عبرانیان ۲:۱۲
بیایید) چشمان خود را بر قهرمان و مظهر کامل ایمان یعنی عیسی بدوزیم که به خاطر آن خوشی که پیش رو داشت، صلیب را تحمل کرد و ننگ آن را ناچیز شمرد و اکنون بر جانب راست تخت خدا نشسته است.
قصان خلف
وقتی خودمان در رنجیم یا دیگران را در رنج میبینیم، فریادی از اعماق وجودمان بلند میشود که: «پس خدا کجاست؟» به ویژه زمانی که این درد و رنجها سالها به طول انجامد. آنوقت است که روحیۀ خود را میبازیم و دلسرد میشویم. شروع به زیر سؤال بردن اساسیترین صفات خدا میکنیم: محبتش، حکمتش و وفاداریاش را زیر سؤال میبریم و از همه بدتر اینکه واقعیت وجود خدا را زیر سؤال میبریم. من مطمئنم که بسیاری از مردم، حتی مسیحیان، وقتی پس از سالها دعا کردن هیچ جوابی نگرفتهاند، دچار چنین تردیدها شدهاند.
در این گونه شرایط چگونه میتوانیم ایمانمان را حفظ کنیم؟ عمق ایمان ما به اندازۀ عمق باورمان به صلیب است. گرایش مردم بیشتر بر این است که در مواقع بحرانی و در بحبوحۀ رنجها به آسمان نگاه کنند و بگویند: «خدایا پس تو کجایی؟» آنها احساس میکنند که خدا در آسمان بر تخت سلطنت خویش، در مکانی دوردست؛ بی توجه به ما نشسته است. آنانی که صلیب را مرکز الهیات خود قرار دادهاند، برای استمداد به آن دوردستها در آسمان خیره نمیشوند، بلکه به عیسای مصلوب شده بر روی زمین، بر تپۀ جلجتا مینگرند و در توفان دردها و مشکلاتشان، از مشاهدۀ رنجهای وی دلهایشان شفا مییابد.