طرحریزی کنیم، اما غالباً قادر نیستیم پیشبینی کنیم که رشد در کجا صورت خواهد گرفت. بیشتر از آن، رشد در مکانهایی نامحتمل و در افرادی نامحتملتر از آن رخ میدهد. همچنین رشد ممکن است بسته به شرایط و موقعیتها، بسیار متفاوت بهنظر برسد. پولس مانند اکثر موارد، تمرکز را به خدا بر میگرداند تا به مسیحیان قرنتس (و به ما) یادآوری کند که پی و فونداسیون در کجا قرار دارد.
دعای امروز
ای خدا، ای پادشاه جلال،
تو پسر یگانهات، عیسای مسیح را
با ظفری عظیم، به ملکوت آسمانیات بالا بردی:
تمنا داریم که ما را بدون تسلی رها نسازی،
بلکه روح مقدست را بفرست تا قوتمان بخشد،
و ما را به مکانی رفعت ببخشد که نجاتدهندهمان، مسیح، پیشاپیش ما رفته،
هماو که با تو زنده است و سلطنت میکند،
در اتحاد با روحالقدس،
یک خدا، اکنون و تا ابدالآباد.
مطالعهٔ کتاب مقدس
اول قرنتیان، فصل ۳
امّا من، ای برادران، نتوانستم با شما همچون اشخاص روحانی سخن بگویم بلکه همچون اشخاص نفسانی، یعنی مانند کسانی که در مسیح، کودکِ نوزادند. من به شما شیر دادم نه گوشت، زیرا آمادگی آن را نداشتید و هنوز هم ندارید، زیرا وقتی یکی میگوید: «من به پولس تعلق دارم،» و دیگری میگوید: «من متعلق به آپولس هستم،» آیا انسانهای معمولی نیستید؟ چرا که هنوز نفسانی هستید. وقتی در میان شما حسد و جدال هست، آیا نشان آن نیست که نفسانی هستید و مانند انسانهای معمولی رفتار میکنید؟ پس نه کارنده چیزی است و نه آبیاریکننده، بلکه فقط خدا که رویاننده است. مگر آپولس کیست؟ پولس کیست؟ آنان فقط خادمانی هستند که خدا به هر کدام وظیفهای سپرده تا شما به واسطۀ ایشان ایمان آورید. من بذر را کاشتم و آپولس آن را آبیاری کرد، امّا خدا بود که موجب رویش آن شد. آن که میکارد و آن که آبیاری میکند، هر دو یکی هستند و هر یک به فراخور محنتی که میکشند، پاداش خواهند یافت. ما فقط همکارانی هستیم متعلق به خدا، و شما مزرعه و ساختمانی متعلق به خدایید. با فیضی که خدا به من بخشیده است، همچون معماری ماهر پِی افکندم و دیگری بر آن پِی، ساختمان میسازد. امّا هر کس باید آگاه باشد که چگونه میسازد. زیرا هیچکس نمیتواند جز آن پِی که نهاده شده است، پِیِ دیگری بگذارد، و آن پیْ همانا خود عیسی مسیح است. کار هر کس آشکار خواهد شد، چرا که آن ’روز‘ همه چیز را ظاهر خواهد ساخت. زیرا آتش نتیجۀ کار را آشکار کرده، کیفیت کار هر کس را خواهد آزمود. اگر کسی بر این پِی ساختمانی از طلا یا نقره یا سنگهای گرانبها یا چوب یا علف یا کاه بسازد، اگر کاری که کسی بر آن پِی بنا کرده است باقی بماند، پاداش خواهد یافت. امّا اگر کار کسی بسوزد، زیان خواهد دید؛ و هرچند خودْ نجات خواهد یافت، امّا همچون کسی خواهد بود که از میان شعلههای آتش جان به در برده باشد. آیا نمیدانید که معبد خدایید و روح خدا در شما ساکن است؟ اگر کسی معبد خدا را خراب کند، خدا او را هلاک خواهد کرد؛ زیرا معبد خدا مقدّس است و شما آن معبد هستید. خود را فریب مدهید. اگر کسی از شما خود را با معیارهای این عصر حکیم میپندارد، برای اینکه حکیم باشد، باید جاهل گردد. زیرا حکمت این دنیا در نظر خدا جهالت است. چنانکه نوشته شده: «حکیمان را به تَرفند خودشان گرفتار میسازد.» و باز نوشته شده است: «خداوند از اندیشهورزیهای حکیمان آگاه است و میداند که آنها بطالت محض است.» پس دیگر کسی به انسانها فخر نکند. زیرا همه چیز متعلق به شماست، خواه پولس، خواه آپولس، خواه کیفا، خواه دنیا، خواه زندگی، خواه مرگ، خواه زمان حال و خواه زمان آینده، همه و همه از آنِ شماست و شما از آنِ مسیحاید و مسیح از آنِ خداست.
