نان روزانه

کلام امروز: لوقا ۱: ۲۶-۲۷ | مطالعهٔ کتاب مقدس: لوقا ۱: ۲۶-۳۸

لطف عظیم خدا

«جبرائیل فرشته از جانب خدا به شهری در جلیل فرستاده شد که ناصره نام داشت، تا نزد باکره‌ای مریم نام برود. مریم نامزد مردی بود، یوسف نام، از خاندان داوود.»

لوقا ۱: ۲۶-۲۷

بعد از گذشت حدود ۴۰۰ سال از زمان آخرین نبوت در عهد‌عتیق، با اعلام وقوع نبوت ملاکی به زکریا پدر یحیی، بار دیگر خدا با کلام خود وارد صحنۀ زندگی روزمرۀ قوم خودش می‌شود (ملاکی ۴: ۵ و ۶). اما در واقع، این خبر پیش‌درآمد اعلام وقوع عظیم‌ترین واقعۀ تاریخ به دختری خداترس بود که در شُرف ازدواج با مردی به ‌نام یوسف بود. ظهور ناگهانی جبرائیل و اعلام لطف خدا آن‌قدر فی‌البداهه و غیرمنتظره بود که ترس و حیرت تمامی وجود مریم را فرا گرفت، اما با شرح بیشتر ماجرا توسط فرشته، مریم دریافت که چه نقش بزرگی در تغییر سرنوشت قوم خدا بر عهدۀ او نهاده شده است؛ چرا که در گفت‌وگوی کوتاه جبرائیل با او حقایقی بیان شد که از عظمت این رویداد الهی پرده برداشت.

اولین حقیقت، تعیین نام پسری است که مریم به او آبستن خواهد شد: عیسی، نجات دهنده! زیرا زمان سکوت خدا به پایان رسیده و برای انجام مقصود خویش، بار دگر به شکلی کاملاً متفاوت به میان قوم خود خواهد آمد.

از لحن بیان جبرائیل، مریم در می‌یابد که آبستن شدن او واقعه‌ای مربوط به آینده نیست و زمان وقوع آن هم‌اکنون است. اما چگونه چنین چیزی ممکن است؟ او که تاکنون با هیچ مردی، حتی نامزدش یوسف، همبستر نشده است؟ پاسخ فرشته به مریم از عظمت هرچه بیشتر این واقعه پرده بر می‌دارد. این مولود، تنها عنوان پسر خدای متعال را بر خود نخواهد داشت، بلکه او به‌راستی پسر خدای متعال است؛ چراکه هیچ مردی نقشی در این لقاح مقدس نداشته و خدای متعال مستقیماً توسط روح قدوس خویش چنین امری را ممکن خواهد ساخت. از‌این‌رو، نوزادی که مریم به‌دنیا خواهد آورد، پسر خداست و صرف‌نظر از هر مخالفتی پسر خدا نیز خوانده خواهد شد. بدین ترتیب، مریم منظور فرشته را از اینکه گفته بود پادشاهی این طفل پایانی نخواهد داشت را به‌درستی درک می‌کند. طفلی که در رحم او رشد خواهد کرد، همان مسیحا و پادشاه موعود اسرائیل است که او و بسیاری دیگر در اسرائیل انتظار ظهورش را می‌کشند؛ پادشاهی که پایانی برای سلطنتش وجود ندارد. لذا، مریم قبول این لطف عظیم خدا را با تمام وجود خویش پذیرا می‌شود.

مطالعهٔ کتاب مقدس

لوقا ۱: ۲۶-۲۷

«جبرائیل فرشته از جانب خدا به شهری در جلیل فرستاده شد که ناصره نام داشت، تا نزد باکره‌ای مریم نام برود. مریم نامزد مردی بود، یوسف نام، از خاندان داوود.»

لوقا ۱: ۲۶-۳۸

پیشگویی تولد عیسی
۲۶در ماه ششم، جبرائیل فرشته از جانب خدا به شهری در جلیل فرستاده شد که ناصره نام داشت، ۲۷تا نزد باکره‌ای مریم نام برود. مریم نامزد مردی بود، یوسف نام، از خاندان داوود. ۲۸فرشته نزد او رفت و گفت: «سلام بر تو، ای که مورد لطف قرار گرفته‌ای. خداوند با توست.» ۲۹مریم با شنیدن سخنان او پریشان شد و با خود اندیشید که این چگونه سلامی است. ۳۰امّا فرشته وی را گفت: «ای مریم، مترس! لطف خدا شامل حال تو شده است. ۳۱اینک آبستن شده، پسری خواهی زایید و نامش را عیسی خواهی نهاد. ۳۲او بزرگ خواهد بود و پسر خدای متعال خوانده خواهد شد. خداوندْ خدا تخت پادشاهی پدرش داوود را به او عطا خواهد فرمود. ۳۳او تا ابد بر خاندان یعقوب سلطنت خواهد کرد و پادشاهی او را هرگز زوالی نخواهد بود.» ۳۴مریم از فرشته پرسید: «این چگونه ممکن است، زیرا من با مردی نبوده‌ام؟» ۳۵فرشته پاسخ داد: «روح‌القدس بر تو خواهد آمد و قدرت خدای متعال بر تو سایه خواهد افکند. از این رو، آن مولودْ مقدّس و پسر خدا خوانده خواهد شد. ۳۶اینک اِلیزابِت نیز که از خویشان توست، در سن پیری آبستن است و پسری در راه دارد. آری، او که می‌گویند نازاست، در ششمین ماهِ آبستنی است. ۳۷زیرا نزد خدا هیچ امری ناممکن نیست!» ۳۸مریم گفت: «کنیزِ خداوندم. آنچه دربارۀ من گفتی، بشود.» آنگاه فرشته از نزد او رفت.

دیدگاه شما در مورد این مطلب:
این دیدگاه به‌طور خصوصی برای ما فرستاده می‌شود. بنابراین، مشخصات شما «کاملاً» محفوظ است.