دعوت به تقدس
شما میدانید که او ظهور کرد تا گناهان را از میان بردارد.
یوحنا ۳: ۵
شادی کریسمس ثمر چندانی نخواهد داشت، اگر به مقصود نهایی از تجسم پسر خدا بی توجهی نشان دهیم. آنچه که حقیقتاً کریسمس را واقعهای استثنایی و بی نظیر میسازد، در انسان شدن پسر خدا و تولد او در آخوری حقیر خلاصه نمیشود بلکه، او انسان شد تا گناهان ما را از میان بردارد. پرداخت این بهای بس سنگین توسط او، سبب شده است که ما ضمن شادی در تولد او، به سپاسگزاری از کار بی همتایی بپردازیم که خود هیچگاه قادر به انجام آن نبودیم. اینگونه است که پذیرش عیسی منجر به تولد دوبارۀ ما میشود، لیکن اینبار تولد از خدا و برای خدا خواهد بود. لذا، یوحنا ما را دعوت میکند که در پاسخ به کار عظیم خدا عکسالعملی مناسب از خود نشان دهیم. به عبارت دیگر، برخوردی سطحی با یک چنین واقعۀ عظیمی نداشته باشیم، تا بخشش گناهان ما توسط عیسی، در هیچ برههای از زندگی ما امری پیش پا افتاده و عادی جلوه نکند، و گناه دگر بار سلطۀ خود را در زندگی ما باز نیابد. یوحنا به خوبی آگاه است که به دلیل ناتوانی ذاتی انسان، هنوز هم ما به دام گناه گرفتار میآئیم، چرا که در فصل ۲ همین نامه، اعلام میکند: “اگر کسی گناه کرد، شفیعی نزد پدر داریم، یعنی عیسی مسیح پارسا.” اما، او همچنین اصرار میورزد که گناه را جدی بگیریم، زیرا هر گناهی به هر اندازه کوچک و بی اهمیت، در اصل مخالفت با خدا و همراهی با شیطان است. در زندگی یک مسیحی هیچگاه نباید گناه به شکل الگویی دائمی در آید، و هیچگاه نباید جدی و مرگبار بودن آن ذرهای در اذهان ما کاهش یابد، چرا که در آنصورت مقاومت ما بر علیه آن شکسته شده، دیگر لزوم بازگشت و تغییر رفتار (توبه) برایمان ضروری نمینماید.
به یقین نه تنها برکت اینگونه مقاومت با گناه و جدی گرفتن آن نصیب خود ما میشود، بلکه جامعۀ اطراف ما نیز از تاثیرات مثبت آن بهره خواهد برد، حتی اگر جامعه نسبت به حقیقت پیام انجیل بیدار نباشد. بویژه که دوری از گناه همیشه با افزایش محبت ما به خدا و دیگران همراه است. از اینرو یوحنا بیان میکند: “آنکه پارسایانه عمل نمیکند از خدا نیست.”، و ادامه میدهد “آنکه به برادر خود محبت نمیکند” نیز در واقع از خدا نیست.