هرگاه برای گشت و گذار به کشور جدیدی میرویم، لحظهای فرا میرسد که احساس میکنیم در خانهٔ خود هستیم. بعضی مواقع علتش صرفاً این است که به محیط تازهٔ خود خو گرفتهایم، حتی اگر مدت اقامتمان در آنجا طولانی نباشد. اما در مواقع دیگر علتش برقراری روابطی تازه است. در چنین لحظاتی دیگر «بیگانه» یا «اجنبی» بهشمار نمیآییم، بلکه جزو «خودیها». این میتواند تجربهای بسیار نیرومند باشد. حتی اگر چنین پذیرشی از سوی جامعهٔ جدید، کوتاه و گذرا باشد. با این حال، میتواند شخصیت و احساسمان را در خصوص آن مکان دستخوش تغییر سازد.یکی از موضوعاتی که در نامههای پولس تکرار میشود، رابطهٔ میان یهودیان و غیریهودیان است و اینکه این اتحادی که اعلان میکند، چگونه اکنون بهخاطر مسیح میسر گردیده است. گرچه تنشی باقی مانده بود، اما پولس مشتاق بود به خوانندگانش یادآوری کند که مرگ و رستاخیز مسیح چشمانداز مربوط به نحوهٔ ساختهشدن هویت را تغییر داده است. روحالقدس نقشی حیاتی در این واقعیت تازه ایفا میکند، واقعیتی که حکایت از ساختاری پویا و سیّال و در حال شکلگیری در زمینهٔ هویت دارد، نه ساختاری که در همه اوقات حالتی تثبیتشده داشته باشد.
آیا این میتواند بیانگر حس تعلق و پذیرشی عمیق باشد که در حال حاضر، در فراسوی تصور ما قرار دارد؟ طبق این آیات، چنین برداشتی امکانپذیر است. این نکته که میسر است مکانی برای سکونت خدا باشیم، امیدی نو برای میهماننوازی برای همه به ارمغان میآورد. بله، برای همه.
دعای امروز
ای مسیحِ قیامکرده،
تو شاگردانت را مالامال از شهامت و امیدی زنده ساختی:
ما را قوت عطا فرما تا حیاتِ قیامکردهات را اعلان کنیم،
و ما را از آرامشت نیز پُر ساز،
برای جلال خدای پدر.
مطالعهٔ کتاب مقدس
افسسیان ۲:۱۱ تا آخر
پس شما که غیریهود به دنیا آمدهاید، و آنان که خود را ’ختنهشده‘ میخوانند شما را ’ختنهناشده‘ مینامند - در حالیکه ختنۀ آنان عملی جسمانی است که به دست انسان انجام شده است - شما باید به یاد داشته باشید که زمانی از مسیح جدا، از تابعیت اسرائیل محروم و با عهدهای شامل وعده، بیگانه بودید، و بیامید و بیخدا در این جهان به سر میبردید. امّا اکنون در مسیحْ عیسی، شما که زمانی دور بودید، به واسطۀ خون مسیح نزدیک آورده شدهاید. زیرا او خودْ صلح و سلامت ماست، که این دو گروه را یکی ساخته است. او در بدن خود دیوار جدایی را که باعث دشمنی بود فرو ریخته، شریعت را با قوانین و مقرراتش باطل ساخت، بدین قصد که از آن دو یک انسانِ نو آفریده، صلح و سلامت پدید آورد و هر دو گروه را در یک بدن با خدا آشتی دهد، به واسطۀ صلیب خود که بر آن دشمنی را کشت. او آمد و بشارت صلح را به شما که دور بودید و به آنان که نزدیک بودند، رسانید، زیرا به واسطۀ او، هر دو توسط یک روح به حضور پدر دسترسی داریم. پس دیگر نه بیگانه و اجنبی، بلکه هموطن مقدسین و عضو خانوادۀ خدایید؛ و بر شالودۀ رسولان و انبیا بنا شدهاید، که عیسی مسیح خودْ سنگ اصلی آن بناست. در او تمامی این بنا به هم میپیوندد و به صورت معبدی مقدّس در خداوند بر پا میشود. و در او شما نیز با هم بنا میشوید تا به صورت مسکنی درآیید که خدا به واسطۀ روحش در آن ساکن است.
