ایام روزه
بعضی از شخصیتها هستند که از گذشته در مه پنهان ماندهاند. بهعنوان نمونه «آرتور» شاه بریتانیا را در نظر بگیرید. آیا او یک شخصیت تاریخی واقعی بود؟ کجا زندگی میکرد؟ نیاکانش چه کسانی بودند؟ پرسشها ادامه مییابند زیرا گهگاه بهنظر میرسد مه کنار میرود و طرحی کمرنگ پدیدار میشود. چنین چهرههای اسرارآمیزی کنجکاوی را برمیانگیزانند و نیرومندند. مِلکیصِدِق در چنین گروهی جای میگیرد.
نخستین بار در پارهای از متن فصل ۱۴ کتاب پیدایش با او دیدار میکنیم. او ناگهان بهطرز چشمگیری در صحنه ظاهر میشود، غذا و شراب میآورد، ابراهیم را برکت میدهد و سپس به میان مه بازمیگردد و ناپدید میشود. آیا او پیشآهنگ ادبیِ مرلین یا حتی گندالف بود؟
اما مفهوم مِکیصِدِق، یعنی کاهن-پادشاه عدالت، در شکلدهی آینده نیروی عظیمی داشت. در متن امروز او همچون چهرهای محوری در بحث نویسنده دربارۀ طبیعت کهانت عیسی ظاهر میشود. همچون نیای کاهنانۀ استعاریاش، عیسی از نسل نیاکانی از طبقۀ کاهنان، یعنی لاویان نبود. او منحصربهفرد بود. «او نه بر پایۀ حکم شرعی مربوط به نسب خود، بلکه بر پایۀ نیروی حیاتی فناناپذیر، کاهن میشود.»
این ادعایی خیرهکننده است، زیرا از مفهوم انسانی سخن میگوید که اهمیتی ابدی دارد: بیآغاز، بیپایان، همیشه حاضر، ورای زمان، آراسته با نور آسمانی، خدای حقیقی. آیا درک ما از عیسی چنین ابعاد ابد