در کتاب ارمیا اشارات اندکی به دل انسان شده است. اکثر این اشارات حالتی ناخوشایند دارند، خصوصاً این اشاره: «دل از همه چیز فریبندهتر است، و بسیار بیمار؛ کیست که آن را بشناسد؟» (ارمیا ۱۷:۹). در تفکر کتابمقدسی، دل فقط جایگاه احساسات و عواطف نبود، بلکه جایگاه اراده نیز: دل همانطور که میداند و اراده میکند، احساس نیز میکند. وقتی میآموزیم که «گناه یهودا به قلم آهنین نگاشته شده، و به نوک الماس بر لوح دلشان… حک شده» (ارمیا ۱۷:۱)، پی میبریم که بهمنظور اعادهٔ سلامتی به دل، نیاز به عمل مهمی بر روی قلب انسان است.
در آیات امروز، با برنامهٔ درمان آشنا میشویم. این برنامه چیزی جز عهدی تازه نیست. بهجای شریعتی که بر لوحهای سنگی حک شده باشد، روشی بسیار ظریفتر ارائه شده است. شریعت و احکام الهی با مهارت کامل، بر دل هریک از افراد قوم خدا نگاشته خواهد شد. در نتیجهٔ این عمل، ایشان همگی خدا را خواهند «شناخت». این کلمه بیانگر شناختی صمیمی و شخصی میان دو طرف عهد است که خود را بهطور کامل به یکدیگر در این رابطه متعهد میسازند.
امروز صبح، دل شما چه حالتی داشت: مستحکم یا شکننده؟ نرم یا سخت؟ گاه دشوار بتوان بهیاد آورد که خدا شریعت محبت خود را بر دلهای ما نگاشته، اما حتی بهیاد آوردن آن، میتواند آن را نرم سازد. قدیسْ ایرِنیوس، از پدران کلیسای اولیه، در جلد چهارم از کتابش به نام «علیه بدعتها»، چنین اندرز میدهد: «دل خود را با حالتی نرم و انعطافپذیر به او تقدیم کنید… مبادا آثار انگشتانش را از دست بدهید.»