دوم قرنتیان ۹:۱۲ب
« پس با شادی هرچه بیشتر به ضعفهایم فخر خواهم کرد تا قدرت مسیح بر من قرار گیرد.
پولس
پولس این آیات را در پایان فهرستی برانگیزاننده از سختیهایی که متحمل شده میآورد. وی چنین میگوید: «پنج بار از یهودیان، سی و نه ضربه شلاق خوردم، سه بار چوبم زدند؛ یک بار سنگسار شدم؛ سه بار کشتی سفرم غرق شد؛ یک شبانهروز را در دریا سپری کردم؛ همواره در سفر بودهام. خطر از هر سو تهدیدم کرده است: خطر گذر از رودخانهها، خطر راهزنان، خطر از سوی قوم خودم، خطر از سوی اجنبیان، خطر در شهر، خطر در بیابان، خطر در دریا، خطر از سوی برادران دروغین. سخت کار کرده و محنت کشیدهام، بارها بیخوابی را بر خود هموار کردهام؛ گرسنگی و تشنگی را تحمل کردهام؛ بارها بیغذا ماندهام؛ سرما و گرما و عریانی به خود دیدهام… کیست که ضعیف شود و من نشوم؟» (دوم قرنتیان ۲۴:۱۱- ۲۹).
وی پس از برشمردن سختیهایش چنین میگوید: «از همین رو، در ضعفها، دشنامها، سختیها، آزارها و مشکلات، بهخاطر مسیح شادمانم، زیرا وقتی ناتوانم، آنگاه توانایم» (دوم قرنتیان ۱۰:۱۲). راز او چه بود؟ کلام خداوند، «فیض من تو را کافی است، زیرا قدرت من در ضعف به کمال میرسد» (دوم قرنتیان ۹:۱۲الف). آیا دلیل دیگری برای گلایهکردن ما باقی میماند؟ نه، چون قدرت خدا هنوز هم در ضعف است که به کمال میرسد. امروز هم چنین است.