سومین یکشنبهٔ عید رستاخیزکلماتی که در انجیلها بهکار رفتهاند، هرگز قادر نیستند حق مطلب را در مورد رستاخیز ادا کنند. نخستین روز رستاخیز چیزی فراتر از آن است که به زبان بیاید. اما ماجراهایی که ارائه شده، حاوی سرنخهایی حیاتی است دراینباره که چه انتظاری میتوانیم از کلیسای آتی داشته باشیم، یا چه امیدی برای آن در دل بپرورانیم. اشاره به تعداد ماهیها- یعنی ۱۵۳ عدد- که در داخل تورهای ماهیگیری به طرف ساحل کشیده شدند، احتمالاً میکوشد نکتهٔ بسیار مهمی را دربارهٔ آیندهٔ کلیسا به ما بگوید. کلیسا بهاندازهٔ صید چشمگیر یک ماهیگیر، از ایمانداران پر خواهد بود، از ایماندارانی متنوع با نمونههای گوناگون و جالب. در ضمن، یوحنا با بازگوکردن صحنهٔ صبحانه، نکتهای دربارهٔ مهماننوازی نیز بیان میدارد: اینکه عیسی هنوز ما را دعوت میکند تا بههمراه او در ضیافت شرکت کنیم. حتی با اینکه شاگردان پس از شام آخر، عیسی را تنها رها کرده بودند، اما شامهای دیگری نیز بود. عیسی از هر لحاظ میزبان است. ما به تغذیهشدن از او و تغذیهکردن با او ادامه میدهیم.
سپس به موضوع شناکردن میرسیم. یکی از نکات عجیب در مورد کتابمقدس، این است که هیچ نمونهٔ واقعی از شنای موفقیتآمیز پیش از رستاخیز دیده نمیشود. آب، نمادی است از نیروی هرج و مرج و طاقتفرسا. اما پس از رستاخیز، تفاوتی پدید آمد. پطرس توانست در دریاچه شیرجه بزند. ظهورهای عیسی بعد از رستاخیز، شاگردان را دعوت میکرد که دل به دریا بزنند و خطر را بپذیرند. کلیسا را افرادی به پیش خواهند برد که میتوانند شناکردن را بیاموزند، یا حتی سعی کنند روی آب راه بروند.
یک ضربالمثل وِنیزی میگوید: «منتقد در ساحل میایستد، اما هنرمند در دریا شنا میکند». ما در ایمان خود به رستاخیز، دعوت شدهایم شیرجه بزنیم، نه به این دلیل که بیاحتیاط هستیم، بلکه به این دلیل که مسیح اکنون ما را فرا میخواند تا برای یک زندگی نو به او بپیوندیم، زندگیای که در آن مخاطرات و امید است.