نان روزانه

کلام امروز: متی ۹:‏۳۵ تا ۱۰:‏۲۰ | مطالعهٔ کتاب مقدس: مزمور ۲۴مزمور ۷۲حزقیال ۱۱:‏۱۴-‏۲۰

وقتی به مزرعه‌ای نگاه می‌کنیم که برای درو آماده است، بسیار وسیع‌تر از مجموع افرادی به‌نظر می‌رسد که می‌توان برای جمع‌آوری محصول فرستاد. خلقت خدا سرشار از فراوانی است. برای جمع کردن همواره مقدار بیشتری وجود دارد. همواره کار بیشتری برای انجام هست. آنچه ما را عقب نگه می‌دارد، و آنچه محصول را طاقت‌فرسا می‌سازد، شاید ترس باشد. ممکن است بگوییم: «چرا خود را به زحمت بیندازم؟ من که از عهدهٔ چنین کاری بر نمی‌آیم!» این روایت دربارهٔ اضطراب و نگرانی، در پیام امیدبخش انجیل در رستاخیز، اختلال ایجاد می‌کند. فرمایش عیسی به این منظور است که ما را به عمل تشویق کند، نه به انفعال.
نمی‌دانم وقتی به این آیات گوش می‌کنید، آیا محصول و کارگران را جدا از هم می‌بینید؟ گویی محصول همان میدان خدمتی است که ما به آن فرستاده می‌شویم؟ چه خواهد شد اگر خودِ کارگران را «بخشی» از محصول تلقی کنیم؟ آیا ممکن است این نگرش همانی باشد که عیسی مد نظر داشت؟ ما خودمان بخشی از محصول هستیم که در آن «کار می‌کنیم». کار مهمی که می‌توانیم برای درو انجام دهیم، پذیرفتن تغییر در خودمان است- اینکه اجازه دهیم دگرگون شویم.

چنانچه مایل باشیم که اجازه دهیم خودمان نیز بخشی از محصول باشیم، یعنی از طریق تغییر از درون، زندگی‌مان در مقام شاگرد، به شکلی کامل‌تر به شباهت مسیح در خواهد آمد. این برنامه‌ای برای اعتلای خویشتن نیست، بلکه فرایندی است که از طریق آن، شکل‌گیری خودمان باعث تشویق شکل‌گیری همسایه‌مان می‌گردد.

دعای امروز

ای خداوندگارِ قیام‌کرده و صعودکرده،
حال که در پیروزی تو شادی می‌کنیم،
کلیسایت را بر زمین با قدرت و شفقت آکنده ساز،
تا جمیع آنانی که در اثر گناه، دور افتاده‌اند،
بخشایش گناهان را بیابند و آرامش تو را بچشند،
برای جلال خدای پدر.

