بزرگترین مشکلات در ازدواج چه چیزهایی هستند؟ چه کسی باید پول را مدیریت کند؟ برای دانستن جواب، قسمت قبل را مطالعه کنید.
هر دو با هم
«پیش از خرید کردن، فکر کنید.»
نگرش مجردمابانه: برای رسیدن از «پول من» به «پول ما» و از «هر وقت، هر کار دوست دارم، میکنم»؛ به «تو چه فکر میکنی؟»، نیاز به جهشی بزرگ است. حتی اگر زن و شوهری حسابهای بانکی مجزایی داشته باشند، باز باید با هم مشورت داشته باشند. مردی به خانه آمد و با غرور دوربین عکاسی جدیدی را که خریده بود به خانمش نشان داد، دید که اشک او سرازیر شد، چرا که میدانست این یعنی اینکه بچهها نمیتوانستند کفش نو داشته باشند.
سوابق خانوادگی: ثروت و فقر، نسبی هستند، ولی بهنظر شما، خانهٔ پدری شما لوکس، متوسط یا فقیرانه بود؟ وقتی بچه بودید، چه کسی دخلوخرج خانه را مدیریت میکرد؟ آیا فلسفۀ خانوادگی شما «اگر پول داری، خرجش کن» بود؛ یا «نخر، مگر اینکه پولش را داشته باشی»؟
برنامه برای آینده: میخواهید خرج کنید یا پسانداز؟ به فکر امنیت مالی در آینده هستید یا لذتبردن از اکنون؟ گاه پیش میآید که یکی برای آینده زندگی میکند و دیگری برای امروز. هر دوی این طرز فکرها را میتوان به نحوی توجیه کرد، اما به تفاهم رسیدن و وفق دادن خود با دیگری، به زمان نیاز دارد.
هدیه دادن: زوجین ممکن است نظر متفاوتی در مورد میزان کمک به کلیسا، خیریه، پروژه یا شخص داشته باشند. اگر با هم موافق باشید، مشکلی وجود نخواهد داشت، اما اگر با یکدیگر همنظر نباشید، میتوانید مسیر میانه را در پیش بگیرید. بر خلاف باور بسیاری مبنی بر ناسالمبودن واژۀ «سازش»، این رویکرد میتواند راهی بهسوی توازن در ازدواج باشد.
مشاوره
خانه یا آپارتمان: خانه یا آپارتمان شما باید چقدر بزرگ و در چه منطقهای باشد؟ آیا بهتر است آن را بخرید یا اجاره کنید؟ اگر آن را میخرید، به احتمال زیاد، بزرگترین هزینهای خواهد بود که در زندگی خود پرداخت میکنید. شما زمان زیادی را آنجا سپری خواهید کرد و هر دوی شما باید نسبت به آن احساس راحتی داشته باشید. اگر در حال سروساماندادن به نخستین خانۀ خود هستید، آیا باید در همان ابتدا، تمام اتاقها را مبله کنید؟ آیا همه چیز باید نو باشد؟ اگر دو درآمد ناگهان تبدیل به یک درآمد شوند، چه خواهد شد؟ اگر خدای ناکرده هر دو درآمد صفر شد، چه؟
خانم و آقای جونز: جملۀ «خریدن چیزهایی که به آنها نیاز ندارید، با پولی که ندارید، برای تحت تأثیر قرار دادن کسانی که دوستشان ندارید»، اغلب صحت دارد. خانهای راحت، همیشه و از هر نظر بهتر از خانهای بیعیب است که برای پزدادن آراسته شده است. با یکدیگر در این مورد صحبت کنید و بعد، معیارها را با توجه به محدودیتهای خود، تعیین کنید.
تبلیغات: تبلیغات در حالت کلی به شما میگویند: «شما فقط زمانی میتوانید خوشحال باشید که این محصول را داشته باشید.» یک سال بعد هم میگویند: «شما فقط زمانی میتوانید خوشحال باشید که نسخۀ جدید و بهروز شدۀ این محصول را داشته باشید.» به یکدیگر یادآوری کنید که نباید این ادعاها را باور کرد. پیش از خرید کردن، فکر کنید.
اعتبار: کارتهای اعتباری، خرید اقساطی و حراجیهای مختلف؛ هم میتوانند برای انسان راحتی به ارمغان بیاورند و هم خطرناک باشند. شعار آنها این است: «این را بگیر و بعداً پولش را بده.» بعضی از مردم این هزینهها را با دلوجان میپردازند. بدهی یا ترس از بدهی یکی از بزرگترین دلایل درگیریها و مشکلات در ازدواج است. بسیاری از زوجها این قانون کلی را برای خود در نظر میگیرند: خرید اقساطی برای چیزهای واجب اشکالی ندارد، البته در صورتی که ارزشش را داشته باشد؛ ولی نه برای تجملات. اگر مشکلات مالی گریبانگیر خانواده شود، بسیاری از مردم دست از قرضکردن و استفاده از کارتهای اعتباری برمیدارند و سعی میکنند با آنچه دارند، زندگی خود را مدیریت کنند.