مزمور ۹۳
خداوند پادشاهی میکند، او خویشتن را به جلال آراسته است؛ خداوند خود را آراسته است، او کمر خود را به قوّت بسته است. جهان مستحکم است و جنبش نخواهد خورد. تخت سلطنت تو از قدیم استوار گشته است، و تو از ازل هستی. سیلابها برافراشتهاند، ای خداوند! سیلابها آواز خود را برافراشتهاند، سیلابها خروش خود را برافراشتهاند! شکوهمندتر از آواز آبهای بسیار، شکوهمندتر از امواج دریا، شکوهمند است خداوند در عرش برین! شهادات تو بینهایت امین است، خداوندا، قدوسیت زیبندۀ خانۀ توست، تا ابدالآباد.
مزمور ۹۶
برای خداوند سرودی تازه بسرایید! ای تمامی زمین، برای خداوند بسرایید! جلال او را در میان ملتها بازگویید، و اعمال شگفتش را در میان همۀ قومها! زیرا خداوند بزرگ است و بهغایت شایان ستایش؛ از او میباید ترسید، بیش از همۀ خدایان. زیرا همۀ خدایانِ قومها، بتهای بیارزشند، اما یهوه آسمانها را بساخت. فرّ و شکوه به حضور وی است و توانایی و زیبایی در قُدس وی. برای خداوند بسرایید و نام او را متبارک خوانید! روز به روز نجات او را بشارت دهید! ای طوایف قومها، وصف خداوند را بگویید! وصف جلال و قوّت خداوند را بگویید! وصف جلال نام خداوند را بگویید! هدیه بیاورید و به صحنهای او بیایید! خداوند را در فرّ قدوسیتش بپرستید! ای تمامی زمین، از حضور او بلرزید! باشد که در میان قومها بگویید، «خداوند پادشاهی میکند! آری، جهان مستحکم است و جنبش نخواهد خورد؛ او ملتها را به انصاف داوری خواهد کرد.» آسمان شادی کند و زمین به وجد آید؛ دریا و هر چه آن را پر میسازد، غُرّش کند؛ صحرا و هرآنچه در آن است، شادمان گردد. آنگاه همۀ درختان جنگل بانگ شادی بر خواهند آورد، پیش روی خداوند، زیرا که میآید، آری او میآید تا زمین را داوری کند. او جهان را به انصاف داوری خواهد کرد، و ملتها را به امانت خویش.
اعداد ۲۷:۱۵ تا آخر
موسی خداوند را خطاب کرده، گفت: «تمنا اینکه یهوه، خدای ارواح تمامی بشر، مردی را بر این جماعت بگمارد تا پیشاپیش ایشان بیرون رود و پیشاپیش ایشان به درون آید، و ایشان را بیرون برد و به درون آورد، تا جماعت خداوند همچون گوسفندانِ بیشبان نباشند.» پس خداوند به موسی گفت: «یوشَع پسر نون را که روح در اوست برگیر و دست خود را بر او بگذار. او را در حضور اِلعازارِ کاهن و تمامی جماعت بر پا بدار، و در نظر ایشان وظایفش را بدو محول نما. و از عزّت خویش به او عطا کن تا تمامی جماعت بنیاسرائیل از او اطاعت نمایند. او باید به حضور اِلعازارِ کاهن بایستد و اِلعازار برای او به حکم اوریم۲۷:۲۱ ماهیت ”اوریم و تُمّیم“ کاملاً روشن نیست، اما احتمالاً دو سنگ بودند که کاهنان از طریق آنها ارادۀ خدا را تشخیص میدادند؛ در حضور خداوند سؤال کند. ایشان به کلام او بیرون روند و به کلام او به درون آیند، اِلعازار و همۀ بنیاسرائیل با او، یعنی تمامی جماعت.» موسی طبق فرمان خداوند عمل کرد. او یوشَع را برگرفته، او را به حضور اِلعازارِ کاهن و تمامی جماعت بر پا داشت. آنگاه دستهای خود را بر وی نهاد و وظایفش را به او محول کرد، چنانکه خداوند به واسطۀ موسی گفته بود.