مطالعهٔ کتاب مقدس

متی ۹:‏۳۵ تا ۱۰:‏۲۰

عیسی در همۀ شهرها و روستاها گشته، در کنیسه‌های آنها تعلیم می‌داد و بشارت پادشاهی را اعلام می‌کرد و هر درد و بیماری را شفا می‌بخشید. و چون انبوه جماعتها را دید، دلش بر حال آنان سوخت زیرا همچون گوسفندانی بی‌شبان، پریشانحال و درمانده بودند. پس به شاگردانش گفت: «محصول فراوان است، امّا کارگر اندک. پس، از مالک محصول بخواهید کارگران برای دروِ محصول خود بفرستد.»
'آنگاه عیسی دوازده شاگردش را نزد خود فرا خواند و آنان را اقتدار بخشید تا ارواح پلید را بیرون کنند و هر درد و بیماری را شفا دهند. این است نامهای دوازده رسول: نخست، شَمعون معروف به پطرس و برادرش آندریاس؛ یعقوب پسر زِبِدی و برادرش یوحنا؛ فیلیپُس و بَرتولْما؛ توما و مَتّای خَراجگیر؛ یعقوب پسر حَلْفای و تَدّای؛ عیسی این دوازده تن را فرستاد و به آنان فرمود: «نزد غیریهودیان مروید و به هیچ‌یک از شهرهای سامِریان داخل مشوید، هنگامی که می‌روید، این پیام را موعظه کنید که پادشاهی آسمان نزدیک شده است. بیماران را شفا دهید، مردگان را زنده کنید، جذامیها را پاک سازید، دیوها را بیرون کنید. به رایگان یافته‌اید، به رایگان هم بدهید. هیچ طلا یا نقره یا مس در کمربندهایتان با خود نبرید و برای سفر، کوله‌بار یا پیراهن اضافی یا کفش یا چوبدستی برندارید؛ زیرا کارگر مستحق مایحتاج خویش است. به هر شهر یا روستایی که داخل می‌شوید، فردی شایسته بجویید و تا هنگام ترک آن محل، در خانه‌اش بمانید. اگر آن خانه شایسته باشد، سلام شما بر آن قرار می‌گیرد و اگر نه، به شما بازمی‌گردد. چون به خانه‌ای درمی‌آیید، بگویید ”سلام بر شما.“ اگر کسی شما را نپذیرد و یا به سخنانتان گوش نسپارد، به هنگام ترکِ آن خانه یا شهر، خاک پایهای خود را بتکانید. آمین، به شما می‌گویم، در روز داوری، تحمل مجازات برای سُدوم و غُمورَّه آسانتر خواهد بود تا برای آن شهر. «من شما را همانند گوسفندان به میان گرگان می‌فرستم. پس همچون مارْ هوشیار باشید و مانند کبوترْ ساده. از مردم برحذر باشید. آنان شما را به محاکم خواهند سپرد و در کنیسه‌های خود تازیانه خواهند زد. امّا چون شما را تسلیم کنند، نگران نباشید که چگونه یا چه بگویید. در آن زمان آنچه باید بگویید به شما عطا خواهد شد. به‌خاطر من شما را نزد والیان و پادشاهان خواهند برد تا در برابر آنان و در میان قومهای جهان شهادت دهید. زیرا گوینده شما نیستید، بلکه روحِ پدر شماست که به زبان شما سخن خواهد گفت.

مزمور ۲۴

زمین و هرآنچه در آن است از آن خداوند است، جهان و همۀ ساکنانش. زیرا که او اساسِ آن را بر دریاها نهاد و بر آبها آن را استوار ساخت. کیست که به کوه خداوند برآید؟ و کیست که در مکان مقدس او بایستد؟ آن که پاک‌دست و صاف‌دل باشد، که جان خود را به سوی آنچه باطل است، برنیفرازد، و قسم دروغ نخورد. او برکت را از خداوند خواهد یافت، و عدالت را از خدای نجات خویش. اینچنین‌اند مردمان جویندۀ او، جویندگان روی تو، ای خدای یعقوب. سِلاه ای دروازه‌ها، سرهای خود را برافرازید! ای در‌های قدیمی، برافراشته شوید، تا شاه جلال داخل شود! این شاه جلال کیست؟ خداوندِ نیرومند و دلاور، خداوند که در جنگ، دلاور است! ای دروازه‌ها، سرهای خود را برافرازید؛ ای درهای قدیمی، برافراشته شوید، تا شاه جلال داخل شود. این شاه جلال کیست؟ خداوندِ لشکرها، اوست شاه جلال! سِلاه

