در دعای مخصوص عشاء ربانی گفته میشود: «در آن شب، پیش از آنکه بمیرد، با یارانش شام خورد». حقیقت البته این است که وقتی عیسی بر سر سفره نشست، تمام کسانی که همراهش بودند، یار او به شمار نمیآمدند. مرقس دائماً در مورد خطر، خشم و خصومت یادآوری میکند. عیسی قبلاً به منظور تدفینش تدهین شده بود. وقتی به این مرحله از انجیل میرسیم، شروع میکنیم به تفکر دربارۀ مرگش. تدارک دقیق برای برگزاری عید پسخ، توجه ما را به این واقعیت جلب میکند که عیسی و پیروانش میدانستند که تحت نظر هستند. ماجرای دنبال کردن مردی با کوزۀ آب شگردی بود برای پیدا کردن راه به خانهای امن.
سپس، بر سر سفره، نبوت مربوط به خیانت را میشنویم، و این خائن کسی نیست جز «یکی از شما که با من غذا میخورد». ما باید علائمی را که مرقس میفرستد، یک به یک برچینیم، اینکه میگوید: عیسی مورد مخالفت و نفرت قرار داشت و اینکه به او خیانت خواهد شد. مرقس انجیل را در همان آیۀ اول، با گفتن این حقیقت آغاز میکند که این شخص، مسیح است، پسر خدا. اکنون پی میبریم که وقتی خدا در میان ما زندگی میکند، قادر نیستیم حضورش را تحمل کنیم و او را به قتل میرسانیم.
حتی مراسم عشاء ربانی، وقتی در این شام شرکت میکنیم و اتحاد خود را با مسیح و با یکدیگر جشن میگیریم، خطر خیانت را یادآوری میکند و به ما میگوید که این بدنْ پاره شد و این خونْ ریخته شد. این شام همان جایی است که مشارکت آغاز میگردد. کل اتحاد ما در اینجا شروع میشود. لازم است به یاد داشته باشیم که اتحاد را باید از طریق نبرد و پیکاری سخت، از میانۀ خیانت و نفرت و خشونت به دست آورد. عشاء ربانی آسان به دست نیامده است.