ایام صعود تا پنتیکاست
یکشنبهٔ پس از روز صعود
ما غربیان بهتر است اندک آزاری را که بهخاطر ایمان تجربه میکنیم، جفا نشماریم، زیرا جفادیدن امر کاملاً متفاوتی است. با این همه، آزاردیدن ممکن است باعث شود که بهشدت به منشأ شَرّ فکر کنیم. پطرس شیطان را به شیری گرسنه تشبیه میکند که قصد دریدن هر چیزی را دارد، مخصوصاً ما را. این تصویری زنده است که ما در آیین آرامشبخش دعای شب، بهخوبی با آن کنار آمدهایم، اما پطرس بسیار شفاف سخن میگوید. خوانندگان او شرایط دشواری دارند، ولی دشمن واقعی آزارگرانی نیستند که در میاناند، بلکه شیر پشت سر آنان است، یعنی شیطان. به همین دلیل است که او در نامهاش اصرار دارد که باید با غیرمسیحیان محترمانه رفتار کنیم، مطیع قدرتها باشیم، رفتارمان فروتنانه و صبورانه باشد و از این قبیل. دشمن واقعی را بشناسید و «در ایمان راسخ باشید و در برابر او بایستید» (۵:۹)، اما با همه مهربان و مسیحگونه بمانید.
خوانندگان امروزی بهناچار از خود میپرسند چه چیزی آنان را وا میدارد که از شیطان صحبت کنند. سی. اس. لوئیس بر این نکته تأکید داشت که باید از افراط و تفریط بپرهیزیم. از یکسو، ردکردن وجود شیطان، چون نمیتوانیم به کوتولهٔ مضحکی با شاخ و لباس قرمز چسبان اعتقاد داشته باشیم و از سوی دیگر، مجذوب فکر شیطان شدن، چنانکه او را زیر هر سنگی مشغول کار ببینیم. برای بیشتر ما تجسم شیطان آنقدر اهمیت ندارد که جدی گرفتن شرارت و مقاومت راسخ در برابر آن در ایمانمان مهم است. شاید حتی مهمتر این باشد که بهجای اینکه بپرسیم این بدبختی از کجا آمد، بپرسیم: این واقعه مرا به انجام چه کاری وا میدارد که قبلاً نمیتوانستم بکنم؟