در قسمت اول، گفتیم که چگونه افراد میتوانند به شخص قربانی خشونت خانگی کمک نمایند و مهمترین قدم برای کمک را آگاهی به عملکرد پنج حوزه در انسان عنوان کردیم. در این قسمت، دربارهٔ چگونگی کمک به قربانیان، پس از داشتن این آگاهی، صحبت میکنیم.
چگونه به قربانیان کمک کنیم؟
همانطور که ذکر شد، قربانیان خشونت خانگی از لحاظ فکری، احساسی، رفتاری و حتی در ارتباطشان با خدا در جایگاه بسیار حساسی بهسر میبرند. اگر شخصی بخواهد و بتواند به قربانیان خشونت خانگی کمک کند، بسیار مهم است که حداقل شناختی از پنج حوزهٔ شخصیت داشته باشد. قدمهایی که در این رابطه میتوان برداشت عبارتند از:
- در یک برگه این پنج ناحیه را بنویسد.
- شخص با توجه به شناختی که از فرد قربانی دارد آن برگه را پر کند. اگر شناخت کافی از او ندارد، باید سعی کند وقت بیشتری را با او بگذراند تا بتواند به شناخت نسبی از او در رابطه با احساسات و افکارش دست پیدا کند.
- کمککننده باید خوب به حرفهای قربانی گوش کند و مراقب باشد که او را سرزنش نکرده و مقصر نداند.
- کمککننده به قربانی اطمینان خاطر دهد که میداند صحبت دربارهٔ خشونت خانگی سخت است. کمککننده به قربانی بگوید که ارادهٔ او قوی است؛ زیرا توانسته با وی دربارهٔ تجربیات تلخ خود صحبت کند.
- کمککننده به قربانی زمان صحبت بدهد، اما او را مجبور نکند.
- کمککننده به قربانی اطمینان خاطر دهد که وضعیت ترسناک و دشوار وی را درک میکند.
- کمککننده به قربانی بگوید که برخلاف آنچه که عامل خشونت محسوب میشود، هیچکس مستحق آن نیست که تهدید شود یا مورد ضربوشتم قرار گیرد.
- یک شبان، دوست یا همراه، میتواند قربانی را پشتیبانی و تشویق کند تا احساسات خود را ابراز کند، اما این تصمیم باید به خود قربانی واگذار شود.
- به قربانی نباید گفته شود که رابطه را ترک کند. برای این کار آمادگی لازم است. این تصمیمی است که خودش باید بگیرد. کلیسا و خادمین آماده باشند تا بهمحض اینکه جان قربانی و فرزندانش به خطر افتاد و او مایل به ترک خانه بود، او را به محیط امنی انتقال داده، مکان امن قربانی و فرزندانش را به هیچ عنوان به همسر او و دیگران نگویند.
- از قربانی پرسیده شود که آیا آسیب فیزیکی دیده است یا نه. اگر آسیب دیده است، کمککننده به او پیشنهاد دهد که با هم به بیمارستان یا به مطب دکتر بروند.
- اگر قربانی تصمیم گرفت که خشونت خانگی را به پلیس گزارش دهد، کمککننده میتواند به او کمک کند تا این کار را انجام دهد.
- در صورت نیاز، کمککننده اطلاعات سازمانهایی که به قربانیان خشونت خانگی کمک میکنند را در اختیار داشته باشد.
چگونه باید با قربانی خشونت خانگی صحبت کرد؟
معمولاً وقتی با فردی در مورد شرایط سخت زندگیاش صحبت میشود، تمرکز بیشتر بر اتفاقات و حوادث است تا بر خود شخص. بنابراین، باید سعی کرد تا تمرکز بیشتر بر فرد گذاشته شود، مگر اینکه اتفاق یا حادثهٔ جدیدی رخ داده باشد و شخص قربانی بخواهد در مورد آن صحبت کند. شخص کمککننده میتواند کارهای زسر را انجام دهد:
- اجازه دهد که قربانی در مورد زندگیاش صحبت کند و اتفاقات جدید و قدیم را با وی در میان بگذارد. سعی شود که تمرکز در ساعتها یا جلسههای آینده، تنها بر تعریف اتفاقات و حوادث نباشد.
- به مرور بر خود شخص و احساساتش تمرکز کند. بهعنوان مثال، وقتی او میگوید: «دیگه خسته شدم، دیگه بریدم»، در واقع آن فرد احساساتش را به شنونده انتقال میدهد. از این کلمات نباید بهسادگی گذشت. این احساسات میتوانند دری باشند که قربانی از طریق آن در مورد آنچه که در درونش میگذرد، بیشتر با کمک کننده صحبت کند. مثلاً، کمککننده میتواند به قربانی بگوید: «شنیدم که گفتی خستهای، این رو میتونم توی صورتت ببینم، کمی در مورد خستگیهات باهام صحبت کن.» یا اینکه: «شنیدم گفتی که بریدی، یعنی طاقتت تموم شده. حق داری، شرایطت خیلی سخته. برام بیشتر بگو، وقتی که میگی طاقتت تموم شده، چه افکاری تو ذهنت چرخ میزنه؟»
این نوع سؤالها سبب میشوند که قربانی بتواند بر خودش تمرکز کرده، احساسات و افکارش را بشناسد. هر چقدر این شناخت بیشتر باشد، قربانی راحتتر میتواند برای ایجاد تغییر در زندگیاش قدم بردارد. این روند شاید کمی طولانی باشد، اما بسیار باارزش است. همانطور که در بالا اشاره شد، اگر در همان ساعات یا جلسات اولیه کمککننده بخواهد فرد را متقاعد کند که برای کمکگرفتن و خارجشدن از چرخهٔ خشونت قدمی بردارد، قربانی به احتمال زیاد یا فرار خواهد کرد یا تمایل نشان نخواهد داد، اما روند شناخت درونی به او کمک میکند که به مرور بتواند قدم درستی بردارد.
در بخش سوم، به نقش و اهمیت گوشدادن همچنین، نحوهٔ راهنمایی و دادن راهکار صحبت خواهیم کرد.