اعمال رسولان ۲۵:۱۶
نزدیک نیمهشب، پولس و سیلاس مشغول دعا بودند و سرودخوانان خدا را ستایش میکردند و دیگر زندانیان نیز بدیشان گوش فرامیدادند.
پولس
پولس و همکارانش تازه وارد اروپا شده بودند که به زندان افتادند؛ زیرا آنان زن بیچارهای را از ارواح شریر رهایی بخشیده، اربابانش را از کسب درآمدی هنگفت از راه پیشگوییهای آن زن محروم ساخته و سخت دلخور نموده بودند. آنان بهجای قدردانی از اینکه آن زن میتوانست از آن پس زندگی طبیعی داشته باشد، عَلَم مخالفت برافراشتند. سپس پولس و سیلاس را پس از عریانکردن و چوب و تازیانهزدن به زندان افکندند. آنان در حالی که پشتشان خونآلود و پاهایشان محکم در غل و زنجیر بود، گوشهای نشسته بودند.
با این حال، پولس و سیلاس با همه دلایلی که برای گلایهکردن داشتند، زندان را به کلیسا مبدل نمودند. انجیل را به سایر زندانیان موعظه کردند و ایشان مجبور بودند بشنوند، چون نمیتوانستند از «کلیسا» خارج شوند. پولس گروهی شنونده دربند داشت. آنها موعظه کردند، دعا نمودند و سرودهایی برای جلال خدا سُراییدند. ایشان موقعیتی بد را به فرصتی خوب تبدیل نمودند.
نکته جالب توجه اینجاست که این امر حتی امروز نیز اتفاق میافتد. زندانیان مسیحی به ایمان خود شهادت میدهند. این کار محتاج شجاعت و ایمان است که از جانب خداوند میآید، درست مانند تجربه پولس و سیلاس. زندانیان ایمان آوردند. زمین لرزه شد، دیوارها شکافته شد و درها باز شدند، اما هیچ یک از زندانیان از فرصت بهدستآمده برای فرار استفاده نکرد. همچنان نشسته بودند و به پیغام پولس گوش میدادند که پیام آزادی حقیقی بود و آنان را مثل صاعقهزدهها در جا خشک کرده بود. در هر شرایطی میتوان به خدا وفادار ماند، چراکه او برایتاب آوردن قوت میبخشد. برای زندانیان مسیحیای که میشناسید، بههمراه شکرگزاری دعا کنید. خدا میتواند آنان را هم در اجابت دعاهای شما بهکار ببرد.