مکاشفه ۱۰:۱
در روز خداوند، در روح شدم و صدایی بلند چون بانگ شیپور از پشت سر شنیدم که میگفت: «آنچه را که میبینی بر طوماری بنویس...
هوراشیو هررا
یوحنا در روز خداوند در روح شد. وی میبایست مشغول دعا، پرستش خدا و شفاعت برای فرزندان روحانیاش در آسیای صغیر بوده باشد. او حتماً با خدا هماهنگ بوده است. خدا تنها زمانی میتواند حقایق ابدی را بر ما آشکار نماید که ما با او در تماس و هماهنگی کامل باشیم. حضور خدا جای غرغر و شکایت نیست؛ خداوندا مرا از این زندان خلاص کن، خداوندا مرا از این جزیرهٔ متروکه نجات بده، خداوندا من در اینجا عاطل و بیاستفاده افتادهام، خواهش میکنم مرا از اینجا رهایی ببخش.
اگر طرز نگرش یوحنا بدینگونه بود، حتماً خدا چیزهایی دیگری بر وی آشکار مینمود: حضور و آرامش خودش را اما یوحنا با خدا در تماس نزدیک بود. او «در روح» شده بود. یوحنا بهرغم شرایط نامطلوب، رنجها و تنهاییها با خداوند و روح او هماهنگ بود. ما هم باید نگاهمان را از شرایط و اوضاع برگرفته به خدا بنگریم. «و چشمان خود را بر… عیسی بدوزیم» (عبرانیان 2:12).
نه برمشکلات ونه برشکستها، بلکه براوکه چشمانش«در تمام جهان تردد میکند تا قوت خویش را بر آنانی که دل ایشان با اوکامل است، نمایان سازد» (دوم تواریخ 9:16). شاید شما هم غالب اوقات تنها، دلسرد و در تاریکی باشید. از دیدن موقعیت و طرز نگرش یوحنا قوت قلب بیابید. در روح شوید و پاتموس دهشتناک خویش را به مکانی زیبا برای پرستش تبدیل نمایید. آنگاه آواز خداوند را خواهید شنید. دیگر چه آرزویی از این بالاتر میتوانیم داشته باشیم؟