هر چه بیشتر با خدا راه برویم، بهتر میتوانیم پاسخهای او به دعا و نیز نحوهٔ عملکرد خدا را درک کنیم. بهعنوان مثال یاد میگیریم که صدای خدا را در شرایط مختلف زندگی، یا در افکار درونی خود و یا در تعامل با دیگران بشنویم. با گذشت زمان، یاد میگیریم که عملکردن بر خلاف ارادهٔ خدا، پس از آنکه ارادهٔ او را در شرایط مختلف واقعاً فهمیده باشیم، روش درست و مناسبی نیست. گاهی اوقات، انجامدادن ارادهٔ خدا، مستلزم تغییردادن اراده و خواست خودمان است و این امر یک چالش واقعی است. ما میتوانیم به هر راهی که دوست داریم برویم، اما اگر میدانیم که طریقهای خدا به برکات بزرگ منتهی میشود پس چرا مسیری را انتخاب کنیم که او برای ما در نظر نگرفته است؟ چقدر آرزو کردهایم که ای کاش میشد انتهای راه را ببینیم، لیکن همیشه یک پیچوخم در جاده وجود دارد که جلوی دید ما را میگیرد. آیا هیچوقت با پریسکوپ (دوربین زیردریایی) بازی کردهاید؟ با این وسیله سعی میکنیم اطراف هر چیزی را ببینیم و جاهایی را که قبلاً نمیشد دید، بررسی کنیم. دعا بهنوعی مثل پریسکوپ عمل میکند و اجازه میدهد تا آنچه را که نمیتوانستیم در وجود خودمان ببینیم اکنون مشاهده کنیم. صبور باشید، اصرار کنید و به این طریق ایمان شما رشد میکند.
قبل از آنکه خدا ما را به جلو براند، لازم است خودمان حرکت کنیم. آیا هیچوقت احساس کردهاید قبل از آنکه خود را متعهد به انجام کاری کرده باشید، باید یکجا بنشینید و منتظر هدایت واضح و روشنی از خدا باشید؟ خدا میخواهد که شما کاری انجام دهید. گوش کنید تا بشنوید. اگر همیشه دعا کنیم و به صدای خدا گوش دهیم او نمیگذارد از مسیر خود منحرف شویم.
«به تمامی دل خود بر خداوند توکل نما و بر عقل خود تکیه مکن. در همهٔ راههای خود او را بشناس و او طریقهایت را راست خواهد گردانید.» (امثال ۵:۳- ۶)
بهترین روش برای دعا کدام است؟
آیا گاهی احساس کردهاید که نیاز شدیدی به دعا دارید، اما نمیتوانید کلمات مناسبی را برای بیان خواستههای قلبی خود پیدا کنید؟ شاید شما هم دعاهای پُرشور و زیبای بعضی افراد را در جمع ایمانداران شنیده باشید و به خود گفتهاید که هرگز نمیتوانید مثل آنها دعا کنید. واقعیت این است که نباید هم آنطور دعا کنید. هیچکس بهخاطر دعا به شما درجه یا رتبه نمیدهد. برخی فکر میکنند که اگر حین دعا، دستور زبان را به دقت رعایت نکنند خدا به آنها توجه نخواهد کرد. خدا رهنمودهای لازم را در اختیار ما میگذارد. اما دعا بر طبق یک روش خشک و تکراری معنای واقعی خود را از دست خواهد داد و خدا این موضوع را میداند.