مزمور ۷۲

خدایا، عدالت خود را به پادشاه عطا فرما، و انصاف خویش را به ولیعهد! تا او قوم تو را به انصاف داوری کند، و ستمدیدگانِ تو را به عدالت. باشد که کوهها برای قوم وفور نعمت بار آورند و تپه‌ها ثمرۀ انصاف را. باشد که او ستمدیدگانِ قوم را دادرسی کند، و کودکانِ نیازمندان را نجات بخشد، و ستمگر را فرو کوبد. باشد که تا خورشید باقی است، از او بترسند، و تا ماه برقرار است، در تمامی نسلها. باشد که همچون بارش باران بر چمنزارِ چیده شده باشد، همچون رگبارها که زمین را سیراب می‌سازد. باشد که پارسایان در ایام او بشکفند، و وفور نعمت برقرار باشد، تا آن هنگام که ماه نیست گردد! باشد که از دریا تا به دریا فرمان براند، و از نهر تا به کرانهای زمین. باشد که در پیشگاهش صحرانشینان سر فرود آرند، و دشمنانش خاک را بلیسند! باشد که شاهان تَرشیش و سرزمینهای ساحلی از برایش خَراج آورند؛ و شاهان صَبا و سِبا پیشکشها تقدیمش کنند. باشد که همۀ پادشاهان در برابرش سر فرود آرند و همۀ قومها خدمتش کنند. زیرا او نیازمند را هنگامی که فریاد برمی‌کشد، رهایی می‌بخشد، و ستمدیده را، و کسی را که یاوری ندارد. بر بینوا و نیازمند ترحم می‌کند، و جان نیازمندان را نجات می‌بخشد. جان ایشان را از ظلم و خشونت خواهد رهانید، زیرا خون ایشان در نظر او گرانبهاست. عمرش دراز باد! باشد که طلای صَبا تقدیم او گردد! باشد که مردمان همواره دعاگویش باشند، و تمامی روز برایش برکت بطلبند. باشد که غله در سراسر زمین فراوان گردد، و بر فراز تپه‌ها موج زنَد، و میوۀ آن همچون لبنان باشد. باشد که مردمان همچون علف صحرا از شهرها شکوفه زنند. باشد که نام او جاودانه پاینده مانَد، و آوازه‌اش، تا آفتاب برمی‌تابد. باشد که قومها جملگی در او برکت یابند، و آنان نیز او را مبارک خوانند. متبارک باد یهوه خدا، خدای اسرائیل! تنها اوست که کارهای شگفت می‌کند. متبارک باد نام شکوهمندش تا ابد! تمامی زمین از جلال او آکنده باد! آمین و آمین! دعاهای داوود پسر یَسا پایان می‌یابد.

حزقیال ۱۱:‏۱۴-‏۲۰

کلام خداوند بر من نازل شده، گفت: «ای پسر انسان، برادرانت و خویشانت، آنان که با تو در تبعیدند، و همۀ خاندان اسرائیل، جملگی کسانی هستند که ساکنان اورشلیم بدیشان می‌گویند: ”از خداوند دور شوید؛ زیرا این زمین به ما به ملکیت بخشیده شده است.“ پس بگو، ”خداوندگارْ یهوه چنین می‌فرماید: اگرچه آنان را به میان قومها به جاهای دور فرستادم و در میان ممالک پراکنده ساختم، با این حال، در ممالکی که به آنها رفتند برای مدتی برایشان همچون قُدسی بودم.“ پس بگو، ”خداوندگارْ یهوه می‌فرماید: من شما را از میان قومها جمع خواهم کرد و از ممالکی که در آنها پراکنده شده‌اید، گِرد خواهم آورد و سرزمین اسرائیل را به شما خواهم بخشید.“ «چون ایشان بدان‌جا آیند، تمامی چیزهای مکروه و قبیح آن را از میانش خواهند زدود. من ایشان را یک دل خواهم بخشید، و روحی تازه در اندرونشان خواهم نهاد. دل سنگی را از پیکرشان به در خواهم آورد و دل گوشتین بدیشان خواهم بخشید، تا در فرایض من سلوک کنند و قوانین مرا نگاه داشته، آنها را به جا آورند. آنگاه قوم من خواهند بود، و من خدای ایشان خواهم بود.

مطالب جدید

دیدگاه شما در مورد این مطلب:
این دیدگاه به‌طور خصوصی برای ما فرستاده می‌شود. بنابراین، مشخصات شما «کاملاً» محفوظ است.