مزمور ۱۳۶
خداوند را سپاس گویید زیرا که نیکوست، و محبت او جاودانه است. خدای خدایان را سپاس گویید، زیرا که محبت او جاودانه است. رَبّالارباب را سپاس گویید، زیرا که محبت او جاودانه است؛ او را که تنها شگفتیهای عظیم میکند، زیرا که محبت او جاودانه است؛ او را که به خردمندی آسمانها را آفرید، زیرا که محبت او جاودانه است؛ او را که زمین را بر آبها گسترانید، زیرا که محبت او جاودانه است؛ او را که نورافشانهای بزرگ آفرید، زیرا که محبت او جاودانه است؛ خورشید را برای سلطنت بر روز، زیرا که محبت او جاودانه است؛ ماه و ستارگان را برای سلطنت بر شب، زیرا که محبت او جاودانه است؛ او را که نخستزادگان مصر را زد، زیرا که محبت او جاودانه است؛ و اسرائیل را از میان ایشان بیرون آورد، زیرا که محبت او جاودانه است؛ با دستی مقتدر و بازویی دراز، زیرا که محبت او جاودانه است؛ او را که دریای سرخ را به دو نیم کرد، زیرا که محبت او جاودانه است؛ و اسرائیل را از میان آن عبور داد، زیرا که محبت او جاودانه است؛ اما فرعون و لشکرش را به دریای سرخ افکند، زیرا که محبت او جاودانه است؛ او را که قوم خویش را در بیابان رهبری کرد، زیرا که محبت او جاودانه است؛ او را که پادشاهان بزرگ را زد، زیرا که محبت او جاودانه است؛ او را که شاهان مقتدر را کُشت، زیرا که محبت او جاودانه است؛ سیحون شاه اَموریان را، زیرا که محبت او جاودانه است؛ و عوج شاه باشان را، زیرا که محبت او جاودانه است؛ و زمین ایشان را به میراث داد، زیرا که محبت او جاودانه است؛ میراثی برای خادم خود اسرائیل، زیرا که محبت او جاودانه است؛ او را که ما را در ذلّتمان به یاد آورد، زیرا که محبت او جاودانه است؛ و ما را از چنگ خصمانمان در ربود، زیرا که محبت او جاودانه است؛ او را که همۀ جانداران را خوراک میدهد، زیرا که محبت او جاودانه است. خدای آسمانها را سپاس گویید، زیرا که محبت او جاودانه است.
مزمور ۳۷
به سبب بدکاران خویشتن را مکدّر مساز، و بر ستمکاران حسد مبر؛ زیرا چون علف، زود میپژمرند، و چون گیاه سبز، خشک میشوند. بر خداوند توکل نما و نیکویی کن؛ در زمین ساکن باش و امانت را بپرور! از خداوند لذت ببر، و او مراد دلت را به تو خواهد داد. راه خود را به خداوند بسپار، و بر او توکل کن، که او عمل خواهد کرد. او پارساییِ تو را همچون نور، تابان خواهد ساخت، و حقانیت تو را، چون آفتابِ نیمروز. در حضور خداوند آرام باش، و صبورانه انتظار او را بکش! به سبب آنان که در راههای خویش کامرانند، و نقشههای پلید خود را به اجرا درمیآورند، خویشتن را مکدر مساز! از خشم بازایست و غضب را ترک نما! خویشتن را مکدر مساز، که جز به شرارت نمیانجامد. زیرا که بدکاران منقطع خواهند شد، اما منتظران خداوند زمین را به میراث خواهند برد. پس از اندک زمانی، دیگر شریری نخواهد بود؛ و هرچند او را بجویی، یافت نخواهد شد. اما حلیمان وارث زمین خواهند شد، و از فراوانی سلامتی لذت خواهند برد. شریران بر پارسایان دسیسه میکنند و بر ایشان دندان به هم میسایند؛ اما خداوند بر شریران میخندد، زیرا میبیند که روز ایشان فرا میرسد. بدکاران شمشیر از نیام برمیآورند و کمان را برمیکشند، تا فقیران و نیازمندان را به زیر افکنند و راستروان را از دم تیغ بگذرانند. اما شمشیرهای آنها به قلب خودشان فرو خواهد رفت، و کمانهایشان خواهد شکست. اندک داراییِ یک پارسا بهتر است از ثروت شریرانِ بیشمار؛ زیرا بازوی شریران خواهد شکست، اما خداوند پشتیبان پارسایان است. خداوند از روزهای راستان آگاه است، و میراث ایشان جاودانه خواهد بود. اما شریران هلاک خواهند شد، و دشمنان خداوند همچون زیبایی چمنزارها محو خواهند گردید، آری، همچون دود محو خواهند شد. آنان در زمان بلا سرافکنده نخواهند شد؛ و در زمان