مزمور ۱۴:۲۵
سر خدا با ترسندگان اوست و عهد او تا ایشان را تعلیم دهد.
لونگ سینگ
کلیسای رنج دیده کلیسایی است که پیوسته در دعاست. مسیحیان جفا دیده زیاد دعا میکنند. وقتی زمان دعا کردن میرسد، بیشتر در نقش رهبری دعا ظاهر میشوند؛ زیرا دعاهای ایشان قدرتمندتر و متمرکزتر از دعاهای خیل کثیری است که در جهان «آزاد» زندگی میکنند. بارها شده که وقتی به دعاهای ایشان گوش میکنم، عمیقاً تحت تأثیر قرار میگیرم. شاید عجیب بهنظر برسد که معمولاً وقتی آنها در حال دعا هستند، محو تماشایشان میشوم. هر بار احساسم این بوده که آنان آنقدر به خدا نزدیکند که میتوانند او را با دستان خود لمس نمایند. این دعاها بدون لفاظی و سخن پردازی، عاری از خجالت و بدون گشتن به دنبال جملات بوده است. دعاهایی سرشار از آگاهی ژرف نسبت به بودن در حضور خدای زنده و قدوس. مشخصه دعاهای این گونه افراد صداقت و سادگی و… اشکهاست. نه از سر احساسات، زیرا کلیسای زیر جفا خیلی وقت پیش آموخته که احساسات خود را کنترل و مهار نماید. این اشکها ناشی از آگاهی از ضعف و گناهکار بودن در پیشگاه خداست. آیا این دلیل قدرتمند بودن دعاهای ایشان است؟ با این وجود این خدای قدوس را «پدر ما» میشناسند و طرف خطاب قرار میدهند. دوستی حقیقی با خدا در اثر تماس صمیمانه با او، آن قدوس… پدر ما، بهوجود میآید. «ای سرور ما، دعا کردن را به ما بیاموز.» (لوقا ۱:۱۱)