رومیان ۱۴: ۸
گر زندگی میکنیم، برای خداوند است و اگر میمیریم، آن نیز برای خداوند است. پس خواه زندگی کنیم، خواه بمیریم، از آن خداوندیم
لونگ سینگ
برادرِ سینگ رهبر یک گروه کمونیستی بود که در همان منطقه محل سکونت سینگ فعالیت میکرد. او از ایمان آوردن سینگ به مسیح و به ویژه از اینکه سینگ به «تبلیغات مسیحی ادامه میداد به شدت خشمگین بود. از این رو تصمیم گرفت با سینگ دیداری داشته باشد تا به وی هشدار دهد که دست از فعالیتهای بشارتی خویش بردارد. او به سینگ گفته بود: «من نمیتوانم جلوی اعتقاد تو را به دین بگیرم، اما به تو هشدار میدهم که درباره آن با کسی حرف نزنی. اگر به تبلیغ ادامه بدهی، عواقب بدی در انتظارت خواهد بود». عصر آن روز سینگ و همسرش درباره مسأله بهوجود آمده به بحث پرداختند. آنها میدانستند که اگر به بشارت انجیل و شهادت دادن درباره مسیح ادامه بدهند، عواقب این کار دامنگیرشان خواهد شد. پس آیا باید تصمیم میگرفتند که ایمان خود را در دل خویش مخفی نگاه دارند؟ گفتگوی آنها زیاد به درازا نکشید. ایشان تصمیم خود را گرفتند. «اگر زندگی میکنیم، برای خداوند است و اگر میمیریم، آن نیز برای خداوند است». پس از مدتی دعا کردن به بحث خاتمه دادند و در پی دعا سرود محبوبشان را خواندند: «تصمیم گرفتم در پیاش روم، در پی عیسی هر روزه». وقتی برادرِ سینگ از تصمیم آنها مبنی بر ادامه» خدمت بشارتیشان آگاه شد، دوباره به خانهشان آمد، اما این بار تعدادی سرباز کمونیست هم همراه خود آورده بود. آنها لونگ سینگ و همسرش بونماه را دستگیر کردند و به میان جنگل بردند و دیگر هیچ وقت آن دو بازنگشتند. «خواه زندگی کنیم، خواه بمیریم، از آن خداوندیم». «تا پای جان وفادار بمان که من تاج حیات را به تو خواهم بخشید» (مکاشفه ۱۰:۲). «آفرین، ای خادم نیکو و امین!… بیا و در شادی ارباب خود شریک شو» (متی ۲۱:۲۵).