قحطی سیر خواهند گشت. شریر قرض میگیرد و بازپس نمیدهد، اما پارسا با گشادهدستی میبخشد؛ آنان که خداوند برکتشان دهد، زمین را به میراث خواهند برد، ولی کسانی که لعنتشان کند، منقطع خواهند شد. اگر خداوند راه کسی را خوش بدارد، گامهایش را استوار میسازد؛ هرچند بیفتد، نقشِ بر زمین نخواهد شد، زیرا خداوند دستش را میگیرد. من جوان بودم و اینک سالخوردهام، با این همه، هرگز پارسایی را ندیدهام که وانهاده شده باشد و نه فرزندانش را که گدای نان شوند. همواره گشادهدست است و قرضدهنده، و فرزندانش مایۀ برکتند. از بدی روی بگردان و نیکویی کن؛ آنگاه تا به ابد سکونت خواهی یافت. زیرا خداوند عدالت را دوست میدارد و سرسپردگان خود را ترک نخواهد کرد. آنان تا به ابد محفوظ خواهند بود، اما نسل شریران منقطع خواهند شد. پارسایان زمین را به میراث خواهند برد و تا به ابد در آن سکونت خواهند کرد. دهان پارسا حکمت را بیان میکند، و زبانش به عدالت سخن میگوید. شریعتِ خدایش در دل اوست، و پاهایش نمیلغزد. شریر به کمین پارسا مینشیند، و قصد جان او دارد؛ اما خداوند او را به دست وی وانمیگذارد، و چون به محاکمه کشیده شود، نخواهد گذاشت محکوم گردد. منتظر خداوند باش و طریق او را نگاه دار، که تو را به وراثت زمین سرافراز خواهد ساخت، و چون شریران منقطع شوند، به چشم خواهی دید. مردی شریر و ستمگر دیدم، که چون درختِ سرسبزِ بومی قد میافراشت، مردِ بیعیب را ببین و مردِ صالح را بنگر! زیرا سرانجامِ آن مرد، سلامتی خواهد بود. اما چه زود درگذشت و اثری از او بر جای نماند؛ و هر چه او را جُستم، یافت نشد. اما عاصیان جملگی هلاک خواهند شد، و شریران را سرانجامی نخواهد بود. نجات پارسایان از خداوند میرسد؛ اوست قلعۀ ایشان در زمان تنگی. خداوند ایشان را یاری میدهد و میرهاند؛ ایشان را از چنگ شریران رهایی میبخشد و نجات میدهد، زیرا که در او پناه میجویند.
تثنیه ۷:۱-۱۱
«چون یهوه خدایت تو را به سرزمینی که برای تصرفش به آنجا میروی درآورَد، و اقوام بسیار را از برابر تو برانَد، یعنی حیتّیان، جِرجاشیان، اَموریان، کنعانیان، فِرِزّیان، حِویان و یِبوسیان را که هفت قوم بزرگتر و نیرومندتر از تو هستند، و چون یهوه خدایت آنها را به دستِ تو تسلیم کند تا مغلوبشان سازی، ایشان را به نابودی کامل بسپار و با ایشان پیمان مبند و بر ایشان رحم مکن. با ایشان وصلت منما؛ دخترت را به پسر ایشان مده و دختر ایشان را برای پسرت مگیر. زیرا فرزندانت را از پیرویِ من منحرف خواهند کرد تا خدایانِ غیر را عبادت کنند. آنگاه خشم خداوند بر شما افروخته شده، شما را بهسرعت نابود خواهد ساخت. بلکه با ایشان چنین کنید: مذبحهایشان را در هم بشکنید، ستونهایشان را خُرد نمایید، اَشیرَههای ایشان را قطع کنید، و بتهای تراشیدۀ ایشان را به آتش بسوزانید. «زیرا شما برای یهوه خدایتان قومی مقدسید. او از میان تمامی قومهای روی زمین، شما را برگزیده است تا قومی که گنج اوست باشید. خداوند از این رو دل در شما نبست و شما را برنگزید که از دیگر قومها کثیرتر بودید، زیرا شما از همۀ قومها کمشمارتر بودید؛ بلکه از آن رو که خداوند شما را دوست میداشت و میخواست سوگندی را که برای پدرانتان خورده بود، به جای آورد. پس خداوند شما را با دستی نیرومند بیرون آورد و از خانۀ بندگی و از چنگِ فرعون پادشاه مصر، فدیه کرد. پس بدانید که یهوه خدای شما، اوست خدا، خدای امین که عهد و محبت خود را با آنان که او را دوست میدارند و فرمانهایش را به جا میآورند، تا هزار پشت نگاه میدارد، ولی آنان را که از او نفرت کنند سزا داده، هلاک میکند. آری، او تأخیر نخواهد کرد بلکه هر که را که از او نفرت کند، سزا خواهد داد. پس فرمانها و فرایض و قوانینی را که من امروز به شما حکم میکنم، بهدقّت نگاه دارید.