اگرچه ممکن است شما هر چند وقت یک بار به همراه دیگران دعا کنید، اما دعای قلبی شما خصوصیترین گفتگوی شما با خداست. او خواستههای قلبی شما را میشنود و از تمام انگیزههای موجود در آن آگاه است، حتی قبل از آنکه شما جملات را در ذهن خود مرتب کنید. هر وقت خیلی ناراحت یا وحشتزده هستید و نمیتوانید دعا کنید کافی است که احساسات خود را متوجه خدا کنید. زمانهایی هست که روحالقدس دعاهای ما را مستقیماً به گوش خدا میرساند. پولس این موضوع را در رسالهٔ رومیان توضیح میدهد: «و روح نیز در ضعف ما به یاریمان میآید، زیرا نمیدانیم چگونه باید دعا کنیم، اما روح با نالههایی بیانناشدنی برای ما شفاعت میکند» (رومیان ۲۶:۸). بهیادداشتن این موضوع که دعا علاوه بر اینکه یک عمل است، بیانگر نگرش قلبی ما نیز هست، میتواند خیلی مفید باشد. آنطور که پولس در عهد جدید به مسیحیان خاطر نشان میکند چطور میتوانیم «پیوسته» دعا کنیم ؟ خدا توسط روحالقدس نیت قلبی ما را جستجو میکند و روح خدا تمایلات قلبی و دعاهای ما را مستقیماً به حضور خدا میبرد، این معنای کلمهٔ «شفاعت» است. چه کسی میتواند دوستداشتنیتر و نزدیکتر از خدای پدر به ما باشد که همیشه متوجه ماست؟
چه خواهد شد اگر پاسخ خدا «بله» یا «خیر» و یا «الان نه» باشد؟
صبر و تحمل، شاید مشکلترین قسمت در جریان دعاکردن باشد. میگویند شخصی در حین دعا میگفت: «خدایا به من صبر و شکیبایی بده و همین الان هم بده!» شاید ما پیش خودمان بخندیم، اما تا بهحال چند مرتبه خودمان مثل آن شخص دعا کردهایم؟ صبرکردن و انتظارکشیدن ساده نیست، اما هدفی را دنبال میکند و آن هدف این است که به ما قوت دهد تا بردبار و شکیبا باشیم. آیا منظور این است که بردباری هم یکی از آن خصوصیات است؟ اگرچه بعضی اوقات بهنظر میرسد که خدا هیچجا نیست، اما دلیلی وجود ندارد که به وعده او شک کنیم : «تو را وا نخواهم گذاشت و ترک نخواهم نمود» (یوشع ۵:۱).
اغلب مواقع ما خدا را بیش از چیزهای دیگر فراموش میکنیم. چه بسیار افرادی که مملو از احساس تلخی و طردشدگی از خدا رویگردان شدهاند، درحالیکه فقط لازم بود اندکی بیشتر منتظر خدا بمانند. آنچه را که نمیدانیم؛ واقعاً نمیدانیم. هوای مهآلود میتواند بهطور موقت قلهٔ کوه را بپوشاند، اما کوه هنوز هم همانجا ایستاده است. آیا شما در یک مسابقه دوومیدانی شرکت میکنید وقتی که ندانید خط پایان کجاست، حتی اگر هم فکر کنید که میتوانید جایزه را ببرید؟ اما اگر شخص دیگری قول بدهد که در تمام طول مسابقه دوشبهدوش شما حرکت کند و شما را تشویق نماید تا با هم به خط پایان برسید چطور؟ در آن صورت شرکت می کنید؟
خدا از ما انتظار دارد که مثل یک شرکت کننده در مسابقه زندگی کنیم. بعد از آنکه نویسنده رسالهٔ عبرانیان درمورد قهرمانان بزرگ ایمان صحبت میکند (عبرانیان ۱۱)، خاطرنشان میسازد که «پس چون چنین ابری عظیم از شاهدان را گرداگرد خود داریم بیایید هر بار اضافی و هر گناه را که آسان به دست و پای ما میپیچد از خود دور کنیم و با استقامت در مسابقهای که برای ما مقرر شده است بدویم» (۱:۱۲). زندگی یک کشمکش طولانی است. ما نمیتوانیم همهٔ جوابها را امروز بهدست بیاوریم. بههرحال نمیتوان همه چیز را یکجا داشت. زندگی لحظهبهلحظه سوی ما میآید و به همین دلیل باید دعاهای خود را به حضور خدا ببریم. یک نکته اصلی و مهمی که اغلب فراموش میکنیم، این است که چنانچه رابطهٔ ما با خدا شفاف نباشد دعای ما شنیده نخواهد شد. چطور میتوانیم از خدا توقع داشته باشیم که دعای ما را بشنود و پاسخ دهد درحالیکه میداند ما از کسی کینه به دل داریم و باید آن را از خود دور کنیم؟ «و قرضهای ما را ببخش چنانکه ما نیز قرضداران خود را میبخشیم» (متی ۱۲:۶). این موضوع دو جنبه دارد. ما باید با دیگران آشتی کنیم تا بتوانیم برکات خدا را تجربه نماییم (بخشی از این کار را میتوان در دعا انجام داد). عیسی نیز همین اصل را در موعظهٔ سر کوه توضیح داده است (متی ۲۳:۵- ۲۴). دعا در واقع حلقهٔ اتصال سریع ما به خالق است. از دید خدا دعا مثل نفسکشیدن برای زندگی ما ضرورت دارد.